به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، برای همه ما پیش آمده است که بی دلیل و یا با دلیل منطقی از اطرافیانمان ناراحت و آزرده خاطر شده باشیم، حال این اطرافیان میتوانند افراد نزدیک و خانواده ما باشند و یا افراد دیگری که در کوچه و خیابان و محل کار با آنها مراوده داریم، اما سوالی که پیش میآید این است که آیا راه حلی وجود دارد که این ناراحتیها پیش نیاید و یا اینکه چطور باید با افرادی که ناراحتمان کرده اند برخورد کنیم، که امروز باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد این موارد را برای شما بررسی نماید، پس پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
ناراحتی از دیگران، گاهی اجتنابناپذیر است. اما ناراحت ماندن یا ناراحت کردن، انتخابی است. ممکن است رفتار یا برخورد کسی باعث ناراحتی ما شود، اما گاهی میتوان از چند روش زیر برای جلوگیری یا کاهش ناراحتی و فهمیدن دلیل آن استفاده کرد.
فکر میکنیم پیشنهادمان برای دیگران مناسب است، اما زمانی که متوجه میشویم انتخاب دیگری را جایگزین کردهاند، ناراحت میشویم. این رفتار را بیاحترامی به خود تلقی میکنیم و به خود حق میدهیم تا ناراحت شویم. فراموش میکنیم که دلیل آن شخصی نیست و ممکن است جنبههای دیگر تصمیم او برای ما آشکار نباشد و در واقعیت ممکن است به پیشنهاد ما هم درروند تصمیمگیری توجه شده باشد.
این مطلب را از دست ندهید: چگونه با کسانی که از آنان خوشمان نمیآید، رفتار کنیم؟
به راین اساس احترام گذاشتن به معنای قبول کردن تمام پیشنهادها نیست، و خلاف آن بیاحترامی محسوب نمیشود.
بدانیم که هرکس در شرایطی ممکن است چندین حالت را بررسی و یکی را انتخاب کند و آن گزینه کاملاً برعکس آن چیزی باشد که به او پیشنهاد دادهایم. از تصمیم او، برداشت شخصی نکنیم.
زاویهٔ دید و نگاه دو نفر در کنار هم متفاوت است.
مدتی پیش آزمایشی را با مو ژان در خیابان استقلال استانبول انجام دادم. دلیلش ازآنجا آغاز شد که متوجه شدم زمانی که هرکداممان چیزی در خیابان میبینیم و از دیگری میپرسیم که آیا او هم دیده است، جواب منفی است. بیشتر مواقع هیچکدام متوجه آن مورد بخصوص نشده بودیم.
به همین دلیل چند باری در این خیابان پررفتوآمد که میانگین ۲ میلیون نفر روزانه از آن عبور میکنند، چیزهایی که در لحظه به دیدمان میآمد را باهم به اشتراک گذاشتیم.
نتیجهاش جالب بود. دید ما اصلاً اشتراکی نداشت! من در بیشتر مواقع، افراد، رنگ و رویدادهای نزدیک را میدیدم و مو ژان به دور توجه میکرد. ازاینرو متوجه شدیم که هیچکدامان حواسپرت یا بیتوجه به جزء یا کل رویدادهای اطراف نیست، بلکه نگاهش به چیزهایی است که توجهش را جلب میکند.
این داستان را تعریف کردم که بر تفاوت زاویهٔ دید، تأکید کنم.
این مطلب را از دست ندهید: راهکارهای برخورد با انسان های موج منفی!
گاهی فکر میکنیم افراد به احساس، دیدگاه یا منافع ما بیتفاوتاند و مدام باعث ناراحتیمان میشوند. بارها چشمپوشی میکنیم به دلیل آنکه فکر میکنیم، مسئله بدیهی است و نیاز به گفتن ندارد، اما درنهایت صبرمان تمام میشود و مجبور به انتخاب برای ادامهٔ رابطه یا قطع آن میشویم.
این مشکل میتواند بهسادگی و با اشتراک گذاشتن دیدگاهمان و واضح نمودن اهمیت موضوع برای خودمان، حل شود. کافی است آنجور که میاندیشیم با آنجور که رفتار میکنیم هماهنگ باشد و شرایطی را برای بیان دیدگاهمان فراهم کنیم.
توقع میتواند ارتباطهای ساده و خودمانی را پیچیده و غیر صمیمی کند. توقع میتواند از دوست و فامیل محبوب دیروز، دیو و دشمن درست کند. توقع میتواند رابطه را برای سالها قطع کند، طوری که هیچکدام از طرفین متوجه نشوند یا به یاد نیاورند که دقیقاً سرچشمهٔ قطع ارتباط آنها از کجا بوده است.
میتوان در روابط بی توقع بود.
برعکس توقع، خواستهها مثبت و سازندهاند. اگر هر بار در قرار با دوستت به کافهٔ محبوب او میروی درصورتیکه خواستهٔ تو نیست، بهتر است سکوت نکنی و آن را مطرح کنی.
فکر نکن که مهم نیست و میتوانی خواستهات را کنار بگذاری. استمرار در توجه به خواستههای دیگران، ممکن است راهی برای گرفتاری در طعمهٔ توقع باشد و در ناخودآگاهت انتظار داشته باشی او هم در مقابل برایت کاری انجام دهد.
این مطلب را از دست ندهید: راهکارهای کلیدی برای مقابله با لجبازی کودکان
بهتراستای نبار به خودت اجازه دهی خواستهات را مطرح کنی.
یکی از رایجترین دلیل ناراحتی از افراد، توجه آگاهانه یا ناآگاهانه به خواستههای شخصیشان است که آن را آشکارا و پنهان مطرح میکنند و این امر بیتوجهی به جمع تلقی میشود.
بااینکه برای سلامت روح و جسم میبایست اولویتهای شخصی در نظر گرفته شود، این بدان معنی نیست که به نیازهای جمعی، خواسته یا ناخواسته بیتوجه باشیم. در بیشتر مواقع همزمان با توجه به خواستههای شخصی، میتوان اشتراکی میان آنها با خواستهٔ جمعی پیدا کرد.
چند پیشنهاد
بعضی وقتها شرایط اعتراض را اشتباه متوجه میشویم. آنجا که حقمان نیست و باید عذرخواهی کنیم، سینه سپر میکنیم و شاخوشانه میکشیم، ولی آنجایی که باید محکم حقمان را طلب کنیم، سرخود را پایین میاندازیم و میگذریم.
این مطلب را از دست ندهید: برخورد صحیح با جوانان از منظر دین
زمانی که وارد خیابان ورودممنوع شدهایم و باید از راننده ماشین روبرو عذرخواهی کنیم، یا به او بیتوجهی میکنیم، طوری که اصلاً او را ندیدهایم یا با بیاحترامی جواب اعتراضش را پس میفرستیم.
اما به رانندهٔ تاکسی که کرایهٔ مسیر را گرانتر حساب میکند و ترشرویی میکند، از روی گذشت و بزرگواری رفتار میکنیم.
بهتر است در پایان روز، به رفتار خود بیندیشیم و ببینیم چند عذرخواهی طلب داریم یا بدهکاریم.
با کسی که ناراحتتان کرده چه رفتاری میکنید؟
آیا جار و جنجال راه میاندازید و با تندخویی پاسخش را میدهید؟
این مطلب را از دست ندهید: با کسی که مدام قهر میکند، چگونه رفتار کنیم؟
متأسفانه این دقیقا همان رفتاری است که بسیاری از ما نسبت به فردی که ناراحتمان کرده در پیش میگیریم.
یعنی هر وقت از دست کسی شدیدا دلخور میشویم، در اقدامی تلافیجویانه به خشونت کلامی روی میآوریم، غافل از اینکه با نیش و کنایه زدن فقط خودمان را ناراحتتر میکنیم.
قطعا خشونت کلامی راهحل مناسبی برای برطرف کردن دلخوریها نیست، اما اگر خشونت کلامی جایز نیست، پس چطور باید به کسی که ناراحتمان کرده پاسخ بدهیم؟
آیا باید بسوزیم و بسازیم و خودمان را قربانی ناعدالتی دیگران کنیم؟
فکر کنید ببینید آیا طرف مقابل به عمد ناراحتتان کرده یا اینکه قصد و نیتی در کار نبوده و فقط یک سوءِتفاهم ساده است؟ قبل از اینکه هیچ واکنشی نشان دهید، سعی کنید بفهمید چرا از رفتار طرف مقابل ناراحت شدهاید.
این مطلب را از دست ندهید: 4 روش برای برخورد با افراد یکدنده
اگر از کوره در بروید، ممکن است در لحظه حرفی بزنید که بعدا موجب پشیمانیتان شود. پس به جای اینکه احساساتی شوید و حالت تدافعی به خودتان بگیرید، به فکر یک پاسخ حساب شده باشید. فقط در صورتی میتوانید از بروز واکنشهای آنی جلوگیری کنید و ارزیابی دقیقی از موقعیت داشته باشید که اندکی مکث کنید تا فرصت فکر کردن داشته باشید. به این ترتیب میتوانید کنترل رفتارتان را به دست بگیرید و مانع بروز واکنشهای تهاجمی شوید.
اگر حتما میخواهید مخالفتتان را نسبت به رفتار و عقاید طرف مقابل ابراز کنید، یادتان باشد بعد از اینکه دیدگاهتان را عنوان کردید، به هیچوجه روی موضع خود پافشاری نکنید. هرگز نباید در مخالفت با دیگران گارد بگیرید یا خشونت نشان دهید. به جای اینکه دیدگاهتان را تحمیل کنید، بگذارید طرف مقابل هم در دفاع از موضع خود حرف بزند. فقط با گفتوگوی دوطرفه است که میتوانید به مصالحه برسید و همدیگر را ببخشید.
هر وقت اختلاف نظری پیش آمد که باعث ناراحتیتان شد، به این معنی نیست که حتما یک طرف ماجرا مقصر است و دارد اشتباه میکند. گاهی وقتها اختلاف نظرات به شکلی است که درست و غلط معنی ندارد و در واقع، نظر هر دو طرف به حق و قابل تأمل است. پس سعی کنید از هر اختلاف نظری ناراحت نشوید و بپذیرید در بعضی موارد هیچکس مقصر نیست.
خودتان را برای هر نوع برخوردی آماده کنید تا غافلگیر نشوید. شاید وقتی ناراحتیتان را مطرح کنید و بگویید دلخور هستید، طرف مقابل حالت تدافعی به خود بگیرد و اصلا حرفتان را قبول نکند. اما اگر با این پیشفرض جلو بروید که طرف مقابل حتما عذرخواهی خواهد کرد، آنوقت ممکن است توی ذوقتان بخورد. پس آمادگی هر نوع برخوردی را داشته باشید. حتی ممکن است طرف مقابل حرف تازهای بزند که روی موضعتان تأثیر بگذارد و مجبور شوید دوباره افکارتان را جمعوجور کنید.
قبل از اینکه با شخصی که ناراحتتان کرده دوباره روبهرو شوید، به صحبتهایی که میخواهید پیش بکشید، خوب فکر کنید و در انتخاب کلماتتان نهایتِ دقت را به خرج دهید. وقتی با یکدیگر روبهرو شدید، صادقانه و روراست حرفتان را بزنید. یادتان باشد به دلخوریهایی که ربطی به قضیهی فعلی ندارند، هیچ اشارهای نکنید و فقط به همان قضیهای بپردازید که در حال حاضر باعث ناراحتیتان شده است. به جای اینکه حاشیه بروید یا خیلی کلی صحبت کنید، فقط روی موضوع اصلی متمرکز شوید. اگر از قبل به حرفهایی که میخواهید بزنید فکر کنید، میتوانید مطمئن باشید که منظورتان را بینقص منتقل خواهید کرد.
بیشتر بدانید: راه و روش رفتار با آدمهای بد ذات!
وقتی علت دلخوریتان را به شخصی که ناراحتتان کرده توضیح میدهید، تا حد امکان سعی کنید جملاتتان را با کلمهی «تو» شروع نکنید تا طرز بیانتان اتهامگونه به نظر نرسد و طرف مقابل حالت تدافعی به خود نگیرد. باید در انتخاب کلماتتان هوشمندانه عمل کنید تا طرف مقابل هم ترغیب شود طوری گفتگو کند که در نهایت به نتیجه برسید. مثلا بگویید: «راستش بدجوری ازت دلخور شدم، اما، چون دوستیمون خیلی برام ارزشمنده، میخوام روراست در موردش باهات حرف بزنم تا با هم حلش کنیم.» به این ترتیب میتوانید کاری کنید که طرف مقابل مجاب شود بدون عصبانیت به صحبتهایتان گوش کند.
گاهی وقتها بد نیست به شخصی که ناراحتتان کرده نامه بنویسید و افکار و احساساتتان را در قالب نامه بیان کنید. به این ترتیب میتوانید هر فکر یا احساسی را که اذیتتان میکند کاملا به طرف مقابل انتقال دهید. در ضمن میتوانید مطمئن باشید کسی حرفتان را قطع نمیکند. بهتر است وقتی نامه را نوشتید، چند روزی صبر کنید. بعد از چند روز که خواستید نامه را بفرستید، افکار و احساساتتان را دوباره ارزیابی کنید تا مطمئن شوید هیچ خشمی در کار نباشد.
اگر آشتیجویانه برخورد کنید، طرف مقابل هم ترغیب میشود خشم و کینه را کنار بگذارد. منظور از رفتار آشتیجویانه این نیست که مجبورید خطای طرف مقابل را توجیه کنید یا تمام حق را به شخصی بدهید که باعث ناراحتیتان شده است. رفتار آشتیجویانه یعنی اینکه درِ آشتی را باز بگذارید و به طرف مقابل فرصت بازگشت بدهید.
اینکه چه پاسخی به رفتار ناراحتکنندهی طرف مقابل بدهید، کاملا دست خودتان است؛ هم میتوانید از کوره در بروید، هم میتوانید حساب شده عمل کنید. اگر فهمیدید طرف مقابل قصد و نیتی نداشته، قضیه را بیهوده کِش ندهید و تمامش کنید. اگر هم طرف مقابل از روی عمد ناراحتتان کرده و حالا خودش طلب بخشش دارد، گذشت کنید و بیشتر از اینها خودتان را در حالت ناراحتی باقی نگذارید.
این مطلب را از دست ندهید: روش های مقابله با افراد زورگو
اما اگر هنوز نتوانستهاید خطای عمدی طرف مقابل را ببخشید، به خودتان بگویید:
«با اینکه خیلی ناراحتم کرده میبخشمش تا بتونم از این حالت ناراحتی دربیام.» به عبارت دیگر، سعی کنید ناراحتی را کنار بگذارید و تصمیم بگیرید خوشحالتر زندگی کنید. شاد زیستن یک انتخاب است که فقط به دست خودتان امکانپذیر میشود.
کلام آخر
روبهرو شدن با شخصی که ناراحتتان کرده مسلما کار خیلی سختی است، اما هرگز فکر نکنید که عمر رابطهتان با همین ناراحتیای که پیش آمده به پایان رسیده است و هیچ روزنهی امیدی نیست. مطمئنا باز هم میتوانید با یکدیگر روبهرو شوید و سنگهایتان را وا بکنید. نکتهی کلیدی این است که هرگز با خشم به سراغ طرف مقابل نروید و از قبل تمرین کنید که حین گفتگو به خودتان مسلط باشید. به این ترتیب، عاقبت رابطهتان به هر نتیجهای هم که برسد، حداقل از جانب خودتان خیالتان راحت است که مرتکب بیعدالتی نشدهاید.
انتهای پیام/
ببخشید می خواستم بدونم با کسی که براش احترام زیادی قائلی ولی با یک حرف کوچیک ناراحتت میکنه چه گونه رفتار کنیم ؟؟
حالا چی کار کنم به نظرتون.
خودم متوجه شدم یکی از بچه هاشون مریض احوال خودشون بروز نمی دادند؟
رابطه ام با خانوم همسایه خوب بود ولی الآن از دست من ناراحت شده