امام خمینی (ره) در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷ در منشور روحانیت چند مسأله مهم در مورد مجتهد مطلوب در زمان حاضر و نیز مسأله نفوذ در حوزهها را مطرح میسازد. ایشان در ابتدا از فقه و فقها دفاع میکنند:
۱. دفاع از فقها
«تردیدى نیست که حوزههاى علمیه و علماى متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع مهمترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجرویها بودهاند. علماى بزرگ اسلام در همه عمر خود تلاش نمودهاند تا مسائل حلال و حرام الهى را بدون دخل و تصرف ترویج نمایند.
اگر فقهاى عزیز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومى به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهل بیت ـ. علیهم السلام ـ. به خورد تودهها داده بودند.»
(سید روح الله موسوی خمینى، صحیفه امام، ج. ۲۱، ص. ۲۷۴)
امام (ره) نسبت به نفوذ در حوزهها هشدار میدهند و مصداق آن را در این عصر عدم دخالت روحانیت در مسایل جامعه و به اصطلاح جدایی علما از سیاست میداند:
۲. نفوذ در حوزهها
«راستى اگر کسى فکر کند که استعمار، روحانیت را با این همه مجد و عظمت و نفوذ تعقیب نکرده و نمىکند، سادهاندیشى نیست؟ ...
(سید روح الله موسوی خمینى، صحیفه امام، ج. ۲۱، ص. ۲۷۷)
در حوزههاى علمیه هستند افرادى که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدى فعالیت دارند. امروز عدهاى با ژستمآبى چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام مىزنند که گویى وظیفهاى غیر از این ندارند.... طلاب عزیز لحظهاى از فکر این مارهاى خوش خط و خال کوتاهى نکنند، اینها مروّج اسلام امریکایىاند و دشمن رسول اللَّه. آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟
استکبار وقتى که از نابودى مطلق روحانیت و حوزهها مأیوس شد، دو راه براى ضربه زدن انتخاب نمود؛ یکى راه ارعاب و زور و دیگرى راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. وقتى حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راههاى نفوذ تقویت گردید. اولین و مهمترین حرکت، القاى شعار جدایى دین از سیاست است که متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازهاى کارگر شده است تا جایى که دخالت در سیاست دون شأن فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگى به اجانب را به همراه مىآورد؛ یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشتهاند....
وقتى شعار جدایى دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردى و عبادى شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست [و]حکومت دخالت نماید، حماقت روحانى در معاشرت با مردم فضیلت شد.
به زعم بعض افراد، روحانیت زمانى قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپاى وجودش ببارد و الّا عالم سیّاس و روحانى کاردان و زیرک، کاسهاى زیر نیم کاسه داشت؛ و این از مسائل رایج حوزهها بود که هر کس کج راه مىرفت متدینتر بود.»
(سید روح الله موسوی خمینى، صحیفه امام، ج. ۲۱، ص. ۲۷۹)
سپس به طلاب حوزه هشدار میدهند که مواظب این افراد و تفکرات باشند:
۳. هوشیاری نسبت به نفوذیهای حوزه
«طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدسمآبى و دینفروشى عوض شده است. شکستخوردگان دیروز، سیاستبازان امروز شدهاند. آنها که به خود اجازه ورود در امور سیاست را نمىدادند، پشتیبان کسانى شدند که تا براندازى نظام و کودتا جلو رفته بودند.
(سید روح الله موسوی خمینى، صحیفه امام، ج. ۲۱، ص. ۲۸۰)
همه اینها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزههاست، و برخورد واقعى هم با این خطرات بسیار مشکل و پیچیده است.»
(سید روحالله موسوی خمینى، صحیفه امام، ج. ۲۱، ص. ۲۸۱)
در نظر امام ره مجتهد جامع کسی است که آشنا با حیلههای گوناگون فرهنگ حاکم بر جهان، دارای بصیرت اقتصادی، مطلع از کیفیت برخورد درست با اقتصاد حاکم بر جهان، شناخت سیاستها و حتی سیاسیون و درک نقاط قوت و ضعف عالم سرمایه داری باشد:
۴. اجتهاد و مجتهد مطلوب
«اما در مورد دروس تحصیل و تحقیق حوزهها، این جانب معتقد به فقه سنتى و اجتهاد جواهرى هستم و تخلف از آن را جایز نمىدانم.
اجتهاد به همان سبک صحیح است ولى این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو عنصر تعیینکننده در اجتهادند. مسئلهاى که در قدیم داراى حکمى بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدى پیدا کند، بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادى و اجتماعى و سیاسى همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقى نکرده است، واقعاً موضوع جدیدى شده است که قهراً حکم جدیدى مىطلبد. مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد. براى مردم و جوانان و حتى عوام هم قابل قبول نیست که مرجع و مجتهدش بگوید من در مسائل سیاسى اظهار نظر نمىکنم. آشنایى به روش برخورد با حیلهها و تزویرهاى فرهنگ حاکم بر جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادى، اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان، شناخت سیاستها و حتى سیاسیون و فرمولهاى دیکتهشده آنان و درک موقعیت و نقاط قوّت و ضعف دو قطب سرمایه دارى و کمونیزم که در حقیقت استراتژى حکومت بر جهان را ترسیم مىکنند، از ویژگیهاى یک مجتهد جامع است. یک مجتهد باید زیرکى و هوش و فراست هدایت یک جامعه بزرگ اسلامى و حتى غیر اسلامى را داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوا و زهدى که در خور شأن مجتهد است واقعاً مدیر و مدبر باشد. حکومت در نظر مجتهد واقعى فلسفه عملى تمامى فقه در تمامى زوایاى زندگى بشریت است، حکومت نشان دهنده جنبه عملى فقه در برخورد با تمامى معضلات اجتماعى و سیاسى و نظامى و فرهنگى است، فقه، تئورى واقعى و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است.»
(سید روح الله موسوی خمینى، صحیفه امام، ج. ۲۱، ص. ۲۸۹)
در نظر امام ره اجتهاد باید به گونهای باشد که پاسخگوی همه نیازهای عصر جدید باشد:
۵. اجتهاد پویا و اصیل
«من قبلًا نیز گفتهام همه توطئههاى جهانخواران علیه ما از جنگ تحمیلى گرفته تا حصر اقتصادى و ... براى این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوى جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم. ما نباید غفلت بکنیم، واقعاً باید به سمتى حرکت نماییم که ان شاء اللَّه تمام رگههاى وابستگى کشورمان از چنین دنیاى متوحشى قطع شود.
استکبار غرب شاید تصور کرده است از اینکه اسم بازار مشترک و حصر اقتصادى را به میان بیاورد ما درجا مىزنیم و از اجراى حکم خداوند بزرگ صرف نظر مىنماییم.»
(سید روح الله موسوی خمینى، صحیفه امام، ج. ۲۱، ص. ۲۹۰)
در نهایت امام خمینی ره میفرماید وضعیت موجود حوزهها وضعیت درست و مطلوبی نیست و آنچه که به عنوان اجتهاد در حوزهها مرسوم است، ناکافی است یعنی مجتهد مطلوب را تربیت نمیکند:
۶. اجتهاد مصطلح حوزهها کافی نیست
خلاصه کلام اینکه ما باید بدون توجه به غرب حیلهگر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسى حاکم بر جهان در صدد تحقق فقه عملى اسلام برآییم و الّا مادامى که فقه در کتابها و سینه علما مستور بماند، ضررى متوجه جهانخواران نیست و روحانیت تا در همه مسائل و مشکلات حضور فعال نداشته باشد، نمىتواند درک کند که اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه کافى نیست. حوزهها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیاى عکس العمل مناسب باشند. چه بسا شیوههاى رایج اداره امور مردم در سالهاى آینده تغییر کند و جوامع بشرى براى حل مشکلات خود به مسائل جدید اسلام نیاز پیدا کند. علماى بزرگوار اسلام از هم اکنون باید براى این موضوع فکرى کنند.
نتیجه
در نظر امام (ره) صرف اطلاع از مسایل طهارت و نجاست و امور عبادی و کنار کشیدن از مشکلات مردم عزیز و عدم دخالت در حل آنهاـ به اسم استقلال حوزه ـ. کافی نیست تا شخصی را در حوزه، مجتهد جامع الشرایط دانسته و به عنوان یک مرجع، مردم را به تقلید از ایشان دعوت کرد.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/