سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

زن جوانی که در حسرت سقفی برای زندگی است

یک روز که از محل کار برگشتم سگ‌های ولگرد دور پسرم جمع شده بودند. هراسان دویدم و پسرم را پشت خودم پنهان کردم، اما یکی از سگ‌ها به من حمله ور شد.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛  زن جوان امیدوارانه زیر سقفی که ترک خورده و نمدار است به انتظار بازگشت پسر خردسال و پدر پیرش نشسته و هنوز به عشق آن‌ها لبخند می‌زند.

خانه‌اش در بخش مرکزی کرج است، اما خانه‌ای که نه برق دارد و نه از گاز و دیگر امکانات اولیه برخوردار است. این زن ۱۰ سال است در این خانه مخروبه در حالی پناه گرفته که خودش پناهگاه کودک یتیمش شده است.

اشک نمی‌ریزد. از روزگار شکایت ندارد. حتی به خودش فکر نمی‌کند، او زیر این سقف دود گرفته، خستگی را هم از پا درآورده تا کودکش بدون سایه پرمهر پدر از محبت سرشار شود.

طوفانی که بی‌خبر وزید

خودش می‌گوید: ۳۵ ساله ام. همسرم کارگر یک کارگاه دوزندگی بود و مستأجر بودیم. کارفرما برای فرار از تعهد بیمه گاهی او را اخراج می‌کرد و دوباره به کار می‌گرفت. به همین دلیل ودیعه مسکن ناچیزی برایمان باقی مانده بود و ناچار به پرداخت اجاره بودیم. هر چند همسرم درآمد ناچیزی داشت، اما از زندگی کنار او و پسر کوچکم راضی بودم تا اینکه او بر اثر بیماری کلیه‌هایش را از دست داد و در اوج جوانی ناچار به اهدای یک کلیه به همسرم شدم، اما این پایان سختی هایم نبود. نوروز ۸۸ همسرم بر اثر سکته قلبی برای همیشه ترک‌مان کرد و این آغاز سرگردانی و تنهایی من بود.

زن جوان با صدایی غمگین و لبخندی تلخ ادامه داد: پدر پیرم هم که مستأجر بود بدبیاری آورد. او هم اثاثیه‌اش را جمع کرد و به خانه من آمد. مانده بودم با غم از دست دادن همسرم، یتیمی کودک ۳ ساله‌ام و پدری که جز من پناهی نداشت و نگرانم بود چه‌کنم؟

او با اشاره به لاشه موش کوچکی در کنار اتاقش می‌گوید: این روزگار خوش من است. آن روز‌ها در پارک چادر زدیم و از کمیته امداد درخواست کمک کردیم. باید قانوناً قیومیت پسرم به من واگذار می‌شد تا از کمک‌های کمیته امداد بهره‌مند شویم. شورای شهر کرج به من اجازه داد تا در خانه‌ای که قرار بود در طرح تعریض خیابان اصلی خراب شود به طور موقت زندگی کنم. خانه‌ای که آب، برق، گاز و حتی دیوار حیاط نداشت، اما فقط سقفی بود که ما را از سرگردانی و در به دری نجات داد. خانه‌ای که تا صبح از حمله سگان ولگرد و صدای جویدن موش‌ها آسایش نداشتیم، اما همان سقف ریخته و دیوار‌های نمورش پناه جانمان بود.

زن با تأسف ادامه داد: تحت پوشش کمیته امداد درآمدیم، اما به توصیه یک فرد دلسوز تصمیم گرفتیم به شهر بابل برویم تا مخارج‌مان کمتر باشد. به‌همین دلیل پرونده‌مان بسته و مقرری‌مان قطع شد. به‌دلیل اینکه یکی از کلیه هایم را به همسرم بخشیده بودم، در شرایط آب و هوایی شمال دوام نیاوردیم و بار دیگر به کرج برگشتیم و دیگر نتوانستیم از حمایت کمیته امداد بهره‌مند شویم. مدتی در فروشگاه زنجیره‌ای کار کردم، اما تعدیل نیرو کردند و من بیکار شدم. به همین خاطر به واحد سرپرستی دادسرای کرج مراجعه کردم تا از دادستان برای حمایت از ایتام تحت پوشش سرپرستی کمک بگیرم.

حمایت مدعی العموم

زن جوان با غم و اندوه ادامه می‌دهد با حمایت دادستان البرز هر ماه مبلغی برای تهیه مایحتاج ضروری زندگی در اختیارم قرار می‌گیرد. او فردی را برای رسیدگی به وضعیت پسرم و تحصیل وی مأمور کرده تا بچه از تحصیل باز نماند. اما این روز‌ها لحظات پرهراسی را می‌گذرانیم. چرا که طرح تعریض خیابان در حال اجرا است و باید این خانه هم تخریب شود؛ خانه‌ای که مسکونی نبود، اما پناهگاهم شد. آجر آجر این خانه قصه تنهایی و بی‌کسی مرا می‌داند پای رفتن از اینجا را ندارم و نمی‌دانم چه سرنوشتی در انتظارم است.

اندوه عمیقی بر چهره زن سایه انداخته است. به آرامی می‌گوید: یک روز که از محل کار برگشتم سگ‌های ولگرد دور پسرم جمع شده بودند. هراسان دویدم و پسرم را پشت خودم پنهان کردم، اما یکی از سگ‌ها به من حمله ور شد و گازم گرفت. هنوز جای این زخم باقی است، اما نمی‌دانم اگر همین ساختمان مخروبه و دیوار‌های شکسته را هم از دست بدهم بر سر پدر پیر و کودک یتیمم چه خواهد آمد؟

انتهای پیام/

منبع ایران

برچسب ها: اخبار جنایی ، حوادث
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۳:۵۳ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
لطفا شماره حساب خود این خانم را اعلام کنید. ما میخواهیم پولی که میدهیم مستقیم تو حساب خود این خانم محترم واریز بشه
ناشناس
۲۳:۲۹ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
شورای کرج نمتونستن ی خونه بهش بدن ک حداقل امکانات داشته باشه
ناشناس
۱۶:۲۵ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
به عنوان یک درجه دارارتش بااینکه حقوق زیادنیست ولی وجدانم قبول نمیکنه شب راحت بخوابم شماره حساب بدیدهرماه مبلغ دویست هزارتومان ازحساب حقوقی بنده دارایی ارتش کسرکنندوبه این خواهرآبرومندبدهدانشاالله همه کمک کنندواقعاباخواندن سرنوشت این شیرزن گریه کردم
ناشناس
۱۶:۳۸ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
مسلمان نیست شخصی که صدای ندای درخواست مسلمانی را بشنود و اجابت نکند .
لطفا یک شماره کارت بدهید تا بتوانیم با کمک بقیه افراد ، مبلغی برایش واریز نماییم .
از مسئولینی که تا به حال به این خانم لطف کردند ، تشکر می کنیم . از این مسئولین خیلی کم پیدا می شوند .
بنده این خانم را درک می کنم ، زیرا خودم گرفتار شده بودم .
ناشناس
۱۶:۲۵ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
به عنوان یک درجه دارارتش بااینکه حقوق زیادنیست ولی وجدانم قبول نمیکنه شب راحت بخوابم شماره حساب بدیدهرماه مبلغ دویست هزارتومان ازحساب حقوقی بنده دارایی ارتش کسرکنندوبه این خواهرآبرومندبدهدانشاالله همه کمک کنندواقعاباخواندن سرنوشت این شیرزن گریه کردم
ناشناس
۱۶:۰۷ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
حداقل خدا خیر دادستان بده ،احساس تکلیف کرده و شهرداری ،،،،ولی با این وضع زندگی سخته
ناشناس
۱۶:۰۷ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
حداقل خدا خیر دادستان بده ،احساس تکلیف کرده و شهرداری ،،،،ولی با این وضع زندگی سخته
آسمان
۱۵:۴۳ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
باید کمک کرد
میلاد
۱۵:۰۱ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
یه شماره حساب و آدرس ازشون بدید . لااقل مردم کمک کنن
ناشناس
۱۴:۵۱ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
خدا کمکش کنه
فرزانه
۱۴:۳۰ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
سلام
لطفا شماره حساب
فرزانه
۱۴:۳۰ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
سلام
لطفا شماره حساب
ناشناس
۱۳:۳۴ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
خدایا قسم میدهم به حق محمد آل محمد مواظب وکمک این خانواده باش
ایمان
۱۳:۳۴ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
با سلام
لطفا خواهشن عاجزانه این را ی طوری که شان این خانواده حفظ و چهره شان پوشیده باشد پخش کنید توی اخبار 20:30 و بعد از مردم بخواهید که هر که حب علی (ع)و راه علی (ع)را درزندگی اش دارد با کمک شما به داد این خانواده برسد
ناشناس
۱۳:۱۰ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
ای خدا کمکش کن.
واقعا سخت سخت.

آخه انصاف کجاست پس .
کمکش کنید گناه داره .
ناشناس
۱۲:۵۶ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
انشالله خدا کمکش کنه
ناشناس
۱۱:۴۶ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
خدایا نهادهای دولتی کجا هستن یک شماره حسابی بگذارید بخدا مردم کمک میکنن یا ادرس بدید
ناشناس
۱۱:۲۶ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
چرا هیچ نهادی کمک نمیکنه؟؟ای خدا .کاش یه شماره حساب میدادین.بازم مثل همیشه کمک میکنن
rasoul
۱۱:۱۶ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
امام علي ميفرمايد:
هر چه را براي خود ميپسندي براي ديگران را هم بپسند و هر چه را نميپسندي براي ديگران هم نپسند.
مسئولان از بالا تا پاينن اينجوري ميتونند زندگي كنند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۱۱:۰۳ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
ای خداوند بخشاینده و مهربان به همه سرپرستان خانواده کمک کن که پیش خانواده شان سرشکسته نشوند و به این خانم هم کمک کن که صاحب شغل مناسب و سرپناهی برای خود و افراد تحت تکفلش گردد . الهی آمین
ناشناس
۱۲:۱۲ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
ان شائ الله
اما ما هم به عنوان انسان نباید وظیفه خدمت کردن به خلق که خدا بر عهد مون گذاشته رو فراموش کنیم
ناشناس
۱۰:۴۵ ۲۹ آبان ۱۳۹۷
ای خدااااااااااااا