آنچه اخیراً از طریق توافق سوچی حاصل شد و بر سیاست دولت سوریه نیز مطابقت می کند، این است که جنگ های مهم تر، جنگ هایی هستند که در آن بدون هزینه نیرو و پول بسیار پیروز شویم، لذا در این مرحله، به دستاوردهای فراوان دست پیدا می کنیم و این مساله جزئی از استراتژی موفق دولت سوریه و هم پیمانانش قلمداد می شود.
تاکتیک دولت سوریه این است که تلاش می کند بدون تلفات انسانی، از نبرد ادلب خارج شود، درعین حال که تلاش می کند تا خسارت های مالی را نیز به حداقل برساند اما این استراتژی در زمینه بازگرداندن مناطق به دست نیروهای سوری چه از طریق جنگ و چه آشتی و چه با توافق سیاسی آشکار است و این امر طبعاً با استناد به قدرت زیاد به مانور و تاکتیک های دولت سوریه و هم پیمانانش است و این که آن ها روشهای هوشمندانه را برای از دست ندادن زمان به کار می گیرند و همین مساله عرصه را بر ترکیه و هم پیمانان آمریکایی و اروپایی آن تنگ کرده است.
دشمنان سوریه کاملاً به این مساله یقین دارند که نتایج نبرد نظامی که ارتش سوریه درآن در ادلب پیروز می شود، تبعات خطرناکی را در داخل ترکیه و نیز همزمان در آمریکا و اروپا به دنبال خواهد داشت و سوریه نیز با استفاده از زمان و تاکتیک های لازم برای پیروزی در نبرد استفاده می کند و همزمان با آن، آمادگی ها برای عملیات نظامی قریب الوقوع تکمیل می شود.
در این برهه کاملاً آشکار است که مساله اقدام نظامی همچنان به قوت خود باقی است و اطلاعات خاص حاکی از آن است که اقدام نظامی به زودی زود در منطقه جسر الشغور اجرا می شود، ورود ارتش سوریه به جسر الشغور در ریف ادلب و منطقه کبانه در ریف لاذقیه، در هر صورت چه با صلح و چه جنگ انجام خواهد شد و این مساله قطعی است و هر اندازه هم که ترکیه بخواهد با وقت کشی در این زمینه تعلل کند، این مساله بر آمادگی های ارتش سوریه درآن منطقه تاثیر نخواهد گذاشت.
همزمان با این وضعیت، دایره اختلافات میان گروه های مسلح و شکاف میان تروریست ها و اهالی در مناطقی که اهالی آن از پیامدهای اجتماعی خطرناک حضور تروریست ها در آنجا رنج می برند، گسترش یافته است. از جمله این تبعات، وادار کردن دختران کم سن و سال سوری به ازدواج با سرکرده های غیرسوری گروه های مسلح است که بسیاری از آن ها مصری هستند.
آنچه باید مورد تاکید قرار گیرد، این است که سازمان اطلاعات سوریه، همه جزئیات را درباره آن منطقه دراختیار دارد و با توجه به این اطلاعات تصمیم دارد عناصر مسلح را از ادلب خارج کند و به مناطق دیگر بفرستد.
یکی از سرکرده های مسلح چچنی این هفته در افغانستان مشاهده شده است و اکنون فقط پرونده خارجی های مسلح در ادلب در دست بررسی است، زیرا نه ترکیه و نه اروپا این عناصر مسلح را نمی خواهند، از این رو، جستجو برای یافتن مناطق جدید برای آنان ادامه دارد که این مساله باعث می شود مناطق بسیاری از جمله لیبی و افغانستان و شبه جزیره سینا در معرض خطر این تروریست ها باشند و لبنان هم از این قاعده مستثنی نیست و این وضعیت اقتضا می کند که آماده باشی از لحاظ امنیتی به ویژه در سوریه و لبنان و عراق صورت گیرد تا حملات امنیتی پیشگیرانه صورت گیرد و به احتمال زیاد با پایان یافتن کار تروریست ها در ادلب،این گروه ها به هسته های پنهان تبدیل می شوند.
جنگ که محورمقاومت در آن به نتایج مهمی دست یافت، به مرحله ای جدید از درگیری ها که بیشتر جنبه سیاسی و استراتژیک دارد، وارد شده و در این مرحله خطوط توازنی که غرب به ویژه در نبرد ادلب ترسیم کرده بود، درهم شکست.
پس از پایان جنگ ادلب و حرکت به سمت شرق برای پایان دادن به حضور آمریکا، فرانسه و بریتانیا، اکنون زمان ورود به مرحله ای است که با تثبیت خطوط امداد از تهران از طریق بغداد به سوریه واز آن جا به لبنان و فلسطین، پیروزی های استراتژیک بیشتری محقق شود که این مساله، تاثیری اساسی بر شیوه های نبرد با رژیم اشغالگر اسرائیل در آینده دارد و نبرد ادلب در روزهای آینده، کلمه ای است که بازتابی گسترده در تثبیت معادلات جدید دارد و همه اینها، توجیه کننده تدارکات و آمادگی های لازم برای نبرد شکست طرح آمریکا در ادلب است که نتایج آن مشخص است و قطعاً این نتیجه به نفع دولت سوریه و هم پیمانانش خواهد بود.
منبع:العالم
انتهای پیام/