وی ادامه داد: کودکی که یک سال است در گیر شرایط زلزله است، ترس را به شکل مستقل درک نمیکند و این تست برای یک کودک ناشناخته است اما با الگوگیری از یک بزرگتر واکنش خود را سازماندهی میکند بنابراین میتوان گفت که بچهها در این زمینه بازتابی از واکنش اطرافیان خود را خواهند داشت و بزرگسالان نیز در زمان زلزله به فکر کودکان هستند و یکی از اهداف آنها پوشش و نجات کودکان از خطر است. تمام این تفکرات در ضمیر ناخودآگاه افراد شکل میگیرد و در زمان عمل به صورت ناخودآگاه اتفاق میافتد، پس با توجه به تفاوت تفکرات افراد در زمان زلزله ما باید بیشتر به این مسئله بپردازیم.
این روانشناس افزود: در حال حاضر صرفاً یاد گرفتهایم در زمان زلزله به آن فکر کنیم و پس از مدتی این تفکر را کنار بگذاریم زیرا ما از ترس خود واهمه داریم و ترجیح می دهیم ترسهای خود را فراموش کنیم که این مسئله واکنشی است که تقریبا در بیشتر مسائل اجتماعی مثل تجاوز به کودکان و ... نیز دیده میشود و فقط محدود به حوادث طبیعی مثل زلزله نیست.
بیشتر بخوانید:آمادگی سازمان هواپیمایی برای ارائه خدمات باری و مسافری به مناطق زلزله زده
وی با بیان اینکه در تفکرات افرادی که در معرض زلزله هستند، تقدیری نگاه کردن به زلزله کار راحتی نیست گفت: شاید در این زمان بزرگسالان بتوانند به صورت منطقی تری به اتفاقی مثل زلزله نگاه کنند اما در کودکان این مسئله امکان پذیر نیست. در مواردی حتی بزرگسالان نیز نمیتوانند به حادثهای مثل زلزله به صورت تقدیری نگاه کنند و این امری کاملا طبیعی است و ما باید بپذیریم که از ترس خود شرمنده نباشیم. ترسیدن را حق انسانی خود بدانیم و فکر نکنیم شجاعت به این معنی است که حادثهای مانند زلزله برای ما بیاهمیت باشد.
وی افزود: بزرگسالان نباید اینگونه فکر کنند که اگر واکنشی به علت ترس از خود نشان دهند نزد کودکان خود شرمنده می شوند؛ در مواردی بزرگسالان ناراحتی و حتی اشک خود را نیز بروز نمی دهند اما این مسئلهای طبیعی است و نباید به آن به چشم اتفاقی ننگین نگاه کرد. درک این مسائل توسط افراد به صورت بنیانی میتواند به کاهش ترس ناشی از زلزله کمک کند.
رضایی با اشاره به اینکه ترس زلزله هیچ گاه عادی نمیشود چون در زمان وقوع زلزله همواره با مرگ دست و پنجه نرم میکنیم گفت: زلزله ثابت نیست و هر لحظه بازتاب متفاوتی دارد و تاثیرات متغیری بر زندگی افراد می گذارد، بنابر این ترس ناشی از آن هیچ گاه کاهش نمییابد چون برای ما قابل پیش بینی نیست. مردم کرمانشاه نیز در سال گذشته بار ها و بار ها طعم تلخ این ترس را چشیدهاند.
وی با بیان اینکه فرد زلزله دیده به واقع میداند مفهوم زلزله چیست چون درد و رنج آن را گذرانده است اظهار کرد: در واقع کسی که تا به حال این اتفاق را تجربه نکرده است درک درستی از آن ندارد، و فکر میکند که در زمان زلزله پناه گیری و فرار از آن کار سادهایست، اما به واقع اینگونه نیست و باید به شکل جدیتری به آن پرداخت.
این روانشناس با اشاره به اینکه نمیتوان گفت فردی که بارها و بارها در زلزله و پس لرزههای کرمانشاه حضور داشته ترسش از زلزله کاهش یافته افزود: جنگ در دل سربازانی که از جنگ باز میگردند هیچگاه تمام نمیشود، و بعد از آن یک عمر اسیر آن جنگ میشوند؛ در زلزله هم همینطور است، افراد با این ترس زندگی خواهند کرد اما فردی که زلزله را ندیده است با ترس مبهمی از آن رو به رو است.
منبع:ایسنا
انتهای پیام/