اگر ازبرعلی آن روز نبود، کل مسافران قطار سال ٤٠ به رودخانه میافتادند و قطعا در فاجعهای تأسفبار و تراژیک جان میدادند. کل ماجرای فداکاری ازبرعلی یا «دهقان فداکار» در آن روز به لباسش برمیگردد؛ همان تصویری که در کتاب مدرسه داشتیم. اما حالا امسال تصویری در کانالها و سایتهای مختلف پخش شده که خبر از تغییر عکس میدهد.
بیشتر بخوانید: دهقان فداکار از قطار خاطرات جا ماند!
یعنی «دهقان فداکار» دیگر بدون لباس در سرمای زمستان به تصویر کشیده نشده بلکه پیراهنی سفید به تن دارد و مشعل دستش است. پرسشی که اکثر کاربران مطرح کردهاند این است که چرا مسئولان مربوطه لباس تن «دهقان» فداکار کردهاند؟ چون اول اینکه اگر پیراهن تنش بوده، پس چه چیزی را آتش زده و سر چوب گذاشته و به راننده قطار هشدار داده؟ دوم اینکه اصولا فداکاری ازبرعلی خواجوی در همان سرمای زیر صفر منطقه هم هست که لباسش را درمیآورد و برای نجات جان مردم سرِ چوب میزند. برای پاسخ به این پرسش بد نیست به گفتگوهای مختلف با ازبرعلی خواجوی نگاهی بیندازیم؛ به عنوان نمونه او در یکی از آنها میگوید: «کتم را درآوردم و نفت فانوس را روی آن ریختم و با کبریتی که داشتم آتش زدم.» (٣/١٠/٨٥ – خبرگزاری فارس). طبیعتا هر کسی زیر کت پیراهن یا زیرپیراهن میپوشد، بنابراین ماجرای لباس سفیدی که جدیدا تن «دهقان فداکار» میکنند به نظر بیایراد میرسد و درستتر از تصویر عریان او در کتابهای قدیم است.
منبع: شهروند
انتهای پیام/