به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوانخواجه شمس الدین محمد بن بهاء الدین محمد حافظ شیرازی به لسان الغیب،ترجمان الاسرار ،لسان العرفا و ناظم الاولیاء معروف است.
از جمله ویژگی های حافظ این است که قرآن را به چهارده روایت از بر داشت. وی در مصرعی به این موضوع اشاره می کند و می گوید: « قرآن ز بر بخوانم در چهارده روایت ». قرآن هفت قرائت دارد هر قرائت به دو شیوه تلاوت می شود و حافظ شاعری بود که تمام روایت های قرآن را در حافظه داشت.
از دیگر ویژگی های حافظ اندیشه های والای عرفانی در شعرش است.در میان غزل های حافظ به اشعاری برمی خوریم که در مدح یا ذم امرای فارس سروده شده اند.مدح و ذم حافظ با آنچه در اشعار رودکی،منوچهری و شاعرانی از این دست دیده می شود یک تفاوت عمده دارد که با توجه به تاثیر حاکم فارس بر زندگی مردم در مدح یا ذم آن حاکم شعر سروده است و در برخی اشعار حافظ اشاراتی به شاه شجاع و امیر مبارزالدین دیده می شود.
حافظ شعری در سوگ فرزند خویش هم سروده است از این رو تمام غزلیاتش سراسر عارفانه یا عاشقانه نیست. وی گاهی در اشعارش به مسائل اجتماعی مانند ریاکاری و تزویر اشاره می کند.
شاعرانی مانند خواجوی کرمانی بر شعر حافظ تاثیر گذاشته اند و تاثیر این شاعر بر اشعار حافظ مشهور است اگرچه خواجوی کرمانی از شاعران معاصر حافظ بود اما با وجود اینکه در شعر توانایی داشت،به میزان حافظ شهرت نیافت و غزل هایش به سر زبانها نیفتاد البته تسلط حافظ بر روایت های مختلف قرآن هم روی شعر این شاعر تاثیر گذاشته است.
معانی عمیق و قدرت حافظ در سرودن شعر سبب شد وی شاعری شود که تنها در ایران شناخته نشود و مورد توجه جهانیان قرار بگیرد.نه تنها جهانیان به شعر حافظ توجه کردند بلکه شاعری مانند گوته از حافظ تاثیر پذیرفت. دیوان غربی شرقی گوته تحت تاثیر دیوان حافظ سروده شد و فصل دوم این کتاب با عنوان حافظنامه به اشعاری اختصاص دارد که گوته در مدح حافظ سروده است که از جمله این شعر ها عبارتند از:
حافظا، در غزلهایت میشنوم
که شاعران را بزرگ داشتهای
بنگر که اینک پاسخی فراخورت میدهم
بزرگ اویی است که این سپاس به بزرگداشتِ اوست
همچنین از این اشعارست:
تا کنون در ایران شرح های مختلفی بر دیوان حافظ نوشته شده است که از معتبرترین این شرح ها می توان به شرح دکتر خطیب رهبر،شرح بهاء الدین خرمشاهی و شرح سودی اشاره کرد. بهترین تصحیحی که از دیوان حافظ تاکنون شده همان تصحیحی است که دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی انجام داده اند.
در اینجا به یکی از غزلیات خواجه حافظ شیرازی اشاره می کنیم:
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم
خرم آن روز کز این مرحله بربندم بار
و از سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصل
دیده دریا کنم از اشک و در او غوطه خورم
پایه نظم بلند است و جهان گیر بگو
تا کند پادشه بحر، دهان پر گهرم
انتهای پیام/