در ابتدای این نشست الهه کولایی مدیر مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران گفت: در این نشستها سعی میکنیم تا پیشینه دریای خزر را مورد بررسی قرار دهیم و تلاش داریم نگاهی تاریخی سیاسی به حوزه ایران و دریای خزر داشته باشیم.
وی ادامه داد: در نخستین نشست بیشتر در دوران پیش از فروپاشی شوروی و تشکیل 4 کشور مستقل متمرکز میشویم. به هر حال قرنها ایران و روسیه تنها مالکان این دریاچه بودهاند، اگر چه شرایط پس از فروپاشی شوروی شرایط متفاوتی است.
کولایی با اشاره به اینکه سه جلسه درباره بررسی رژیم حقوقی دریای خزر در نظر گرفته شده، گفت: در نشست اول ریشهها و زمینههای تاریخی روابط پیرامون خزر مورد بررسی قرار میگیرد. در نشست دوم به پتانسیلها و ظرفیتهای تجاری، اقتصادی و فضایی که در منطقه وجود دارد میپردازیم و در نشست سوم به الگوها، مدلها، دعاوی، سناریوها و مباحثی که در زمینه رژیم حقوقی دریا مطرح است اشاره می کنیم.
رئیس مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران در خصوص هدف برگزاری این جلسات اظهار کرد: قصد نداریم در این سلسله جلسات حکمی را در خصوص سهم ایران از دریای خزر صادر کنیم، هدف ما این است که دعاوی و سناریوهای مطرح را بررسی نماییم. مبنای این جلسات دعوت از کارشناسان بوده تا یک تصویر واقعی و نه صرف سیاسی و تبلیغاتی از مضوع دریای خزر ارائه دهیم.
گودرز رشتیانی استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران با بیان اینکه در قرن 16 و 17 میلادی تقریبا تمام معاملات روسها، توسط ارامنه ایرانی انجام می شده، گفت: در سال 1717 میلادی قراردادی که با شاه سلطان حسین بسته شد که اولین قرارداد رسمی روسهای تزاری و ایران در موضوع دریای خزر است. طبق این قرارداد روسها مجاز می شوند در شهر رشت و شماخیل کنسولگری داشته باشند و از این پس ما شاهد فعالیت روسها و عقب راندن ارامنه ایران از این مناطق هستیم. با حمله لزگیها به این مناطق و تصرف کنسولگری روسیه بهانه کافی به پتر اول داده میَشود تا به این مناطق لشکرکشی کرده و نیروهای روسیه تا شهر رشت هم میآیند.
استاد تاریخ دانشگاه تهران افزود: نادرشاه افشار در تلاش بود تا بعد از قرارداد 1717 که حضور ایران در منطقه ضعیف شده بود مجددا ایران را در منطقه قدرتمند و نیروی نظامی خود را در آنجا مستقر کند. وی در نبردهایی که در داغستان با لزگیها و با عثمانیها داشت از روسیه تقاضای کمک نمود که روسها با نادر مخالفت کردند تا این پادشاه افشاری با کمک یک انگلیسی به نام جان التون که بعدها جمال بیگم نام گرفت و مسلمان شد توانست بر منطقه دریای خزر مسلط شود. با کشته شدن نادر آرزوی ایرانیان برای حضور نظامی در دریای خزر فراموش شد و جان التون هم به دست فرماندار وقت دستگیر و محاکمه شد.
رشتیانی اظهار کرد: آمار صادرات ایران از 1733 تا 1801 نشان میدهد مجموع صادرات ایران به روسیه بیش از واردات از این کشور بوده است. در حقیقت ایران نقش مهمی در بازار روسیه داشت، همچنین در سالهای 1830 تا 1914 میتوان مشاهده کرد که روسیه شریک اول تجاری با ایران بوده است.
کاوه بیات پژوهشگر حوزه اوراسیایی مرکزی در این نشست با بیان اینکه انقلاب 1917 فرصت تنفسی برای ایران بود گفت: لطمات روحی به ایران تا پیش از انقلاب سوسیالیستی بسیار زیاد بوده است. در اختیار گرفتن گمرکات ایران و تعیین تعرفههای تجاری توسط روسیه به استقلال اقتصاد کشورمان لطمه زیادی زد و اینگونه نیست که روابط تجاری ایران با روسیه چندان به سود کشور ما باشد. اگر انقلاب 1917 رخ نمیداد چیزی از حاکمیت ایران نمانده بود.
بیات گفت: شوروی به دنبال افزایش تبادلات با ایران بود، اما پناه گرفتن کشتیهای انگلیسی در دریای خزر بهانهای برای نیروهای نظامی روسیه بود تا بار دیگر به ایران لشکرکشی کنند. ایران تلاشهای زیادی کرد تا با موازنه منفی از حضور نظامی دو کشور انگلستان و شوروی جلوگیری کند در نتیجه مذاکراتی که با روسیه برای عقد قرارداد 1921 انجام شد که حاصل آن این بود که ایران از پرداخت بدهیهای خود به روسیه معاف شد و توانست اجازه فعالیت کشتیهای تجاری را در بحر خزر به دست آورد.
وی افزود: در قراردادی که ایران با روسیه در زمان مشیرالدوله به امضا رساند بخش محرمانهای به این قرارداد اضافه شد که دو بند آن به ضرر ایران بود، در بند اول این بخش محرمانه اگر قشون دشمن روسیه از خاک ایران روسیه را تهدید کند و ایران نتواند این تهدید را دفع نماید، روسیه حق دارد به ایران لشکرکشی کند، در بند سوم هم دولت ایران موظف شد در برابر انتشار سوسیالیسم و فعالیت اصناف در ایران اقدامی نکند.
این پژوهشگر حوزه اوراسیای مرکزی در انتهای صحبتهای خود یادآور شد: معاهده 1921 اگر چه در تعیین حق کشتیرانی ایرانی و اجازه فعالیت شیلات ایران با کاستیهایی مواجه بود، اما در این زمینه که مانع لشکرکشی روسها به ایران شود موفقیتهای زیادی را به دست آورد. همچنین این قرارداد تجربه جدیدی برای ایران بود تا مذاکرات سیاسی خود را نه تنها با یک کشور که با چند کشور انجام دهد.
عباس ملکی استاد دانشگاه و رئیس مطالعات دریای خزر هم در این نشست گفت: ارتباط ایران با شوروی پس از دهه 30 شمسی ارتباطی آرام بود و ایران به دلیل اینکه هم پیمان آمریکا محسوب میشود از حمله شوروی به کشور خود نگرانی نداشت تنها رضا خان بود که از انتشار سوسیالیسم در کشور نگرانیهای داشت. کشف فالیتهای تیمور تاش و ارتباط وی با شوروی و همچنین فعالیتهای 53 نفر که طرفدار شوروی بودند موجب شد رضا خان فعالیتهای کمونیستی را در کشور محدود و رابط خود را با شوروی کاهش دهد.
رئیس مطالعات دریای خزر افزود: شوروی پس از کوتای 28 مرداد 11 تن طلای ایران را به کشورمان بازگرداند؛ البته در سالهای 38 تا39 ایران مجددا با قحطی مواجه شد و روسیه در این زمان در تلاش بود ایران را هم به کشورهای کمونیستی ملحق کند، خصوصا اینکه در آن زمان در اطراف شوروی عملا تنها ایران و ترکیه کمونیست نبودند. این شرایط موجب شد تا آمریکا برنامه ریزیهای زیادی کند تا با بهبود اوضاع اقتصادی در ایران مانع رشد و توسعه سوسیالیست شود.
ملکی با بیان اینکه بعد از انقلاب تلاش زیادی کردیم با شوروی ارتباط خوبی داشته باشیم گفت: به هرحال شوروی همسایه ایران بود. ارتباط آرام با همسایه لازم بود، اما سه عامل، ایجاد یک رابطه مناسب با شوروی را با شکست مواجه کرد؛ یکی کشف نیروهای جاسوس اطلاعاتی شوروی در کشورمان بود . موضوع دوم حمله شوروی به افغانستان و موضوع سوم هم جنگ ایران و عراق بود که شوروی از عراق حمایت کرد. شوروی در آن زمان معتقد بود جنگ ایران و عراق موجب شده تا آمریکاییها در منطقه حضور خود را افزایش دهند و عراق را که متحد شوروی بود به خود نزدیک کنند.
وی با بیان اینکه موافقتنامه ایران با شوروی در موضوع دریای خزر تنها به قرارداد 1921 محدود نمیشود افزود: در چندین قرارداد تا 1941 بر حق ماهی گیری ایران تاکید می شود. در آستانه جنگ جهانی دوم آلمان با شوروی قرارداد منع مداخله نظامی امضا کردف اما از آنجایی که در آن زمان آلمان بزرگترین شریک تجاری با ایران بود روسیه نگران تجاوز آلمانیها به کشور خود شد، لذا شوروی مصمم شد تا قراردادی را با ایران امضا کند که آنها و کشور ایران و شوری حق کشتیرانی در دریای خزر داشته باشند.
انتهای پیام/