در این گزارش به قلم جارت بلانک با عنوان "چطور عربستان سعودی را تنبیه کنیم؟" آمده است: عربستان سعودی اکنون اذعان کرده است که جمال خاشقجی در 2 اکتبر در کنسولگری این کشور در استانبول کشته شده است. روایت این است: او در کتک کاری با مشت و لگد با 15 مقام اطلاعاتی که برای بازجویی از او اعزام شده بودند، کشته شد، ادعایی که غیر قابل باور است و حتی اگر صحت داشته باشد، قابل تبرئه نیست.
آمریکاییها به درستی خشمگین هستند و به علت واکنش سست دولت ترامپ دلمرده شدهاند. این در حالی است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بارها انکارهای "به شدت قدرتمند" پادشاه و ولیعهد عربستان سعودی را مبنی بر اینکه آنان اصلاً از این ماجرا آگاهی نداشته و لذا هیچ مسئولیتی در این خصوص ندارند، تکرار کرده است. جمعه شب، او به خبرنگاران گفت: "فکر می کنم این یک قدم نخست خوب است. این یک قدم بزرگ است. افراد زیادی دخیل هستند." او در پاسخ به سوالی در این باره که آیا از نظر او توضیحات سعودی ها معتبر است، گفت: "بله."
سناتور لیندسی گراهام در گفتگو با شبکه تلویزیونی فاکس نیوز به بیان رویکرد کنگره آمریکا در ارتباط با ترور خاشقجی پرداخت و گفت: "احساس می کنم از من سوء استفاده شده است." زمانی که از او در ارتباط با راه حل های مرتبط با این موضوع پرسیده شد، او به یکی از ابزارهای محبوب در زمینه امنیت ملی اشاره کرد و گفت: "من می دانم چکار خواهم کرد. قصد دارم عربستان سعودی را تحریم کنم."
در ادامه اظهارات وی آمده است: قتل خاشقجی مستلزم یک واکنش واقعی و معنادار از سوی آمریکاست. واشنگتن برای حمایت از ساکنان آمریکا مسئولیت دارد- خاشقجی در ویرجینیا زندگی می کرد- و در حمایت از مطبوعات آزاد ذینفع است. اما اعمال تحریم یک واکنش کند و ناکافی است. آمریکا در عوض، باید از سیاست های مبتنی بر بی ملاحظگی عربستان سعودی فاصله بگیرد. رئیس جمهور ترامپ برای این کار ابزارهایی در اختیار دارد. اگر او از آنها استفاده نکند، اکنون زمان آن فرا رسیده است تا کنگره کاری انجام دهد.
گفتگو در ارتباط با تحریم عربستان سعودی بر قانون مگنیتسکی متمرکز است، قانونی که اجازه اعمال تحریم علیه افراد مسئول در نقض های آشکار حقوقبشری را می دهد.کنگره نمی تواند دستگاه اجرایی را به اعمال تحریم وادار کند اما می تواند از دستگاه اجرایی برای انجام ندادن چنین کاری خشمگین شود. تمرکز بر روی مگنیتسکی همچنین نوعی اذعان ضمنی به این موضوع است که دست بردن به دیگر تحریمهای جزیی یا ملی برای مقابله با عربستان سعودی مناسب نیست. سعودی های نزدیک به دولت تهدید کردهاند در واکنش به تحریم های آمریکا تولید نفت کاهش خواهد یافت که این موضوع به افزایش بهای نفت در بازارهای جهانی منجر خواهد شد. اغراق کردن در این تهدید کاری آسان است. عربستان سعودی می تواند سبب افزایش بهای نفت شود اما در درازمدت، خود سعودی ها بیش از دیگران از ایجاد نوسان در بازار آسیب خواهند دید.
قانون مگنیتسکی و تحریمهای اقتصادی گستردهتر ابزارهای موثر برای تغییر سیاست های عربستان سعودی نخواهند بود. اگر از تحریم های مگنیتسکی برای هدف قرار دادن یک هدف کوچک همانند مظنونان به قتل یا یک مقام خاص استفاده شود، این تحریم ها به درستی اعمال خواهند شد اما دستاوردهای کمی خواهند داشت. تحریم های مگنیتسکی می تواند مقامات بلندپایه و شاید حتی خود ولیعهد را هدف قرار داد تا نشان داده شود این تحریم ها به درستی اعمال شده اند. همانند مقامات روس که اخیرا هدف تحریم های آمریکا قرار گرفتند، مقامات سعودی از چنان ثروتی در سطح بینالمللی برخوردارند که حتی اگر هدف تحریم قرار گیرند، دشوار است بتوان پیشبینی کرد این تحریم های اقتصادی چه پیامدهایی خواهد داشت.
در نهایت باید گفت تحریم ها کارساز نخواهد بود. پولیتیکو در ذیل به چهار اقدامی پرداخته که آمریکا باید انجام دهد:
- متوقف کردن حمایت از جنگ سعودی در یمن. جنگ در یمن همان جایی است که سعودیها بر اساس آن مشمول اهرم های آمریکا می شوند. این جنگ یک فاجعه بی معناست. ده هزار نفر کشته و میلیونها نفر آواره شدهاند و این جنگ ممکن است به بدترین قحطی طی یک قرن منجر شود. آمریکا تحت ریاست جمهوری ترامپ و اوباما به طور مستقیم از عربستان سعودی حمایت کرده است. واشنگتن باید با قطع حمایت های لجستیکی و اطلاعاتی، فرصت را برای تغییر روند در این شراکت وحشتناک غنیمت بشمرد.
-کنار کشیدن از درگیری های منطقهای بین عربستان سعودی و ایران. تحریمهای آمریکا در روز چهارم ماه نوامبر به طور کامل اجرایی خواهند شد اما دولت در ارتباط با جزییات مهم یا سبب ایجاد ابهام شده است یا متناقض عمل میکند، از قبیل این که آیا برای فروش نفت معافیت هایی اعمال خواهد کرد یا این که چگونه برای عملی شدن مراودات بشردوستانه تلاش خواهد کرد. آمریکا با در پیش گرفتن مواضع کمتر تهاجمی طی هفتههای آتی، می تواند از دیگر سیاست تهاجمی عربستان سعودی فاصله بگیرد و اتکای آمریکا را به سعودی ها برای ایجاد ثبات در بازار نفت -در زمانی که صادرات نفت ایران کاهش یافته است- کمتر کند.
-انجام همکاریهای نظامی محدود. روابط بین سرویسهای امنیتی آمریکا و عربستان سعودی مهم است و نباید تیره شود اما میتواند سطح این گونه روابط را کاهش داد. می توان روند فروش تسلیحات را با دقت هدف موشکافی قرار داد.
-فاصله گرفتن آمریکا از زیاده خواهیهای محمد بن سلمان. آمریکا ممکن است آنگونه که با محمد بن سلمان مشکل پیدا خواهد کرد با عربستان سعودی مشکل پیدا نکند. گفته می شود ولیعهد سعودی همه دستورات در ریاض را می دهد اما او فردی ظالم و بی محاباست. امکان به حاشیه راندن او با تأکید بر همکاری با پادشاه و دیگر مقامات سعودی وجود دارد.
قانونگذاران آمریکایی می توانند از قدرت خود برای محدود کردن حمایت آمریکا از جنگ در یمن، متوقف کردن صدور مجوز برای فروش تسلیحات و دست بردن به اقدامات دیگر در زمینه همکاری های امنیتی استفاده کنند.کنگره همچنین می تواند تحقیقی شفاف، دو حزبی در ارتباط با روابط مالی ترامپ با عربستان سعودی انجام دهد. کنگره می تواند به صورتی واضح نشان دهد که سعودیها نمی توانند روابط خود را با آمریکا صرفا از طریق رئیس جمهور تضمین کنند، بلکه باید به شک و تردیدهای فزاینده و عمیقی توجه نشان دهند که در خارج از کاخ سفید با آن مواجهند.
انتهای پیام/