در نخستین گام کارآگاهان به چهره نگاری از متهمان فراری پرداختند. با بهدست آمدن تصویر فرضی متهمان، چهره آنها در اختیار واحد گشت پلیس قرار داده شد. در حالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت مأموران گشت کلانتری در محدوده بازار تهران متوجه شدند که مرد جوانی با فریاد از مردم کمک میخواهد و دو پسر جوان نیز در حال فرار هستند. مأموران بلافاصله به تعقیب مردان جوان پرداختند اما در چشم برهم زدنی آنها ناپدید شدند. مأموران که میدانستند مردان فراری در همان نزدیکیها پنهان شدهاند، به بازرسی میدانی پرداختند و دقایقی بعد موفق شدند یکی از مردان فراری را در حالی که داخل فاضلاب شهری مخفی شده بود دستگیر کنند.
با دستگیری مرد جوان، مشخص شد که پژمان به همراه همدستش گوشی تلفن راننده اسنپ را سرقت کرده و قصد فرار داشته که به دام افتاده است. با توجه به اینکه شگرد این دزد با شگرد دو مرد جوانی که از رانندههای اسنپ و تپسی سرقت میکردند شباهت زیادی داشت این احتمال مطرح شد که وی یکی از همان سارقان تحت تعقیب باشد.
با این فرضیه از رانندههای تپسی و اسنپی که مورد سرقت قرار گرفته بودند خواسته شد تا سارق جوان را شناسایی کنند و زمانی که آنها با وی رو به رو شدند، بلافاصله شناساییاش کردند. بدین ترتیب راز سرقتهای سریالی از رانندههای خودروهای اینترنتی برملا شد. به دستور بازپرس ایردموسی از شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت، همدست فراری او نیز بازداشت شد.دو متهم جوان زمانی که در مقابل بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت قرار گرفتند به سرقت بیش از 10 گوشی اعتراف کردند. این درحالی بود که سارقان در بعضی از سرقت هایشان وقتی با مقاومت مالباخته مواجه شده بودند از چاقو استفاده و آنها را زخمی کرده بودند.
پژمان، مرد جوانی که در کانال فاضلاب مخفی شده بود در گفتوگو با خبرنگار «ایران» از جزئیات سرقت هایشان گفت.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟
من معتادم و 10 روز قبل که همراه دوستم برای خرید مواد به خیابان ظفر رفته بودیم، هنگام برگشت فروشنده مواد به ما پیشنهادی داد. او گفت میتوانیم از رانندههای خودروهای اینترنتی گوشی تلفن هایشان را سرقت کنیم. بعد هم گفت که گوشیهای سرقتی را از ما میخرد. حرفهای او باعث شد وسوسه شویم و هنگام برگشت خودرویی را دربست گرفتیم. آن روز اولین سرقتمان را انجام دادیم.
شگردتان چه بود؟
از اسنپ یا تپسی ماشین میگرفتیم قبل از پیاده شدن یا زمانی که پشت چراغ قرمز بودیم گوشیهای تلفن همراه رانندههای اینترنتی را که جلوی رویشان میگذارند برمی داشتیم و بلافاصله از ماشین پیاده میشدیم اگر آنها مقاومت میکردند درگیر میشدیم و بعضی از آنها را هم زخمی میکردیم.
گوشیها را چند میفروختید؟
بسته به مدلش داشت اما بیشتر آنها را در ازای هزینه مواد میدادیم.
چقدر مواد مصرف میکردید؟
معمولاً روزی سه گرم شیشه که گرمی 120 هزار تومان شده بود.
انتهای پیام/
منبع: ایران