همیشه ترس در دنیای کودکان و نوجوانان وجود دارد, ترس از تاریکی , ترس ازتنهایی و... میتوان گفت تمام ترس ها از دوران کودکی در انسان ها همراه و همواره با او رشد خواهد کرد. موضوع ترس در تمام قرون و در تمام جوامع در انسان ها دیده میشود و هر نسلی در قرون گذشته چارهایی برای مقابله و قابل تحمل کردن آن را پیش گرفته بودند. با گذشت زمان آثار ترس و وحشت در قرون مختلف و تبدیل آن به داستان ها و افسانه ها سبب خلق آثاری با ژانر وحشت در قلم نویسندگان شد. در عصر روشنگری یعنی قرن 18 میلادی به ادبیات وحشت به عنوان یک اثر هنری دیده شد و اولین رمانی که به عنوان یک الگو در ادبیات وحشت مطرح شد رمان فرانکشتاین نوشته مری شلر انگلیسی است که در سال 1818 به چاپ رسید که بعد از او نیز ویلیلم پولیدوری شخصیت خون آشام را خلق و در آثارش به کار برد. علاوه بر این ها کتاب دراکولا اثر برام استوکر که در سال 1897 نوشته شد ادبیات وحشت را به اوج خود رساند.
استقبال زیاد نوجوانان از این آثار مخالفت هایی را هم از سوی خانواده ها به همراه داشت که معتقد به این بودند که کودکانشان را به سوی بزهکاری, تنبلی و بی حرمتی به اطرافیان و مغشوش شدن ذهن آن ها هدایت خواهد کرد. اما با گذشت زمان عقاید مردم نیز درخصوص ادبیات وحشت تغییر کرد و میتوان گفت هم اکنون به آن به عنوان ژانری فاخر و پر مخاطب نگاه میشود. علاوه بر این کتاب ها که سالانه بر تعدادشان افزوده میشود فیلم ها نیز روز به روز با رویکرد ترس و وحشت به آن ها اضافه شده و مخاطبان زیادی به خصوص نوجوانان را جذب می کنند.
حادثه محور بودن داستان ها , ایجاد هیجان در زندگی , تجربه موقعیت های ترسناک و ایجاد روحیه ماجراجویی و خلاقیت در نوجوانان سبب کشش نوجوانان به ادبیات ترس و وحشت شده و همین باعث جدا شدن این ژانر از ژانرهای دیگر شده است. شاید بتوان علت گرایش نوجوانان به ادبیات و داستان های وحشت را دو دلیل دانست: آن ها در سنی قرار دارند که بیشترین تغییرات در آن ها رخ می دهد و همین سبب گرایش به داستان هایی شده که نوجوانان و قهرمان داستان خود با تغییرات زیادی مواجهه می شود و دومین دلیل در این داستان ها وجود عشق ممنوعه است که قهرمان داستان با آن رو به رو شده است. برای نمونه فردی با خصوصیات فرا طبیعی عاشق فردی معمولی شده و از او حمایت می کند.
ادبیات ترس و وحشت تاثیرات مثبتی هم برای نوجوانان دارد از جمله این که: در دوران نوجوانی احساس خلاقیت و کنجکاوی در نوجوانان افزایش می یابد و آن ها همواره به دنبال حس کنجکاوی خود می روند, رسانه ها فقط اطلاعات آماده ایی در اختیار نوجوانان قرار می دهند ولی کتاب هایی با ادبیات وحشت آن ها را به دنیای شگفتی می برد و آن ها این حس کنجکاوی دنبال کردن داستان را دوست دارند. روزمرگی در مطالعات کتاب های درسی شاید سبب دور شدن آن ها از مطالعات کتاب های غیر درسی شود ولی این گونه کتاب ها مخاطب را جذب و علاوه بر افزایش میزان مطالعه در آن ها سبب ایجاد هیجان درزندگی آن ها می شود. این گونه داستان ها باعث مقابله غیر مستقیم نوجوانان با ترس شده و همین موضوع سبب ارائه راه هایی برای مقابله با ترس و احساس شجاعت در آن ها می شود.
با این وجود نمی توان تاثیرات منفی ادبیات وحشت بر ذهن مخاطب را نادیده گرفت: هجوم افکار ترسناک و عجیب و غریب که زمینه واقعی ندارد و همین آشفتگی در خیال سبب عدم تمرکز آن ها میشود. و ترس از این موضوع که ممکن است این داستان برای آن ها نیز پیش بیاید سبب بروز کابوس و دلهره در نوجوانان می شود. احساس شک و بی اعتمادی به محیط اطراف, احساس خشونت و جنگ طلبی در آن ها می شود.
انتهای پیام/