عباسیان، روی بنیامیه را سفید کردند
حکومت بنیامیه پس از مدتی منقرض شد و پس از آن دوران فترتی پیش آمد که دوستداران اهلبیت اندکی آسوده شدند و فرصتی برای زیارت مرقد شریف امام حسین (ع) برای آنان فراهم شد. این دوران فترت میان سالهای ۱۱۴ تا ۱۴۸ هجری بود؛ امّا پس از گذشت این سه دهه، بنیعباس با مرقد حسین (ع) کاری کردند که امویها نکرده بودند.
بیشتربخوانید :هزینه سفر اربعین را چگونه تأمین کردید؟ +فیلم
آنان در قتل امام حسین (ع) شرکت نداشتند، امّا از اهانت به مرقد شریف چیزی کم نگذاشتند. اولین خلیفه عباسی که در این راه گام برداشت، منصور عباسی بود که کینه عجیبی نسبت به فرزندان امیرالمؤمنین (ع) داشت و دستور تخریب قبر مطهر را اوّلین بار او صادر کرد.
پس از او هارون الرشید در سال ۱۷۳ هجری دستور انهدام ساختمان حرم مطهر را داد و درخت سدری را که نشانه قبر منوّر حضرت بود، قطع کرد.
متوکل؛ کینه توزترین نسبت به امام حسین (ع)
نزدیک به چهل سال بعد، متوکّل عباسی که نوه دختری هارونالرشید بود، بر مسند خلافت نشست و سیاست بسیار سختگیرانهای را نسبت به شیعیان در پیش گرفت. نقل است او چهار بار مرقد مطهر امام حسین (ع) را ویران کرد و زمینش را به آب بست و در آن زراعت کرد تا اثری از آن حرم شریف باقی نماند و مردم آن را فراموش کنند؛ اما هرگز در این امر موفق نشد.
جلالالدین سیوطی در این باره مینویسد: متوکل در سال ۲۳۶ هجری دستور تخریب قبر حسین (ع) و بناهای اطرافش را صادر کرد و دستور داد تا همه زمین را شخم بزنند و بذر بکارند. متوکل به ضدیّت شدید با اهلبیت رسول خدا (ص) معروف بود و مسلمانان از این بابت رنج میبردند ... حتی اهل بغداد روی دیوارهای شهر به متوکل دشنام مینوشتند و برخی شعرا در هجو او شعرمیسرودند. برای نمونه چنین میگفتند: متوکل تأسف میخورد که چرا با بنیامیه در کشتن حسین (ع) شرکت نداشته؛ به همین دلیل قبر حسین (ع) را تخریب میکند!
ابن اثیر در «کامل فی التاریخ» مینویسد: متوکل مردم را از زیارت حسین (ع) محروم کرد و اطلاعیه داد که هر کسی را نزد قبر حسین بیابیم، سه روز حبس کرده و سپس او را میکشیم. بدینوسیله بسیاری را از اطراف مرقد شریف دور کردند. متوکّل بغض زیادی نسبت به علیبن ابیطالب (ع) داشت و دستور میداد تا اموال دوستان آن بزرگوار را ضبط و خودشان را سر به نیست کنند ... نقل است که مرقد حسین (ع) تا هفت مرتبه تخریب و بازسازی شد؛ البته تخریب توسط دشمنان و بازسازی توسّط دوستان.
در سال ۵۱۲ هجری خلیفه وقت عباسی «مسترشد» و فرزندش «راشد» به خزانه حرم حسینی دستبرد زدند و اموال و اشیای گرانقیمتی را که شامل موقوفات و غیرموقوفات بود، غارت کردند.
در سال ۱۲۲۶ ق. نیز وهّابیها به سرکردگی «سعود بن عبدالعزیز» با لشکری دوازده هزار نفری به کربلا حمله کردند؛ در حالی که مردم به مناسبت عید غدیر به نجف اشرف رفته بودند و تقریباً کسی جز کودکان و زنان و پیران در شهر حضور نداشتند وهّابیها صدها تن را به خاک و خون کشیدند و اهانتها نسبت به مرقد مطهر حسین (ع) مرتکب شدند. چوبهای ضریح مطهر را شکسته و از آن در پخت غذا و قهوه به عنوان هیزم آتش استفاده کردند. این واقعه آنقدر جانسوز بود که به «طف ثانی» یعنی کربلای دوم شهره شد.
دکتر دوایت دونالدسون در کتابی که درباره عقاید شیعه و تاریخش نوشته میگوید: از فاجعه کربلا بیش از هزار سال میگذرد، امّا زائران همچنان به سوی آن سفر میکنند و تعدادشان روزافزون است؛ و این همان است که امیرمؤمنان علی (ع) در روایت شیخ صدوق، آن را پیشبینی فرموده است. حضرت میفرماید: گویا میبینم بناهایی روی قبر حسین ساخته شده و میبینم که محملهایی به سوی قبر حسین (ع) میرود و شبی و روزی نمیگذرد، مگر اینکه از سراسر آفاق به سوی آن میآیند.
منبع: قدس آنلاین
انتهای پیام/