وی در بخش ابتدایی سخنان خود اظهار داشت: اگر نظریهها و جریانهای کلان سیاسی موجود را دنبال کنیم، متوجه میشویم در ادبیات روابط بینالملل سه نوع ائتلاف وجود دارد. یک ائتلاف، توسط نظریههای "واقعگرایی" مطرح میشود که به دنبال منافع است و از آن به عنوان "ائتلاف منفعت طلب" یاد میشود. دسته دیگر "ائتلافهای نهادمحور" است که توسط نظریهپردازهای لیبرال مطرح شده و دیگری ائتلافهای "هویت محور" است که توسط نظریهپردازان جریان "سازهانگاری" مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
این کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به وجود دو مفروض در حوزه تحلیل سیاست خارجه ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون، یادآور شد: در حوزه تحلیل سیاست خارجی ایران دو مفروض مهم در بین نخبگان و محافل علمی و آکادمیک ایران مطرح بوده است که متأسفانه به حوزههای سیاسی و نخبگانی کشور نیز کشیده شد و به آن تأکید میکنند؛ مفروض اول این است که ایران به دلیل تمایزات فرهنگی، سیاسی، هویتی و ایدئولوژیکی پس از انقلاب در سطح منطقه منزوی و تنهاست و نمیتواند با کشورهای منطقه همکاری قابل توجهی را داشته باشد.
وی افزود: مفروض بعدی از منظر این عده این است که با توجه به تفاوتهای فرهنگی ایران با سایر کشورهای منطقه، تنها متحد ایران عملاً غرب است از این رو ایران برای تنش زدایی با کشورهای منطقه و توسعه و همکاری با کشورهای همسایه باید وارد ائتلاف با کشورهای غربی شود. متاسفانه این دو دیدگاه در محافل دانشگاهی، نخبگانی و کتابهای دانشگاههای ما رواج یافته است.
بهمن در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به واقعیت موجود در حوزه سیاست خارجی ایران و در حوزه مدیریت بحران ایران در بحرانهای منطقهای و بین المللی گفت: اساسا ایران از قدرت بالایی در ائتلافسازی منطقهای و بین المللی برخوردار بوده است. در این زمینه همکاری ایران و روسیه در سوریه نتایج قابل قبولی را برای کشور به همراه داشته است که میتوان به برخی از این دستاوردها اشاره کرد.
کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: دستاورد اول این است که ائتلاف ایران و روسیه درباره سوریه باعث شد مواضع موجود به نفع سوریه و به ضرر نیروهای خارجی تغییر کند؛ با توجه به این ائتلاف، موازنه قدرت به نفع نیروهای دولت سوریه و محور مقاومت شکل گرفت و این درحالی بود که کشورهای خارجی قبل از آن از سقوط دمشق، خبر میدادند.
وی گفت: دستاورد دیگر این است که ائتلاف روسیه و ایران در ماجرای سوریه باعث تغییر موضع کشورهای غربی شد به طوری که کشورهایی که از رفتن "اسد" سخن میگفتند پس از این موضوع، موضعگیریشان تغییر کرد.
به باور این کارشناس مسائل روسیه و آسیای مرکزی، دستاورد دیگر این ائتلاف، ناکام گذاشتن ائتلافهای غربی علیه ایران و محور مقاومت بود؛ به شکلی که از زمان شکلگیری بحران سوریه شاهد شکلگیری ائتلافهای مختلفی از سوی کشورها بودیم، اما عملا تنها ائتلاف پایدار و تأثیرگذار، ائتلاف ایران و روسیه بود.
بهمن با بیان اینکه مهمترین دستاورد شکلگیری ائتلاف تهران و مسکو این بود که برای اولین بار در تاریخ معاصر خاورمیانه یک بحران درون این منطقه، بدون همکاری آمریکا به سرانجام رسید، تصریح کرد: ائتلاف تهران مسکو عملا باعث شد یک موضوع در منطقه بدون حضور آمریکا و ناتو به سرانجام برسد. امروز ایران محور اصلی نشستهایی است که درباره آینده سوریه برگزار میشود. این موضوع ابتکارعمل را از کشورهای غربی و آمریکا گرفت و نشان داد میتوان با روند و رویههای جدید نسبت به حل و فصل بحرانهای منطقه بدون مشارکت غرب و آمریکا کمک کرد؛ لذا ایران ابتکار عمل را در این ماجرا از آنها گرفت.
وی خاطرنشان کرد: دستاورد دیگر ائتلافسازی ایران-روسیه در ماجرای سوریه همکاریهای امنیتی و نظامی دوجانبه بین تهران و مسکو است که در حال حاضر در جایگاه ویژهای قرار گرفته و اگر به درستی مدیریت شود، میتواند در توسعه روابط ایران و روسیه نقش مهمی داشته باشد.
این کارشناس مسائل روسیه و آسیای مرکزی تاکید کرد: در واقع این ائتلاف، نمایش قدرت ائتلاف سازی ایران در منطقه خاورمیانه و بین الملل بود. هم مفروضات بخشآکادمیک و دانشگاهی را در این بخش کنار زد وهم باعث شد تغییرات زیادی در منطقه و جهان در آن مقطع ایجاد شود. البته این موضوع نشان داد ایران در شرایط مختلف میتواند نسبت به ائتلافسازی اقدام کند و تأثیرات مهمی در مسائل خاورمیانه و بین الملل داشته باشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با توجه به هجمههایی که نسبت به ائتلاف روسیه و ایران در داخل کشور و خارج مطرح میشود، گفت: دلیل این هجمهها در خارج کاملا مشخص است، زیرا ابتکار عمل از دست غربی و آمریکا گرفته شد. در داخل کشور نیز این موضوعات از سوی دو جریان فکری مطرح میشود؛ یک دسته که آنها را میتوان "غربگرایان" نامید که اساسا برای راهبرد ایران و روسیه اولویتی قائل نیستند و معتقدند ایران همواره باید در راستای ائتلاف با غرب حرکت کند. این جریان به ائتلاف و هر گونه همکاری بین ایران و روسیه با دیده تردید مینگرند.
این کارشناس روابط بین الملل افزود: بخش دیگر کسانی هستند که معتقدند همکاری و ائتلاف ایران و روسیه در تضاد و تعارض با اصل "نه شرقی، نه غربی" است. در پاسخ به آنها باید گفت: اساسا برداشت آنها از اصل "نه شرقی، نه غربی" درست نیست. این اصل به معنای نفی سلطه پذیری غرب و شرق بوده است. همکاری ایران و روسیه در این ائتلاف بر اساس همکاری و منافع مشترک است و هیچ کشوری تحت سلطه دیگری قرار نگرفته است.
وی ادامه داد: علاوه بر این مسائل، سالهاست که از فروپاشی شوروی سابق میگذرد و ما شاهد کشور جدیدی به نام روسیه هستیم که رویکردهای کاملاً متفاوتی با گذشته خود دارد؛ چطور زمانی که موضوعی، چون مساله هستهای پیش میآید، سخن از این میشود که جهان "تک قطبی" است و باید با "کدخدای جهان" بست، اما وقتی صحبت از رابطه با روسیه به میدان میآید آن را در حد یک ابرقدرت بالا میبرند و آن را نافی اصل "نه شرقی، نه غربی" میدانند لذا تناقضهایی در این دیدگاهها وجود دارد.
بهمن با یادآوری اینکه روسیه فعلی نه روسیه تزاری است و نه روسیه دوران شوروی، تصریح کرد: روسیه فعلی تحول یافته است و سیاستهای آن حتی نسبت به ۱۰ سال پیش تغییر کرده است. باید شرایط فعلی را با توجه به مقتضیات امروز نگاه کنیم.
وی در بخش پایانی سخنان خود اظهار داشت: مسئله سوریه و ائتلاف ایران و روسیه نشان داد عملا ایران در سیاست خارجی از قدرت ائتلاف سازی بالایی برخوردار است و غرب تنها گزینه ایران برای چنین موضوعاتی نیست، بلکه ظرفیتها و گزینههای فراوانی در ائتلافسازی دارد که میتواند از آنها استفاده کند.
این کارشناس روابط بینالملل در پایان گفت: تلقی ما از شرق نباید تلقی جغرافیایی باشد بلکه میتواند همه کشورهایی که دارای استقلال هستند را در بر بگیرد. رابطه با شرق نافی رابطه با غرب نیست، بلکه ظرفیتی برای توازن بخشی به سیاست خارجی ایران است. یعنی اینکه فرصتی ایجاد میکند که ما از همه ظرفیتهای موجود در این بخش استفاده کنیم.
انتهای پیام/