به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، کمال گرایی؛ صفت برخی افراد است که میتوان از آن به دو صورت بهره برداری کرد، مثبت و منفی.
منفی آن را شاید بتوان همان وسواس داشتن در انجام دادن کاری بدون عیب و نقص و کامل بدانیم و مثبت آن را نیز به معنای رشد و تکامل فرض کنیم.
اما مطلبی که امروز باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا پیرامون آن اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهد، معنا و مفهوم کمالگرایی، انواع آن و همچنین نحوه غلبه بر کمالگرایی است، پس پیشنهاد میکنیم این مطلب را مطالعه کنید.
کمالپرستی در روانشناسی باوریست که در آن باید تمام کارها را به شیوهای وسواسی کامل انجام داد و غیر از آن مورد قبول نیست. از دیدگاه پاتولوژی، کمالپرستی اصلیترین وجه تشخیصی در اختلال شخصیتی وسواسی-اجباری است که در آن اگر انجام کاری یا نتیجه کاری کمتر از کمال باشد، مورد قبول فرد قرار نمیگیرد. در چنین حالاتی باورهای یاد شده غیر سالم هستند و روانشناسان از چنین افرادی به عنوان کمالطلبان نابهنجار یاد میکنند.
بیشتر بخوانید: با این تست روانشناسی شخصیت خود را بهتر بشناسید
پارکر محقق دانشگاه جان هاپکینز، تعریف سادهای از کمالپرستی دارد. او میگوید: انسانهای کمالپرست، فشاری دائمی برای حرکت به سمت هدفهای غیرقابل دستیابی در درون خود احساس میکنند. آنها ارزش خودشان را با کارآیی خودشان و دستاوردهایشان میسنجند.
کمال گرایی مجوعهای از افکار همراه با خودخوری است و شما را وادار میکند بخواهید به اهدافی برسید که از نظر عملی غیرواقعگرایانه هستند، بلاهای زیادی سر شما میآورند و زندگی شما را سخت میکنند:
روانشناسان با توجه به علتهای کمال گرایی، ۳ نوع از آن را مشخص کردهاند:
این همان نوعی است که در تعاریف ابتدایی همین مطلب بر روی آن تأکید کردیم؛ یعنی خود فرد در مورد خودش توقعات بالایی دارد و از شکست میترسد.
این نوع از افراد کمال گرا، نه تنها خودشان بلکه دیگران را نیز آزار میدهند. تصور کنید که یک مربی یا یک کاپیتان کمال گرا، چطور عزت نفس اعضای تیم را له و لورده میکند یا یک استاد کمال گرا با دانشجویانش چه میکند.
در بعضی موارد ریشه درد در جامعه است؛ به این معنا که ارزشهای جامعه القا میکند که همه افراد باید به بهترینها برسند. تصور کنید که موقعی که تیم ملی به جام جهانی میرود، همه مردم توقع داشته باشند و همه مطبوعات تیتر بزنند که «ما باید قهرمان جام جهانی شویم».
بیشتر بخوانید: تشخیص ویژگیهای شخصیتی از روی دست خط
آنها معتقدند که همه چیز باید کامل و بی نقص باشد، به خودشان و دیگران سخت میگیرند. فرقی نمیکند که چه کار میکنند. آشپزی، ورزش یا کار. مهم این است که باید آن را کامل و بدون کوچکترین نقصی انجام دهند و اگر کمی کار ایراد داشته باشد احساس میکنند شکست خوردهاند؛ بنابراین همیشه فقط کارهایی را انجام میدهند که در آن مهارت دارند و دایره فعالیت هایشان محدود میشود. این افراد اغلب زمینهای خاص را برای رسیدن به حد مطلوب انتخاب میکنند.
بیشتر بخوانید: آفات کمال گرایی در رفتار انسان چیست؟
برخی از افراد دچار این وضعیت، کمال گرایی را بر روی خانه، همسر و فرزندانشان منعکس میکنند و دسته دیگر بسیار مشکل پسند و ایرادگیرند و قصد دارند تمام کارها و وسایلشان بی عیب و نقص باشد. روابطشان، شغلشان، لباس هایشان، جعبه ابزارشان، خودروشان و ...
برای آنها هیچ کس آن طور که باید نیست. کمال گرایان همیشه قادرند به اندازه کافی از دیگران اشکال بگیرند، فرقی نمیکند که طرف مقابل چه کسی باشد، مهم این است آن طور که باید نیست.
افراد کمال گرا معمولا به سراغ کسانی میروند که توانایی کمال گرا شدن را داشته باشند. اکثر کمال گرایان طرح به کمال رساندن همسران را نیز دارند.
آنها به جای این که از امکاناتی که دارند لذت ببرند، غصه میخورند که چرا در زندگی به حد مطلوب خود نمیرسند و این امر باعث میشود که همیشه تا حدی افسرده باشند.
اگر شما هم مثل خیلیهای دیگر، تمایلات کمالگرایانه دارید، این چند نکته را برای غلبه بر کمال گرایی به کار ببندید:
اکثر مردم حتی تشخیص نمیدهند که کمالگرا هستند. ممکن است به خودشان بگویند فقط استانداردهایشان بالاست و برای رسیدن به بهترینها تلاش میکنند، اما رسیدن به بهترینها با کمال گرایی تفاوت دارد. برای اینکه بدانید کمالگرا هستید یا نه، به این سوالات پاسخ دهید:
بیشتر بخوانید: آیا ویژگی های یک فرد با شخصیتی قوی را دارید؟
اگر پاسختان به هرکدام از این سوالات مثبت است، ممکن است در حال دستوپنجه نرم کردن با کمال گرایی باشید و باید آن را جدی بگیرید.
هیچکس دوست ندارد مورد انتقاد واقع شود، اما بعضی از مردم انتقادپذیرند، یعنی:
بقیهی مردم انتقادناپذیرها هستند، یعنی:
کمالگرایان در دستهی دوم جا دارند:
انتقاد آنها را نابود میکند. پس برای اینکه از انتقاد فرار کنند، همیشه بیشتر و فراتر از انتظارات ظاهر میشوند. فکرشان این است که آنقدر دقیق باشند که جایی برای انتقاد باقی نماند.
بیشتر بخوانید: آیا شما یک انسان کمال گرا هستید؟
اما میدانید که! هر چقدر هم سعی کنید کارتان را بدون نقص انجام دهید، مردم همیشه راهی برای مخالفت، انتقاد و اشاره به نکاتی برای بهبود کار شما پیدا میکنند. بنابراین، به جای اینکه سعی کنید به هر قیمتی از انتقاد فرار کنید، فکر نمیکنید اگر انتقادپذیر باشید راحتتر است؟
اینکه میخواهید خودتان را بهتر کنید – چه بخواهید وزن کم کنید، چه بخواهید سرعت دویدنتان را زیاد کنید، چه بخواهید کتابهای بیشتری بخوانید یا سخنرانی عمومی بهتری داشته باشید- خیلی خوب است، اما تلاش زیادِ سالم با کمال گرایی متفاوت است.
برن برون، محقق و نویسندهی آمریکایی تلاش سالم را به عنوان تلاشی برای رسیدن به بهترینها تعریف میکند. یعنی از خودتان راضی هستید و میدانید که میتوانید بهتر بشوید.
از طرف دیگر، کمال گرایی از احساسی میآید که میگوید که هیچچیز به اندازه کافی خوب نیست. کمالگراها فکر میکنند اگر به استاندارد X یا Y برسند، آخرش میتوانند حس خوبی به خودشان داشته باشند.
به بیان دیگر، تلاش سالم یعنی برای خودتان ارزش قائل شوید و سعی کنید از همه پتانسیلهایتان استفاده کنید. کمال گرایی یعنی به خودتان بگویید که برای به اندازه کافی خوب بودن باید به چیز خاصی برسید و با این حرف به خودتان بیاحترامی میکنید.
کمالگراها اهدافی انتخاب میکنند که رسیدن به آن اصلا امکانپذیر نیست. بعد از چند ماه عصبانی و مستأصل میشوند، چون هرچه تلاش میکنند، هدفشان هنوز خارج از دسترس است. راهحل این است که اهداف واقعی تعیین کنید.
بیشتر بخوانید: کمالگرایی نتیجه رشد فرد در این خانوادههاست
اهداف واقعی هم در دسترس نیستند و برای رسیدن به آنها باید کمی تلاش کنید، اما احتمال دستیابی دارند. وقتیکه به یک هدف واقعی رسیدید، یک هدف واقعیِ کمی سختتر انتخاب کنید. همینطور پیش بروید و خیلی زود خواهید دید که چقدر پیشرفت کردهاید.
فرض کنید دنبال خانه میگردید. اولین کاری که باید بکنید این است که ویژگیهای «ضروری» را تعیین کنید. مثلا بگویید:
حالا ویژگیهای «نهچندان ضروری» را تعیین کنید. مثلا:
حالا دو گزینه دارید. یا میتوانید دنبال خانهای باشید که فقط ویژگیهای ضروری را داشته باشد، یا دنبال خانهای بگردید که هم «ضروریها» را داشته باشد، هم «نهچندان ضروریها». آیا حاضرید هزینهی بیشتری بپردازید، هم از نظر وقت و هم قیمت، تا ویژگیهای «نهچندان ضروری» را هم داشته باشید؟
باید پیش از انجام هر کدام از کارهای زیر چند سؤال از خودتان بپرسید:
سوالهایی که لازم است بپرسید اینها هستند: ویژگیهای «ضروری» کدامهاست؟ ویژگیهای «نهچندان ضروری» چطور؟
کمالگراها دوست دارند «غیرضروریها» را در همه کارهایشان وارد کنند، در حالی که اکثر مواقع «ضروریها» کافی هستند.
فقط «نهچندان ضروری»هایی را در کارتان وارد کنید که ارزش وقت گذاشتن داشته باشند و وقت و منابع لازم برای دستیابی به آنها را در اختیار داشته باشید.
یکی از مشکلات کمالگراها این است که استاندارهایشان خیلی بالاست. کمی استانداردهایتان را پایین بیاورید. به جای تصمیم برای انجام دادن ۱۰۰ درصدیِ یک کار، به یک تلاش ۹۰ درصدی هم راضی شوید. بعد ببینید چه اتفاقی میافتد:
اگر همه چیز در تلاش ۹۰ درصدی شما خوب بود، سعی کنید استانداردتان را تا ۸۰ درصد پایین بیاورید. باز هم مشکلی وجود نداشت؟ پس باز هم کمی استاندارتان را پایینتر بیاورید.
چیزهای جدید را امتحان کنید.
بیشتر بخوانید: والدین کمال گرا و آسیب به نوجوان
کمالگراها ترس وحشتناکی از اشتباه کردن دارند. این باعث میشود که از چیزهای جدید فرار کنند. یادتان باشد، اشتباه کردن است که باعث رشد ما میشود. بهعلاوه، تحمل اشتباهات مؤلفه اصلی خلاقیت و ریسکپذیری است.
یکی از راههای غلبه بر ترس از اشتباه کردن، امتحان کردن چیزهای جدید است. وقتی یک چیز جدید یاد میگیرید با بینقص بودن فاصله زیادی دارید. در واقع نه تنها بینقص نیستید، بلکه کاملا برعکس، اشتباه میکنید، زمین میخورید و حتی همه چیز را خراب میکنید.
وقتی به خودتان اجازه دهید در حوزههایی که تازهکار هستید اشتباه کنید، در تمام جنبههای زندگی احساس راحتتری نسبت به اشتباه کردن خواهید داشت.
چند وقت پیش از تلویزیون برنامهای پخش میشد که یک خانم زیبا را نشان میداد، این خانم یک جراح مغز و اعصاب نابغه بود. در یکی از بهترین دانشگاههای آمریکا تحصیل کرده بود و به چندین زبان مسلط بود. وقتی نشان داد که دونده ماراتن هم هست، کانال را عوض کردم.
دنیای اطراف ما استانداردهای واقعاً بالایی دارد:
در عوض؛
ممکن است که به وزن دلخواهتان برسید و در شغلتان موفق باشید، اما شریک زندگیتان شغلش را از دست بدهد و رابطه شما تحت استرس ناشی از این موضوع قرار بگیرد. بعد که توانستید رابطهتان را به حالت عادی برگردانید، رئیستان عوض میشود و عادت کردن به شرایط جدید چندان راحت نیست و استعفا میدهید. چند ماه دنبال پیدا کردن کار هستید، وقتی یک کار خیلی خوب پیدا میکنید، میبینید که از وزنتان غافل شده بودید و چند کیلو اضافهوزن پیدا کردهاید.
بیشتر بخوانید: کدام ویژگیهای شخصیتی عمر را طولانیتر میکنند؟
میبینید؟ زندگی همینطور جریان دارد. حتی اگر بتوانید به جایی برسید که همهچیز کاملا بینقص باشد، تأکید میکنیم: اگر- با اطمینان میتوان گفت: عمر چندان بلندی ندارد. برای غلبه بر کمال گرایی باید قبول کنید که هیچوقت کارتان تمام نمیشود.
کمالگراها هیچوقت چشم از مقصد برنمیدارند، چون تنها چیزی که برای آنها اهمیت دارد مقصد است. در واقع آنقدر روی هدف تمرکز کردهاند که یادشان میرود از سواری لذت ببرند.
انتهای پیام/
چیز خوبی نیست در کل
سلام . خیلی از شما و نویسنده محترم این نقاله سپاس گزارم واقعا مفید بودد واقعا خیلی مفید بود . خیلییی ممنون