سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

باشگاه خبرنگاران جوان گزارش می‌دهد؛

مشق فقر کودکان کار روی نیمکت‌های بدون دانش آموز/ آرزو‌های کودکانه‌ای که پشت در‌های مدارس جا خشک کرده‌اند

نخستین روز مدرسه برای کلاس اولی‌ها آغاز شد، اما در این میان کودکانی هستند که در حسرت دیدن آن سوی دیوار‌های مدرسه هستند.

به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ واپسین روز تابستان است و کم کم ترافیک خیابان‌ها سنگین‌تر می‌شود و شهر حال و هوای دیگری دارد، کم و بیش کودکانی با لباس های فرم متنوع و کوله پشتی های رنگارنگ به چشم می آیند که یا پیاده یا در اتومبیل‌های شخصی والدبن به سمت مدارس روانه می‌شوند.

نوآموزانی که نسبت به سال‌های گذشته آماده‌تر هستند و کمتر چهره‌‌های گریان را می‌بینی که به سوی مدرسه رهسپار شوند؛ گویی کودکان حالا واقعیت حضور در مدرسه را پذیرفته‌اند هر چند نباید از این موضوع غافل شد که نسبت به گذشته جاذبه‌هایی در مدارس در نظر گرفته شده است تا شوق دانش آموزان به این فضا افزایش یابد علاوه بر آن حضور در کلاس‌های دوره پیش دبستانی هم به تدریج متقاضیانی بیشتری پیدا کرده است که به کاهش اضطراب جدایی نوآموزان و فوبیای مدرسه کمک می‌کند.

گام‌های کوچک برای فتح اهدافی بزرگ

نخستین روز سال تحصیلی برای کلاس اولی ها شروع شد تا گام های کوچکشان را در نظام تعلیم و تربیت آغاز کنند؛ به امید آنکه روزی این مسیر برای فتح اهدافشان راهگشا باشد؛ هرچند نقد و نظرات متفاوتی بر عملکرد نظام آموزشی وارد است اما خواه ناخواه تنها مسیر علم آموزی رسمی کشور مدارسی هستند که هر ساله هم سعی می‌کنند علی رغم کاستی‌ راه جدیدی را برای دانش آموزان بگشایند.

رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی درباره آمار جمعیت دانش آموزان کلاس اولی گفت: یک میلیون و ۴۳۶ هزار نوآموز دبستانی و نوآموزان پیش دبستانی سال تحصیلی را در ۶۳ هزار مدرسه آغاز می‌کنند همچنین ۲۰۲ مدرسه تک نفره در سطح کشور برای تحصیل دانش آموزان وجود دارد.

بنابر گفته وی و طبق آمارهاسال گذشته تعداد کلاس اولی‌ها سال گذشته یک میلیون و ۳۷۰هزار و امسال به یک میلیون و ۴۳۶ هزار نوآموز رشد  داشته است که علت آن رشد جمعیت دانش آموزی در سنین ابتدایی و تسهیل تحصیل اتباع خارجی است.

استشمام بوی بی مهری پشت چراغ قرمز چهارراه‌ها

واپسین روزهای تابستان و آغاز مهر برای همه ما روزهای نوستالژیک و هیجان انگیز محسوب می‌شود گاه این هیجانات و خاطرات منفی و گاه مثبت و شیرین هستند، به هر حال روزهایی متفاوت از جنس علم  و تحصیل در دفتر زندگی‌مان ثبت شد؛ روزهای که شاید چندان قدرشان را ندانیم یا پیچ و خم‌های مسیر تحصیل و کم و بیش نبود آینده متناسب با مسیر علمی اهمیت این روزها را کمرنگ کرده باشد.

اما گذری به چهارراه ها و پارک های شهر تصوری دیگر از مدرسه برایمان رقم می‌زنند؛ تصور اینکه کودکی حتی توان ورود به چهاردیواری مدرسه که اغلب از سیاست هایی درون آن می نالیم، ندارد؛ آرزوهای کودکانه ای که پشت درهای مدرسه جا مانده اند و به دنبال یاری هستند که قفل‌های این در را برایشان بگشاید.

کودکان بازمانده از تحصیل معضلی که حرف امروز و دیروز نیست و در تمامی دوران ها این معضل اجتماعی نمود داشته است هرچند تعداد آن شدت و ضعف دارد؛ احمد میدری معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی  تعداد بازماندگان از تحصیل را حدود ۱۳۶ هزار  نفر برآورد کرده است و یکی از مهم‌ترین اقدامات این وزارت خانه را ساماندهی کودکان بازمانده از تحصیل ذکر کرد.

البته حکیم زاده درباره آمار کودکان بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی برای سال تحصیلی جدید گفت که هنوز آمار جدید احصا نشده است و برآردها تا پایان مهرماه به نتیجه می‌رسد و بعد از آن بلافاصله نسبت به شناسایی اسمی بازماندگان و پیگیری وضعیت آنها اقدام خواهد شد.

وی درباره علل بازماندگی از تحصیل مشکلات اقتصادی و فرهنگی جز مهم ترین عوامل دانست و بیان کرد: طبق بررسی‌ها کمبود مدرسه و دسترسی به آن یکی از عواملی است که کمترین تاثیر را در بازماندگی از تحصیل از ایفا می‌کند.

آرزوهای کودکانه و شیرین  پشت نگاه‌های حسرت‌بار

در کشاکش کارزار زندگی اگر کمی به دور و اطراف دقیق شویم و پشت چراغ قرمز چهار راه‌ها و واگن‌های شلوغ مترو کم نیستند کودکان کم سن و سالی که دغدغه مهر و مدرسه را ندارند و دغدغه اصلی‌شان فروش بیشتر اجناسشان است؛ هر چند در میان این دغدغه ها و تحمل برخی نگاه‌های ترحم آمیز و گاه توهین آمیز آرزوهای کودکی شان را از یاد نبرده‌اند و به خرید یک خوراکی کوچک یا بازی های کودکانه راضی می‌شوند اما آنقدر در زندگی گم شده اند که کمتر از درس و مدرسه یاد می‌کنند.

علی پسربچه ۹ ساله و یکی از همین کودکان کار بود که به قولش خودش تابستان‌ها از  ۹ صبح تا ۹هشت  شب در ایستگاه های مختلف مترو اجناسی مانند آدامس و این قبیل اجناس می‌فروشد و بعد هم به خانه می‌رود؛ او کلاس اول ابتدایی را می خواند و با وجودی که سن و سالش بیشتر بود اما نتوانسته بود درست درس بخواند و حالا کلاس اولی محسوب می‌شد.

تمامی آرزوی علی این بود که با همین مدرسه رفتن نیمه و نصفه ای که در طول سال تحصیلی طی می کند درس هایش را قبول شود تا دانشگاه برود و بدون اینکه کسی بخواهد به او توهین کند یا حرفی بزند، اجازه زندگی داشته باشد.

کمی آن طرف تر شهر در یکی از پارک های رفت و آمد پسر بچه ای ۶ ساله دستفروشی می‌کرد و آنقدر نحیف بود که جثه اش به سن و سالش نمی‌خورد اما  از اوضاع و احوالش  به نظر نمی رسید که حالا حالاها قصد رفتن به مدرسه داشته باشد و بیشتر دوست داشت تا اجناسی که دستش داده بودند، زودتر به فروش برساند و بازی کند.

قدم زدن در گوشه و کنار این شهر که بیشتر زرق و برق پایتخت بودنش مطرح است، پر از کودکان آسیب دیده و بازمانده از تحصیلی است که در میان هیاهوی جامعه گم شده اند؛ جدا از اینکه برخی از استان ها هم شرایط بهتری ندارند و محرومیت آمار بازماندگان از تحصیل را در منطقه‌شان افزایش داده است.

تعدادی مدرسه مناسب حال و اوضاع کودکان کار تاسیس شده اند تا آمار بازماندگی از تحصیل را کاهش دهند اما این مدارس آنچنان رسمیت ندارند و بر سر فعالیت آنها حرف و حدیث های بسیاری وجود دارد؛  البته نباید نادیده گرفت این مدارس صرفا برای کودکانی که مانع اقتصادی سد راه حضورشان در مدرسه شده است، مفید است و گاه فقر فرهنگی دردناک تر از فقر مالی اجازه حضور فرد را در مدارس نمی ‌دهد.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۱:۲۰ ۳۱ شهريور ۱۳۹۷
تحصیل رایگان حق همه است. دولت باید به این مسئله کمک کند. باتشکر از گزارشتان...
ناشناس
۱۰:۲۵ ۳۱ شهريور ۱۳۹۷
خدا به همه ی ما رحم کنه