مقتدایی بیان کرد:در ابتدا قرار بود واحد پول کشورهای اروپایی در برابر دلار قرار گرفته و بتواند شکل جدیدی از روابط اقتصادی را ارائه دهد، همچنین مرزهای کشورهای اروپایی برداشته شود تا ایالاتی متحد شکل گیرد، ایالاتی که بعدها تحت عنوان اتحادیه اروپا از آن نام برده شد.
این کارشناس سیاست خارجی در ادامه اظهار کرد: اجرای سیاست خارجی واحد در اتحادیه اروپا و همکاریهای گسترده اقتصادی، تجاری و شکلگیری حجم بالای مبادلات داخلی میان کشورهای اروپایی همه در راستای افزایش قدرت اروپا و کاستن توان ایالات متحده آمریکا بود، بویژه اینکه اروپاییها احساس میکرد با شکست و فروپاشی شوروی دیگر نیازی به ماندن در زیر چتر آمریکا ندارند.
وی با اشاره به تلاش گسترده اروپایی ها در غرب آسیا گفت: تلاش گسترده اروپاییها در منطقه غرب آسیا، افزایش قدرت آنها از یک سو و کاهش اقتدار آمریکایی ها را از سوی دیگر به دنبال داشته ، ایالات متحده آمریکا هم با فهم عمیق از این موضوع همواره تلاش کرده است تا وحدت میان کشورهای اروپایی را کاهش دهد.
مقتدایی تصریح کرد: خروج انگلیس از روند همکاری با اتحادیه اروپا، کاهش ارزش یورو در برابر دلار درکنار مجموعه دیگری از عوامل نظیر کم شدن قدرت منطقهای اروپا در غرب و شرق آسیا نمونه های بارز ایجاد اختلاف در میان کشورهای اروپایی است.
این کارشناس سیاست خارجی با تاکید بر مسئله برجام، بیان کرد: پس از جریان برجام اتحادیه اروپا تلاش کرده است تا زحمات دیپلماتیک خود که برای انعقاد این توافق کشیده است را حفظ کند، در مقابل ایالات متحده آمریکا هم قصد دارد با خروج از برجام نشان دهد که اگر واشنگتن در پیمانها و مقررات، دستهبندیها و جریانات بینالمللی حضور فعال نداشته باشد، سایرین نمیتوانند آن گونه که دلشان میخواهد اقدام کنند.
وی ادامه داد: امروز اتحادیه اروپا حفظ برجام را به عنوان یک موضوع حیثیتی برای خود میبیند و این توافق برای جمهوری اسلامی ایران هم عاملی برای ارتباط و انجام مبادلات تجاری است، از سوی دیگر ایالات متحده آمریکا تلاش میکند با کارشکنی برسر راه برجام بخش قابل توجهی از اقتدار اتحادیه اروپا در منطقه غرب آسیا را کاهش دهد.
مقتدایی تاکید کرد: آنچه که امروز اروپایی ها در حال انجام آن هستند مقابله با روندهایی است که به کاهش قدرت آنها می انجامد. ایستادگی اروپا در برابر نظام آمریکا ناشی از نیاز امروز اروپاییها است؛ اما در خصوص ایران و مواضعی که در سالهای گذشته پس از انقلاب داشته، باید بگویم که اتحادیه اروپا با آمریکا همسو است، زیرا اروپا و آمریکا هر دو به دنبال تحقق لیبرال _دموکراسی و گسترش آن هستند در حالی که جمهوری اسلامی ایران خواهان گسترش و تقویت مردم سالاری دینی است، رویکردی که با نگرش لیبرالیسم و سکولاریسم کاملا متفاوت است.
این کارشناس سیاست خارجه، افزود: بر این اساس آنچه اتحادیه اروپا انجام میدهد اگرچه میتواند نقطه خوبی برای مقابله اروپا با سلطه آمریکا باشد، اما نباید جمهوری اسلامی ایران به این اقدامات اتحادیه اروپا دل خوش کند؛ چراکه به عقیده من اروپا و آمریکا برای توقف روندهای جمهوری اسلامی ایران اهداف مشترکی دارند. امکان دارد اروپاییها به صورت مقطعی اقداماتی را برای تعامل با ایران انجام دهند، اما به نظر نمی رسداین اقدامات به افزایش اقتدارد ما کمکی کند.
وی تاکید کرد: اگرچه میتوان استقبال اروپایی ها برای تعامل با تهران را به صورت مقطعی مثبت ارزیابی کرد، اما نباید فریب اروپا را بخوریم. اتحادیه اروپا در برخی از موارد لبه دیگر همان قیچی است که به دنبال چیدن بخشهای مختلفی از اقتدار جمهوری اسلامی ایران است؛ بر این اساس جمهوری اسلامی با شناخت عمیق از این موضوع باید به صراحت به اروپاییان بفهماند که اگر به دنبال بازی با کارت ایران در برابر ایالات متحده آمریکا باشد، از برجام خارج خواهد شد و این امتیاز و فرصت را از اروپا آنها خواهد گرفت.
این کارشناس سیاست خارجی درباره سطح رایزنیهای وزیر امور خارجه کشورمان در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با مقامات سایر کشورها، گفت: دیدارهای ظریف در مقر مجمع عمومی سازمان ملل و در روزهایی که سازمان ملل اجلاسیه سالیانه دارد بیانگر این نکته است که وزیر امور خارجه ایران که یکی از اصلیترین افراد دخیل در تحقق امضای برجام است، آخرین تلاشهای خود را برای بهرهبرداری از برجام انجام میدهد و کاملا به این نکته واقف است اگر ساز و کارهای اروپا به نحو شایسته شکل نگیرد آخرین میخهای تابوت برجام هم کوبیده خواهد شد.
مقتدایی در پایان خاطرنشان کرد: اگرچه تلاشهای وزیر امور خارجه در نیویورک را باید به عنوان نکته مثبت در دیپلماسی کشورنظر گرفت، اما از سوی دیگر نباید فراموش کرد که حجم مراودات تهران با اروپا دلیل نگرانیهای دولت از تحقق نیافتن دستاوردهای برجام است. به طور کلی، تلاشهای روزهای اخیر ظریف در عین حال که گویای عزم دولت دوازدهم برای حفظ برجام است اما؛ از سوی دیگر بیانگر بخشی از ناامیدی از کارآمد بودن بر جام هم تلقی میشود.
انتهای پیام/