حبیب بن مظاهر در جوانی علاقه خاصی به امام حسین (ع) داشت و دوبار جان خود را فدای امام حسین (ع)کرد.
بار اول زمانی بود که حبیب بن مظاهر به پشت بام خانه برای تماشای امام حسین (ع) رفته بود. علی (ع) و حسین (ع) مهمان خانه آنها بودند و حبیب به شوق اینکه آن دو به خانه آنها می آیند، با عجله از پشت بام به پایین آمد که ناگهان لیز میخورد و میافتد و همان جا، جان خود را از دست میدهد. پدر و مادر حبیب بن مظاهر که این صحنه میبینند برای آنکه مهمانها متوجه نشوند و سبب ناراحتی آنها نشود، جنازه پسرشان را در اتاقی پنهان میکنند.
زمانی که امام علی (ع) سراغ حبیب را میگیرد، مظاهر اسدی مرتبه اول ماجرا را بازگو نمیکند. ولی وقتی امام (ع) برای بار دوم سراغ حبیب را میگیرد، مظاهر اسدی مجبور میشود که حقیقت را بازگو کند.
همان موقع امام حسین (ع) بر بالای سر جنازه میآید و صدا میزند، حبیب و حبیب بن مظاهر چشمان خود را باز میکند.
مرتبه دوم که حبیب بن مظاهر جان خود را فدای امام حسین (ع) میکند، در روز عاشوراست. حبیب در آنجا پیرمردی بیش نبود و تا آخرین قطره خون از حریم امام حسین (ع) و اهل بیتش دفاع کرد و جنگید.
کتاب « حبیب بن مظاهر» نوشته جواد محدثی و توسط انتشارات بوستان کتاب قم به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب:
عشق وقتی در سر افتد, پیر و برنایی ندارد/ مستی کز عشق خیزد, هیچ صهبایی ندارد/ مرود رو سوی شب تا با تمام شب پرستان/ در ستیزد موسپیدی کز عطش نایی ندارد/ عشق مولا می تراود از تمام جسم و جانش/ جز وفا بر قامت خود نیز شولایی ندارد.
امام حسین(ع) از مکه عازم کوفه بود.کاروان شهادت می بایست مجمعی از زبده ترین انسان های فداکار و خالص باشد که هیچ انگیزه ای جز خدا و نصرت دین او در سر نداشته باشند. چنین کاروانی از مکه به کربلا می رفت و حیف بود که حبیب بن مظاهر در این قافله نور نباشد. هر چند همه کسانی هم که از مکه همراه امام شدند تا کربلا نماندند؛ زیرا با انگیزه های دیگری آمده بودند نه برای شهادت.
جالب است که هر عاشقی که زائر حرم امام حسین است، در هر بار زیارت حسین بن علی دو مرتبه حبیب بن مظاهر را زیارت میکند چرا که مزار حبیب در کنار درب ورودی حرم سیدالشهدا واقع شده است.
انتهای پیام/
دل زینب س باامدن شما خوش بود
جان من چيست كه سازم بفدايت اي دوست
خوش بود گر چه بميرم ز برايت اي دوست