به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اعتماد؛ واژهای است با بار مثبت که توسط خود افراد بوجود میآید و میتواند پررنگ شود و یا محو و نابود!
اما این واژه ناقابل که در پشت خود حرفها و رفتارهای بسیاری را پنهان کرده است در مسائل زناشویی و روابط زوجین اهمیت گسترده و جدی دارد که در صورت عدم وجود میتواند یک زندگی را به سمت سیاهی ببرد، و سوالی که در این بین پیش میآید این است که؛ چقدر و چطور میتوان به همسرمان اعتماد کنیم؟!
که در همین راستا گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ قصد دارد در حد توان خود به این پرسش پاسخ دهد؛ پس پیشنهاد میکنیم این مطلب را از دست ندهید.
قابل اعتماد بودن عبارت است از: عدم تضعیف پذیرش، جبران متقابل، پشتیبانی و تقویت رابطه؛ بنابر این تعریف، ما در عین حال که به دیگران اعتماد میکنیم خود نیز باید فردی قابل اعتماد باشیم.
بیشتر بخوانید: چگونه همسرم را جذب کنم؟
چرا که اعتماد، از مورد اعتماد بودن برمی خیزد. اگر شما فردی قابل اعتماد باشید، اما طرف مقابل تان فاقد این ویژگی باشد، به راحتی آن رابطه اعتماد آمیز از بین میرود. در نتیجه به طور کلی میتوان گفت که اعتماد یعنی اطمینان از اینکه طرف مقابل در روابطش با شما، قصد ضربه زدن ندارد. اطمینان از اینکه او نیز شما را دوست دارد. اعتماد شامل دستیابی به شناختی معمول و معقول درباره افراد، و همچنین تعیین حد و مرزهای مشخص برای برقراری و حفظ روابط موفقیت آمیز است.
ازدواج یک تعهد و مسئولیت مهم است. با اینکه هر زن و مردی که تصمیم به شروع زندگی مشترک میگیرند مسئولیت و تعهدات زندگی زناشویی را میپذیرند، اما بازهم نگرانی از وفاداری و پایبندی باعث میشود بسیاری از زن و شوهرهای جوان اعتماد کامل به شریک زندگی شان نداشته باشند و زن و مردهای دیگر را تهدیدی علیه زندگی خود بدانند.
بیشتر بخوانید: زندگی زناشویی شاد برای مادران شاغل؛ چگونه؟
برای اینکه بتوانید به همسرتان اعتماد کنید و مطمئن شوید که او به شما وفادار است باید از خودتان شروع کنید. آیا شما شرط وفاداری را میدانید؟ اگر شما و همسرتان اصول وفاداری را بشناسید دلیلی ندارد که با هراس از دست دادن، بدبینی و شک و دودلی زندگی کنید.
زمانی که مسئولیت و تعهد زندگی زناشویی را میپذیرید نباید آن را بشکنید. هم شما و هم همسرتان باید شرط وفاداری را به جا بیاورید.
شک و تردید نسبت به همسرتان او را خائن نمیکند، اما هرچقدر شما به همسرتان بدگمان و ظنین باشید به همان نسبت به رابطه عاطفیای که با او برقرار کردهاید آسیب میزنید. اگر هر دوی شما حدود و مرزهای رابطه را مشخص کنید و در همان محدوده گام بردارید به راحتی میتوانید به یکدیگر اعتماد کنید. وفاداری، اعتماد و باور، شما و همسرتان را در یک زندگی آرام و مطمئن قرار میدهد. اگر میخواهید زندگی مستحکم و قابل اتکایی داشته باشید خودتان باید آن را اینگونه بسازید.
این مطلب را از دست ندهید: فوتوفنهای همسرداری که زوجین باید بدانند
مثلاً اگر در زندگی از حد و مرزهای رابطه فراتر بروید نباید انتظار داشته باشید همسرتان به راحتی از آن بگذرد و شما را ببخشد. رفتار و عملکرد شماست که او را مظنون و مشکوک میکند. به همین ترتیب همسرتان نیز نباید از مرزهای مشخص رابطه فراتر برود و اعتماد شما را فرو بریزد.
شما یک زوج هستید و نسبت به شریک زندگی تان مسئولیت و تعهداتی دارید، حتی اگر بخشی از این تعهدات را خوشایند ندانید. اگر میخواهید فردیت و خودمختاری تان را به همسرتان اثبات کنید شک نکنید که نمیتوانید این رابطه را ادامه بدهید. به همسرتان عشق بورزید و از او عشق را طلب کنید. در یک رابطه سالم زناشویی شما باید عشق را از همسرتان بگیرید. اگر در این رابطه سالم عاشقانه قرار دارید دیگر نباید نگران بی وفاییهای همسرتان باشید، زیرا او در اختیار شماست. یاد بگیرید که برای زندگی زناشویی تان باید بخشی از نیازهای خودخواهانه تان را کنار بگذارید.
همیشه پاسخگو و در دسترس باشید. این مسئله هرگز هویت و آزادی عمل را از شما نمیگیرد بلکه راه را برای آزادانه عمل کردن باز میگذارد. مکالمات تلفنی پنهانی؛ روابط اینترنتی پنهانی؛ دوستان پنهانی؛ حسابهای بانکی پنهانی و هر نوع رفتار دیگری که برای همسرتان سوء تفاهم ایجاد میکند را کنار بگذارید. هرچقدر درستکارتر باشید رفتارهای مرموز و شک برانگیز کمتری خواهید داشت.
بیشتر بخوانید: راهكارهاى طلايى براى آنكه ازدواج موفقى داشته باشيد
مطمئن باشید در یک رابطه نزدیک زناشویی نمیتوانید رفتارهای پنهانی طولانی داشته باشید. یک روز همسرتان ممکن است پیامکی را بخواند و یا از شما بپرسد که چرا دیر به خانه آمدهاید و شما مجبور به پاسخگویی هستید. هرچقدر صادقتر باشید همسرتان اعتماد بیشتری به شما خواهد داشت و از طرفی خودتان نیز نگران رفتارها و افکار پنهانی همسرتان نخواهید بود.
بیش از اندازه کنجکاوی کردن و نگران بودن نشانه تعهد و مسئولیت شما نسبت به همسرتان نیست. همین که مدام از همسرتان بپرسید کجا بودی؟ چی پوشیدی؟ چی خوردی و چرا دیرآمدی زنگ خطری برای رابطه شماست. بین رفتارهایی که نشان دهنده کنترل بیش از اندازه همسرتان است و رفتارهایی که نشانه توجه و حمایت است تفاوت قائل شوید. طوری رفتار کنید که همسرتان احساس نکند شما او را تحت سلطه خود گرفتهاید.
اگر راه محبت و عشق ورزیدن به همسرتان را بلد نباشید همیشه نگران خواهید بود، چون شما خوب میدانید او از چشمه محبت شما سیراب نمیشود. پس اگر راه ابراز علاقه و محبت را بلد نیستید سعی کنید آن را بیاموزید. توجه به ظاهر، جملات عاشقانه و به آغوش کشیدن را بیاموزید تا اعتماد بیشتری به رابطه زناشویی تان پیدا کنید.
او را امتحان نکنید و در موقعیتهایی قرار ندهید که او مجبور باشد از یک امتحان سخت بیرون بیاید. یک مثال سادهای که این روزها بسیار شایع شده است فرستادن پیامک ناشناس و یا با یک شناسه ناشناس ایمیل زدن و مکالمه کردن در اینترنت است. چرا میخواهید همسرتان را با این روشها امتحان کنید؟ اگر او از این آزمایش سربلند بیرون نیاید در واقع این شما هستید که بازنده میشوید. آزمون وفاداری در طی سالیان دراز زندگی و در مراحل مختلف به وضوح از شما و همسرتان گرفته میشود.
نوع رفتار و منش شما میتواند همسرتان را ظنین کند. نوع آرایش، نوع پوشش؛ نوع برخورد شما با جنس مخالف و حتی افکار و ایدههایی که درباره روابط زن و مرد دارید میتواند باعث نگرانی و شک و دودلی همسرتان بشود. اینکه به همسرتان نشان بدهید چقدر باورهای اخلاقی دارید و به آنها پایبند هستید به او ثابت میکند که شما همسری وفادار هستید و خواهید بود. به همین ترتیب پایبندیهای اخلاقی همسرتان را باور کنید و به او اعتماد کنید که مطابق با باورهای اخلاقیش رفتار خواهد کرد.
اگر اعتماد همسرتان را میخواهید باید سعی کنید در موقعیتهای مختلف او را همراهی کنید. به نیازها و خواستههایش توجه کنید و گامهایتان را با او هماهنگ کنید. طوری زندگی کنید که همسرتان در کنار شما هیچ خلا و کمبودی را احساس نکند. همینطور از او بخواهید نیازها و خواستههای شما را جدی بگیرد.
بیشتر بخوانید: مهمترین معیار انتخاب همسر چیست؟
اگر سبک خاصی از زندگی را دوست دارید و یا همسرتان دوست دارد باید آن را به یکدیگر بیاموزید. البته نیازها و خواستههای شما و همسرتان باید متناسب با تواناییهایتان باشد. مثلاً شما میتوانید از همسرتان بخواهید تا یک نوع لباس خاص را بپوشد تا زیباتر باشد و یا یک نوع رفتار معقول و متناسب داشته باشد، اما شما نمیتوانید از او بخواهید تا از آنچه هست زیباتر شود و یا به یک رفتار افراطی که فقط مطلوب شماست تن بدهد برای اینکه شما آن را میپسندید.
شما و همسرتان برای اینکه وفاداریتان را به یکدیگر ثابت کنید نیاز دارید تا در محدوده مجاز زندگی زناشویی حرکت کنید. این حد و مرزها باید قواعد اخلاقی معقول و منطقی درستی باشند. شما نمیتوانید قوانین نامعقولی مثل اینکه همسرتان اصلا کار نکند، بدون شما از خانه خارج نشود، با هیچ زن یا مردی گفتگو نکند مگر در حضور شما و... را قانونهای اخلاقی خانواده بگذارید، زیرا این حد و مرزها انسانی نیستند و اصلا باعث اعتماد و پایبندی بیشتر در زندگی نمیشوند و چه بسا مشکلات دیگری در زندگی ایجاد کنند. آنچه شما به عنوان قواعد اخلاقی خانواده تعیین میکنید باید با تایید و تصدیق همسرتان باشد و او نیز همانند شما به آنها اعتقاد داشته باشد.
مطالعات نشان میدهند که بسیاری از مردانی که به همسرانشان خیانت میکنند کسانی هستند که تا دیر وقت کار میکنند یا بیش از اندازه با دوستانشان معاشرت میکنند. زنان نیز معمولاً از اینکه همسرانشان تا دیروقت کار میکنند و یا بی توجه به خانواده تفریحهای مجردی دارند گله و شکایت میکنند. تا آنجه که میتوانید عوامل و رفتارهایی که شما و صداقتتان را زیرسوال میبرد را کم کنید و تمام تلاشتان را بکنید تا همسرتان اعتماد و وفاداری را احساس کند.
با مرور این موضوعات میتوانید به بودن اعتماد در بین همسر و خودتان پی ببرید.
زوجین شاد و سالم قادر هستند براحتی و بدون نگرانی گوشیهای خود را با هم تعویض کنند. اکر فکر میکنید در رابطه شما این اتفاق در کمال صداقت روی میدهد، میتوانید سراغ موضوع بعدی بروید.
زوجهای شاد اغلب از میزان حدودی حساب بانکی، درآمد و به طور کلی حساب و کتابهای همدیگر خبر دارند. آیا در رابطه شما هم چنین چیزی هست؟
موضوع بعدی اینست که من در رابطه با شریک زندگی و زندگی مشترکم چقدر درصدد مخفی کاری هستم.
بیشتر بخوانید: نقش موثر اعتماد در زندگی مشترک/بدبینی زندگی را تباه می کند
آیا مسایلی هست که سعی در پنهان کردن آن دارم؟ آیا چیزی هست که اگر همسرم از من مخفی میکرد بر نمیتابیدم؟ خودم چطور؟
آیا رابطه ام انقدر سرمایه عاطفی دارد که بدون نگرانی مسائلم را با همسرم مطرح کنم، بدون آنکه نگران طرد شدن یا تحقیر شدن باشم؟
در رابطه ام چقدر به دنبال چک کردن و سر درآوردن رفتارها و کارهای همسرم هستم؟
آیا رابطه ما آنقدر امن هست که من بدون آنکه سعی در جستجوگری کارهای همسرم داشته باشم، به او اعتماد کنم و اگر سرنخی دیدم که به نظرم عادی نیست میتوانم به راحتی آنرا مطرح کنم به جای اینکه خودم درصدد کشف آن برآیم؟!
ملاکهای بالا و پاسخهایی که شما به آنها میدهید نشاندهنده اعتماد در رابطه و فضای امن شماست.
با خود صادق باشید و نگاهی به چگونگی رابطهتان بیاندازید.
انتهای پیام/
پس مهریع هم مجازاتیع واس مردی ک مرد نیس و حدشو نمیدونه
البته چون همسری هم ندارم
البته پول هم ندارم
و البته کار هم ندارم
فقظ اجازه تنفس دارم که شاید اونم بگیرن ازم
البته چون همسری هم ندارم
البته پول هم ندارم
و البته کار هم ندارم
فقظ اجازه تنفس دارم که شاید اونم بگیرن ازم
اگر خودتان سالم باشید لزومی ندارد به شریک زندگی تان بدبین باشید۰
.بعضیهاشون خیانتکار هستن.