اول؛ تخصص در حوزه مدیریت شهری از اولین بایدهای شهردار پایتخت است؛ کلانشهری که با معضلی به نام بافت فرسوده از طرفی و ترافیک از طرف دیگر بیش از هر شهر دیگری دست و پنجه نرم میکند. عباس آخوندی اگرچه سالها وزارت را در کارنامه خود ثبت کرده، ولی به گفته اکثریت کارشناسان، نه در دولت دوم سازندگی و نه در پنج سال و چند ماه تکیهاش بر کرسی وزارتخانه راه و شهرسازی در دولت تدبیر و امید، نتوانسته با نمره قابل قبولی این وزارتخانه را ترک کند. بیتردید طی دوران وزارت آخوندی، مسکن دستنیافتنیتر شد و وزیر مستعفی راه در بازسازی بافتهای فرسوده حتی حداقل انتظارات را نیز برآورده نکرد. تا آنجا که حسن روحانی در جلسه رای اعتمادش در سال ۹۶ در صحن علنی مجلس ابایی نداشت که از وزیر پیشنهادیاش انتقاد کند و بگوید که خود من هم از او گلایهمندم! گوش آخوندی، اما شنوای انتقادات نبود و حتی در روز تودیع خود مفتخرانه گفت: حتی یک واحد مسکن مهر افتتاح نکرده و حتی یک واحد مسکونی نساخته است! در حوزه راه نیز آقای وزیر که حالا باید مستعفیاش بخوانیم، تمام هم و غمش را بر خرید هواپیماهایی گذاشت که در ثبت خاطرهشان به یک عکس یادگاری بسنده شد و بوئینگهای وعده دادهشده آخوندی، خوابی خوش بود که تعبیر نشد، ایرباسها هم که نصفه نیمه به سرانجام رسیدند. وضعیت راههای کشور و افزایش حوادث ناشی از سوءمدیریتها، عدم تکمیل پروژهها و... در دوره وزارت آخوندی نیز حدیثی مفصل است؛ حوادث گستردهای که از جاده و ریل تا آسمان و دریا رخ داد و مردم داغدار را در انتظار استعفا و حداقل عذرخواهی آقای وزیر نشاند، که البته بازخوانیشان در این مختصر نمیگنجد....
دوم؛ برنامهمحوری بیشک اگر کلانشهر عریض و طویلی، چون تهران، مدیری برنامهمحور نداشته باشد، آشفتهبازاری خواهد شد که همچون سال گذشته با مشتی برف هم اوضاعش مختل میشود. در این میان پای برنامههای عباس آخوندی نیز میلنگد. آخوندی که در سوانحی که سوءمدیریتش رقم زده بود، حاضر به ترک پست نشد و به گفته نمایندگان مجلس برای رایآوری در جلسه سوال نمایندگان، آسمان و زمین را به هم دوخته بود، چندی پیش در دفاع از ایدههای نئولیبرال خود و اختلاف دیدگاه در این ایدهها با دولت، استعفا کرد. از این رو ناگفته پیداست که برنامههای مدیریت شهری آخوندی نیز براساس همین دیدگاه طرح خواهند شد؛ دیدگاهی لیبرالیستی که به گفته سخنگوی حزب اعتماد ملی، در شهرداری تهران کارآمد نخواهد بود و نه به صلاح کشور و نه به صلاح اصلاحطلبان است.
اکبر ترکان هم که از منتقدان همیشگی آخوندی محسوب میشود و پیش از این وی را «لجباز» و «مستبد» خوانده بود، حالا محسن هاشمی را از پنج گزینه انتخابی شورای شهر، کاربلدتر میداند و تصریح دارد اگر کاربلدی ملاک بود، هاشمی از بقیه مناسبتر بود. ترکان از طرفی دیگر هم گریزی ضمنی به ایدههای لیبرال آخوندی دارد و تصریح کرده است به شهرداری نیازمندیم که بتواند تهران را کمخرج اداره کند.
سوم؛ جوانگرایی اعضای شورای یکدست اصلاحطلب پنجم تا امروز نشان دادهاند بهرغم شعارهای پرطمطراقشان، بهشت را به جوانان نخواهند داد. حالا گزینههای منتخب شوراییها برای تصدی کرسی شهرداری پایتخت، یکی از یکی پیرتر هستند. اگرچه تیغ منع بهکارگیری بازنشستگان غزل خداحافظی محمدعلی افشانی ۵۹ ساله (متولد سال ۱۳۳۸) را با بهشت خواند، ولی جدیترین گزینه انتخابی شوراییها دو سال از شهردار بازنشسته بزرگتر است! عباس آخوندی، ۶۱ ساله (متولد ۱۳۳۶) امروز آماده ارائه برنامهاش در شورای شهر شده است تا ناگفته پیدا باشد که برخی ز. گهواره تا گور بر کرسی مدیریتها تکیه میزنند!
چهارم؛ مقبولیت اکثریت صاحبنظران اعم از افراد و احزاب تاکید دارند که گرههای کور پایتخت، مدیری میخواهد که در ارتباط با دولتیها و مردم مقبول باشد. نمره عباس آخوندی در مقبولیت هم نیاز به تکماده دارد. مردم که در دوران وزارت آخوندی چندین بار در داغ صدها نفر از هموطنان (از جمله زلزله کرمانشاه، آتشسوزی قطار، حادثه کشتی سانچی و...) را دیدند و در این داغها و مصائب جای آقای وزیر را خالی دیدند، خاطره خوشی از عباس آخوندی ندارند. در این مدت یا آقای وزیر غیبت داشت یا در زمان حضورش با تاکیداتی، چون بیمه مسافران حادثهدیده، بر داغ مردم نمک پاشید. از این رو بیتردید وزیر مستعفی راه، در نگاه مردم شهردار محبوبی برای پایتخت نیست. اختلافات دولت و آخوندی هم که در نهایت با متن استعفای پرحاشیهاش علنی شد. از این رو عدم مقبولیت عباس آخوندی تا آنجاست که ابوالفضل سروش، عضو شورای مرکزی فراکسیون امید مجلس با تاکید بر اینکه شهردار تهران باید در هیات دولت دارای مقبولیت باشد، گفته است در صورت انتخاب آخوندی احتمالا حکم وی توسط وزارت کشور تایید نخواهد شد!
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/