در گزارش اسپوتنیک آمده است نشست سه جانبه اخیر درباره سوریه (که در تهران برگزار شد) چند سال پیش حتی قابل تصور هم نبود؛ اما اقدامات دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا باعث سوق دادن ایران و ترکیه به سمت ایجاد ائتلاف کنونی با روسیه شده است.
این گزارش می افزاید: روز جمعه، رؤسای جمهور روسیه، ایران و ترکیه در تهران گرد هم آمدند تا آینده سوریه و حتی شاید بشود گفت منطقه خاورمیانه را ترسیم کنند. در گذشته، روابط میان سه کشور بی ثبات و گاهی خصمانه بوده است، اما سه کشور در شرایط کنونی اختلافات را کنار گذاشته شده اند تا با تهدید مشترکی به نام تروریسم مورد حمایت غرب مبارزه کنند. البته باید گفت تنها تهدید تروریسم برای نزدیکی ایران، روسیه و ترکیه کافی نبود و دولت ترامپ با وضع همزمان تحریم ها علیه این سه کشور باعث شد همکاری میان آنها غیرقابل اجتناب باشد. هیچ چیزی به اندازه یک مشکل مشترک رقبای گذشته را به هم نزدیک نمی کند.
نگارنده مطلب همچنین می افزاید بیانیه مشترکی که حسن روحانی، ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان، رؤسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه پس از نشست سهجانبه تهران صادر کردند، بر سه اصل اساسی که بیانکننده دیدگاه مشترک این سه کشور درباره سوریه است، تأکید می کند. نخستین اصل اینکه؛ هر راه حلی برای بحران سوریه باید به حق حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه احترام بگذارد. دومین اصل اینکه؛ تشکیلات تروریستی حاضر در سوریه باید نابود شوند. سومین اصل اینکه؛ بحران سوریه راه حل نظامی ندارد و تنها راهکار سیاسی در این باره مؤثر خواهد بود. اگر چه سه کشور اختلاف نظرهایی درباره جنبه های فنی –از قبیل ادلب– دارند، نمی توان وجود یک راهبرد مشترک را انکار کرد؛ راهبردی که جایی برای حضور آمریکا در سوریه باقی نمی گذارد.
در ادامه گزارش اسپوتنیک آمده است دولت ترامپ به راحتی می توانست جایی در میز مذاکرات (درباره سوریه) داشته باشد، اما ترامپ ترجیح داد به حرف جنگ طلبان از دو حزب دموکرات و جمهوری خواه گوش کند و به جای استفاده از دیپلماسی به حملات موشکی (علیه سوریه) روی بیاورد. پیامدهای چنین سیاستی تا مدت ها ادامه خواهد داشت و تنها به سوریه محدود نخواهد شد.
در ادامه این گزارش آمده است: برای درک بهتر این پیامدها بیایید به اقداماتی که پیش از نشست بلندپایه تهران برای تدارک این جلسه صورت گرفت نگاهی بیندازیم؛ اقداماتی که رسانه های غربی به طور گسترده ای آن را نادیده گرفتند، زیرا آنها تنها بر موضوع سوریه متمرکز شده بودند. روز ششم سپتامبر، هیأت بلندپایه ای از نمایندگان پارلمان ایران به سرپرستی علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی این کشور، وارد استان ولگاگراد روسیه شد و مورد استقبال ویچسلاو والودین، رئیس دومای دولتی روسیه و همچنین نمایندگانی از دوما قرار گرفت. همانطور که انتظار می رفت تصور شد هدف از این دیدار فراهم کردن مقدمات نشست سه جانبه بلندپایه تهران بود، اما برنامه این سفر به خودی خود مشخص می کند که ابعاد روابط ایران و روسیه تنها به سوریه محدود نمی شود. آقای لاریجانی به طور آشکارا اعلام کرد یکی از موضوعات مورد بحث مسئله نفت خواهد بود. تنها همین یک موضوع باید نگرانی جدی واشنگتن را به دنبال داشته باشد. شاید بتوان گفت لاریجانی با «مسئله نفت» به توافق تبادل نفت در برابر کالا میان ایران و روسیه برای دور زدن تحریم های واشنگتن علیه تهران اشاره کرده است. توافق ابتدایی نفت در برابر کالا سال 2014 میان دو کشور امضا و سال 2018 برای 5 سال دیگر تمدید شد. هدف از چنین سازوکاری اجتناب از تحریم هاست. از آنجایی که برای چنین داد و ستدی از دلار استفاده نمی شود، وزارت خزانه داری آمریکا نمی تواند آن را متوقف کند. چنین توافقی به مسکو این امکان را می دهد که سهم بیشتری از بازار جهانی نفت را از آن خود کند و میزان قابل توجهی از کالاهای روسی –از قبیل مواد غذایی، ماشینآلات و تجهیزات استخراج معدن– را در ایران به فروش برساند. بر اساس گزارش پرس تی وی، در مرحله آزمایشی روزانه بین 300 تا 500 هزار بشکه نفت از این روش مبادله می شود که معادل 72 تا 120 درصد صادرات نفتی ایران به هند (در ژوئیه سال 2017) است. هند یکی از بزرگترین خریداران نفت خام ایران به شمار می رود.
در بخش دیگری از این گزارش همچنین آمده است دور زدن دلار در تجارت نفتی برای کل نظام دلارهای نفتی تهدیدی به شمار می رود. این گزارش میافزاید برای کشورهای تحت تحریم –همانند ایران و شاید بتوان گفت ترکیه – استفاده از روبل در مبادلات تجاری با روسیه به دلیل عدم وجود ریسک سیاسی (به جای دلار) گزینه مناسب تری است.
نگارنده مطلب همچنین تصریح می کند: مهم ترین جنبه مذاکرات بین پارلمانی ایران و روسیه همکاری ها در بخش قانونگذاری میان دو کشور است. بر اساس گزارش رسانه های روس، مهم ترین هدف چنین همکاری هایی تسهیل اجرای منطقه آزاد تجاری میان ایران و روسیه و سرعت بخشیدن به پیوستن احتمالی ایران به مجمع اقتصادی اوراسیاست؛ اتحادیه اقتصادیای که سال 2014 میلادی تشکیل شد. اعضای کنونی این اتحادیه روسیه، قزاقستان، بلاروس، ارمنستان و قرقیزستان هستند. ترکیه نیز برای پیوستن به این مجمع اقتصادی ابراز تمایل کرده است.
در بخش دیگری از گزارش اسپوتنیک با اشاره به فشارهای واشنگتن، آمده است روند پیوستن احتمالی تهران و آنکارا به اوراسیا که ممکن بود سالها طول بکشد، در نتیجه این فشارها احتمالا تسریع میشود.
این گزارش همچنین می افزاید با پیوستن ایران و ترکیه به مجمع اقتصادی اوراسیا، این اتحادیه به قدرت مهم اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی شگرفی تبدیل خواهد شد؛ قدرتی که دارای بازار داخلی عظیمی با ذخایر استثنایی نفت و گاز و همچنین ارزش لجستیک مهمی خواهد بود؛ زیرا مسیرهای حمل و نقل حیاتی بین آسیا و اروپا را در کنترل خواهد داشت. روسیه برای گسترش پروژه های اقتصادی خود بسیار علاقه مند است و نهایت تلاش خود را می کند تا از فرصتی که غرب با عمل نکردن به وعده های خود درباره ایران و ترکیه فراهم کرده است، به بهترین نحو استفاده کند.
این گزارش می افزاید: در حالی که کارشناسان و دیپلمات های غربی تصور می کنند همه روند سیاسی مسکو-تهران-آنکارا تنها بر سوریه یا بدتر از آن بر برخی از پروژه های نفتی متمرکز است، حقیقت ماجرا این است که پوتین، روحانی و اردوغان در حال ایجاد شکل جدیدی از همکاری منطقه ای هستند که مانع نفوذ آمریکا در منطقه خاورمیانه خواهد شد.
انتهای پیام/