سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مشهد میعادگاه عاشقان ولایت/عشق به امام رضا(ع) سن و سال نمی‌شناسد

وقتى صداى نقاره غروب‏ هاى صحنت قدم‏هایم را میخکوب مى‏ کند، فریاد رضا رضا را در متن موسیقى محزون مى‏ شنوم و بغض شکسته‏ ام را تقدیم دیدارت مى‏ کنم.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد ؛  امام رضا (ع) فرزند امام کاظم (ع) در ۱۱ ذی القعده سال ۱۴۸ هجری قمری در شهر مدینه دیده به جهان گشود.
 
مادر بزرگوار امام رضا(ع) نجمه خاتون نقل کردند که پس از تولد فرزندم علی، دیدم که دو دست خود را بر زمین گذاشته و در حالی که سر را به سوی آسمان بلند کرده بود لب‌های مبارکش را تکان میداد؛ گویی که با پروردگار خویش سخنی داشت.

دوران کودکی و نوجوانی امام رضا (ع) مصادف با خلافت تعدادی از خلفای عباسی بود، ایشان علوم، فضائل و مکارم را از پدر بزرگوار خویش دریافت نمود.

از جمله القاب حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) صابر، زکی، رضا، سراج الله، صدیق، فاضل و قره عین المؤمنین است.

در سال ۲۰۰ هجری به اصرار و اجبار مأمون عباسی از مدینه راهی مرو (محل خلافت خلیفه عباسی) شد که در این سفر هیچ یک از افراد خانواده را به همراه نبرد.

پس از استقرار امام رضا (ع) در مرو، مأمون خلافت را بطور رسمی به ایشان عرضه کرد تا امام آن را بپذیرند؛ اما امام که از قصد مأمون آگاه بودند به او فرمودند: اگر این خلافت از آن توست که جایز نیست خودت را خلع کنی و لباسی را که خدا به تو پوشانده بمن بدهی و اگر مال تو نیست، چیزی را که از آن تو نیست را جایز نیست به من بدهی.

پس از نپذیرفتن خلافت، مأمون با اصرار توام با تهدید به قتل امام رضا (ع)، ایشان را مجبور به پذیرش ولایتهدی کرد.

در رابطه با سفر با اجبار و اکراه امام رضا (ع) از مدینه به خراسان با  روحانی مقدم کارشناس مذهبی گفتگو کردیم.

 

تبدیل تهدید به فرصت

 روحانی مقدم کارشناس مذهبی در خصوص سفر امام رضا (ع) به مرو می‌گوید:امام رضا (ع) با اختیار به ایران سفر نکرده و هجرتی سیاسی و اجباری داشتند.

وی با اشاره به هدف امام در این سفر می‌افزاید: بحث توحید، تبلیغ تشیع و گرایش به مکتب اهل بیت و ولایت مورد نظر امام بود.

حجت الاسلام روحانی مقدم با اشاره به سفر امام رضا(ع) به نیشابور و استقبال عالمان، فاضلان و مردان حدیث از ایشان، ادامه می‌دهد: با درخواست مردم امام سخنی برایشان گفتند که به حدیث سلسله الذهب معروف است که این حدیث برای نهادینه سازی و گسترش تشیع موثر واقع شد.

حدیث سلسله الذهب:کلمه «لا اله الا الله» دژ من است هر که آن را بگوید به دژ من وارد گشته است و آن که به دژ من وارد شده از عذاب من ایمن و آسوده است.

این کارشناس مذهبی در توضیح این حدیث می‌گوید:امام رضا (ع) (ولایت) شرط این دژ محکم است.

وی با بیان اینکه امام رضا (ع) تهدید مأمون را به فرصت تبدیل کرده و به بهترین نحو از آن استفاده کرد، می‌افزاید: حضور امام در ایران موجب مهاجرت عده‌ای از سادات به ایران شده و تشیع را تبلیغ می‌کردند.

حجت الاسلام روحانی مقدم با اشاره به اقدامات امام رضا (ع) در زمان ولایتعهدی، ادامه می‌دهد: برگزاری جلساتی با شعرا برای نشر ارزش‌های دینی، کمک اقتصادی به مستمندان و نیازمندان، نامه نگاری‌های امام رضا با افراد مختلف در مباحث اعتقادی، رفت و آمد شیعیان با امام رضا (ع) از جمله اموری بود که برای تبلیغ تشیع انجام گرفت.
 
 

شهادت امام رضا (ع)

و سر انجام امام رضا (ع) توسط مأمون خلیفه عباسی و با خورانده شدن سم به ایشان بنابه قول مشهور در بین شیعه در روز ۳۰ صفر سال ۲۰۳ هجری قمری به شهادت رسیدند.

اکنون پس از گذشت قرن ها، شاهد زائرانی هستیم که عاشقانه رنج و سختی راه‌های طولانی را تحمل کرده تا در روز شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) در حرم این بزرگوار حضور داشته و محبت خود را اینگونه ابراز کنند.


دلدادگان امام رضا(ع)

 
با چند تن از زائرانی که مشتاقانه این مسیر را طی می‌کنند گفتگو کردیم.

از زهرا مرادی زائر پیاده‌ای که ۵ سال است که در شهادت امام رضا (ع) از خراسان جنوبی به سمت مشهد می‌آید، علت شوق رسیدن به مقصد و هدف از سفرش را بیان می‌کند: من فقط برای عشق به امام رضا (ع) پیاده به زیارتشان می‌آیم و هر زمان از امام رضا حاجتی داشتم من را دست خالی برنگرداندند، امام رضا (ع) هیچکس را نا امید برنمی گرداند.

مادری با سن بالا و مشکلی که در سلامت پا دارد از سفرش می گوید: سه روز است که در راهم و بخاطر امام رضا (ع) و اهل بیت جانم را فدا می‌کنم، پای من مشکل دارد و درد می‌کشم، اما برای امام رضا (ع) تحمل این درد هم شیرین است.

 

 صدای غریب خراسان

تو، صدای غریب خراسانی در هیاهوی بی ‏سرانجام فریادها و پچ پچ‏ه ها، آن نخل تناوری که شاخه‏ های ابدی‏ات را خزانی نیست. خیابان‏ های نور، به گلدسته‏ های به خورشید رسیده‏ات ختم می‏ شوند. تو آرامش دل‏ های زخمی و بی‏قراری هستی که طنین ناله‏ هایشان، در جان ضریحت می‏ پیچد. از آن سوی آبی‏ ها نگاهمان کن؛ که سخت آرزومند توایم و نیازمند.

شگفت آور است که می بینی پس از گذشت قرن‌های بسیار، ضریح طلایی حضرت همه‌ی محبان را به سمت خود می‌کشد،قطعه‌ای از بهشت باید هم اینگونه باشد...

زمانی که احساس می‌کنی این مرکز ثقل منتظر آمدنت بوده چشمانت خود به خود می‌جوشد و دستانت به سمت ضریحش قد می‌کشند، گویی این غریب، تمام غربا را در آغوش مهربان خود جای داده است.

حاجت را بگویی یا نگویی مهم نیست، سلام که بدهی تمام حرف‌های دلت راه باز می‌کند و او نگفته می‌داند. زمانه همیشه همین بوده که لیاقت حضور پاک‌ترین را نداشت و با دست ننگین نفاق وجودش را از این کره غریب پاک کرد.
 
روزگاری در صحرای غریب نینوا و روزی دیگر در مجلس مأمون عباسی... و امروز همان روزیست که باید ثابت کرد ما با قوم بی لیاقت آن عصر و زمان فرق می‌کنیم.
 
امروز با هر قدم در مسیر عشق "اللهم عجل الولیک الفرج"ورد زبان است.
 
انتهای پیام//ف.ش
 

گزارشگر:فاطمه شه دوست

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.