گالیله که یکی از بزرگترین نظریهپردازان نظریه مرکزیت کوپرنیک بود که میگوید سیاره ما و دیگر سیارهها در منظومه شمسی به دور خورشید میچرخند، با فشار زیادی از جانب کلیسای کاتولیک رم روبرو شد. این نظریه در سال 1543 مطرح شده بود.
یک نامه هفت صفحهای که با حروف "G.G." امضا شده است، نشاندهنده نام گالیلئو گالیله در تاریخ 21 دسامبر 1613 است که اطلاعات جدیدی در مورد اینکه چگونه تحت تاثیر فشار کلیسا برای تغییر نظر خود قرار گرفته، ارائه میدهد. اگرچه چندین نسخه از این نامه وجود دارد، اما اصل آن به تازگی کشف شده است.
در این نامه تمام ویرایشهای معنیدار گالیله را میبینیم که تلاش کرده تا نظرات خود را به کلیسای کاتولیک نزدیک کند تا کمتر در خطر باشد.
"سالواتوره ریکیاردو"، محقق دانشگاه برگامو، این نامه را در یک آرشیو در حالیکه ماه گذشته در حال تحقیق در مورد موضوعی غیرمرتبط بود، پیدا کرد.
وی میگوید: نمیتوانستم باور کنم که نامهای را یافتهام که تقریبا همه محققان فکر میکردند از بین رفته است و از یافتن آن ناامید شده بودند.
با توجه به حوادثی که در این نامه وجود دارد، میتوان درک کرد که چرا این عصر، رنسانس نامیده شده است. رنسانس به معنی "تولد دوباره" است که در هر حوزه از یادگیری و علم، تغییرات اساسی در ایدههای قدیمی به وجود آمده است. فشار این تغییر بر دوش برترین ذهنهای آن زمان بوده است. در نهایت، گالیله مجرم و مرتد شناخته شد و در سالهای آخر زندگیاش محکوم به حصر خانگی شد.
البته داستان گالیله یک مورد غیر معمولی نیست. از لحاظ تاریخی، تغییر ایده در اشخاص علمی به دلایل سیاسی و اجتماعی حاکم به وجود آمده است.
آنچه که اغلب دانشمندان برای آن جنگیدند، بیان ایده صحیح خود نبود، بلکه صرفا حق بیان عقیده و آزادی بیان بوده است. چرا که دانشمندانی که بیشترین تاثیر را بر جهان گذاشتهاند، ذهن کنجکاو و دید وسیعی داشتهاند که به آنها امکان داده است تا یک واقعیت جدید را بیان کنند.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/
مهم اینه که نوع بشر صاحب این علوم ارزشمند هست و اینکه چه اشخاصی اونها رو پایه گذاری یا ابداع کرده اند چندان اهمیتی نداره