سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

تفسیر آیات ۷-۹ سوره انفال

سوره انفال در مدینه و بعد از واقعه جنگ بدر نازل شده، به شهادت اینکه پاره اى از اخبار این جنگ را نقل مى کند.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛«انفال» معنى بهره‌ها و غنائم جنگ و ثروت هاى عمومى است. نام دیگر سوره انفال، «فاضحه» است.

انفال نام هشتمین سوره قرآن مجید که از آیه اوّل این سوره گرفته شده است. بعضى موضوعات مطرح شده در این سوره عبارتند از: انفال و غنائم، صفات مؤمنان واقعى، داستان جنگ بدر، واقعه تاریخى شب هجرت رسول خدا (ص) از مکّه به مدینه، حکم اسیران جنگى، احکام جهاد، حکم خمس، خرافات مشرکان و راه شناخت منافقان و مبارزه با آنان. این سوره ۷۵ آیه دارد و در مدینه نازل شده است.

در فضیلت این سوره از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: هر کس سوره‌های «انفال» و «توبه» را قرائت نماید من شفاعت کننده و گواهی دهنده برای او، در روز قیامت خواهم بود، مبنی بر اینکه او از نفاق به دور است و به تعداد همه مردان و زنان منافق در دنیا، به او ده حسنه داده می‌شود و ده گناه از او پاک می‌شود و ده درجه بالا برده می‌شود و عرش و حاملان آن در ایام زندگی او در دنیا بر او درود می‌فرستند.

امام جعفر صادق علیه السلام: هر کس سوره‌های «انفال» و «توبه» را قرائت کند هرگز نفاق وارد قلب او نمی‌شود و در زمره شیعیان از امر حسابرسی فراغت یابند.

ابی بن کعب از نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نقل کرده است:

که هر کس سوره انفال و توبه را بخواند روز قیامت من شفیع و گواه او خواهم بود او از نفاق بری است و به عدد هر منافقی در دنیا، ده حسنه به او داده می‌شود و ده گناه از او برداشته می‌شود و ده درجه بر درجاتش افزوده می‌شود و عرش و حاملان آن در ایام زندگی برایش طلب رحمت می‌کنند و روز قیامت از خوان‌های بهشت می‌خورد تا مردم از حساب تمام شوند.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللّهُ إِحْدَی الطّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَکُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَهِ تَکُونُ لَکُمْ وَ یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرِینَ «۷»
و (به یاد آورید) زمانی که خداوند شما را وعده می‌داد که یکی از دو گروه (کاروان تجارتی یا لشکر مسلح دشمن) از آنِ شما خواهد بود، و شما (به خاطر راحت طلبی و منافع مادّی) دوست داشتید گروه غیر مسلّح (کاروان تجارتی) در اختیارتان قرار گیرد. در حالی که خداوند می‌خواهد حقّ را با کلمات (و سنّت های) خویش استوار ساخته و ریشه‌ی کفّار را برکند. (از این رو شما را با تعداد کم و نداشتن آمادگی جنگی در بدر با لشکر قریش درگیر و سرانجام پیروز ساخت.)

نکته ها:

* «شوکه» از «شوک»، به معنای خار و سرنیزه، و سمبل «گروه مسلّح» است. مراد از «غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَهِ»، در اینجا همان کاروان تجاری غیر مسلّح می‌باشد.

* مراد از «کلمات حقّ»، سنّت ها، اوامر الهی و اولیای الهی می‌باشد. کلمه‌ی «دابِرَ»، به معنای عقب و دنباله‌ی چیزی می‌باشد و «یَقْطَعَ دابِرَ»، کنایه از ریشه کن ساختن است.

* در ماه رمضان، سال دوم هجری، به پیامبر صلی الله علیه و آله اطلاع دادند که ابوسفیان در رأس یک کاروان تجاری بسیار مهم در راه رسیدن به مدینه می‌باشد. آن حضرت برای تضعیف قدرت کافران و جبران اموالی که کفّار مکّه از مسلمانان مهاجر مصادره کرده بودند، به همراه ۳۱۳ نفر آماده‌ی حمله به آن کاروان تجاری شدند. ابوسفیان سردسته کاروان، پس از با خبر شدن از این تصمیم، کفّار مکّه را خبردار کرد و کاروان را از بیراهه، راهی مکّه کرد.

از آنجا که بسیاری از مشرکان مکّه در آن کاروان سهمی داشتند وهمچنین با زور وتهدید آنان، حدود هزار نفر به سرعت بسیج شدند و به همراه بزرگان و سرشناسان مکّه و با ساز و برگ کامل نظامی به فرماندهی ابوجهل، برای دفاع از گروه چهل نفری تجّار حرکت کردند.

روز هفدهم ماه رمضان، در بیابانی بین مکّه و مدینه، سه گروه حاضر بودند:مسلمانان، سپاه کفر و کاروان تجاری کفّار.

پیامبر پس از اطلاع از حرکت سپاه دشمن، با یاران و اصحاب مشورت کرد، آیا به تعقیب کاروان تجاری بپردازند و یا آنکه با سپاه کفر مقابله کنند؟ نظر‌های متعدّدی بیان شد، ولی سرانجام تصمیم گرفتند با سپاه کفر مقابله کنند. با آنکه مسلمانان ساز و برگ نظامی چندانی نداشتند و به قصد جنگ ودرگیری مسلحانه بیرون نیامده بودند و تعداد کفّار سه برابر آنان بود، ولی عاقبت با امداد‌های غیبی خداوند، بر دشمن پیروز شدند. در این جنگ، ابوجهل وهفتاد کافر دیگر کشته شدند که بیشتر کشته شدگان به دست علی علیه السلام بود و هفتاد نفر اسیر گشتند، در حالی که تنها چهارده نفر از سپاه اسلام به شهادت رسیدند

پیام ها:

۱-یادآوری امداد‌های الهی، لازم و عامل تقویت ایمان است. «وَ إِذْ»

۲-پیروزی، تنها با تعداد نفرات و تجهیزات جنگی نیست، عامل عمده، اراده‌ی خداوند است. «یُرِیدُ اللّهُ» آری، اراده خدا، غالب بر عوامل طبیعی است.

۳-گاهی اراده‌ی الهی، به دست مؤمنان انجام می‌شود. «یُرِیدُ اللّهُ»

۴-طبع انسان، راحت طلب است. «تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَهِ تَکُونُ لَکُمْ» (به خاطر سختی و مشکلات، برنامه‌های اساسی و اصولی را فدای مسائل ساده و غیر اصولی نکنیم.)

۵-احقاق حقّ، به وسیله‌ی کلمات الهی، (اولیا، سنن، قوانین، اوامر، فداکاری، جهاد و عمل به دستورات الهی) است. «یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ»

۶-پیروزی حقّ بر باطل، بالاتر از درآمد اقتصادی است. تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَهِ تَکُونُ لَکُمْ ... یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ

۷-پیروزی نهایی، با عزّت حقّ و ذلّت باطل خواهد بود. یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ ... وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرِینَ

۸-هدف جهاد اسلامی، احقاق حقّ و انهدام باطل است، نه کشورگشایی و اشغال سرزمین. «أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرِینَ»

لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُبْطِلَ الْباطِلَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ «۸»
تا (خدا) حقّ را استوار وباطل را نابود سازد، هرچند مجرمان خوش نداشته باشند.
نکته ها:
* این آیه، به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و مسلمانان دلداری می‌دهد که سرانجام حقّ پیروز و باطل نابود می‌شود.

* بعضی از روایات، مصداق روشن این آیه را زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام دانسته اند.

که با قیام آن حضرت، سلطه‌ی باطل برطرف شده وحکومت حقّ وعدل بر جهان حاکم می‌شود.

پیام ها:

۱-وعده‌های الهی به خاطر منافع شخصی و مادّی افراد نیست، بلکه برای تحقّق حقّ و محو باطل است. «لِیُحِقَّ الْحَقَّ»

۲-حقّ، ماندنی وپابرجاست، وباطل، فانی ورفتنی است. «لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُبْطِلَ الْباطِلَ»

۳-ترسی از عصبانیّت و ناخوشایندی دشمن کافر و مجرمان نداشته باشیم، خداوند اراده‌ی خود را محقّق خواهد ساخت. «وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ»

إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَهِ مُرْدِفِینَ «۹»
(به یاد آورید) زمانی که (در جنگ بدر) از پروردگارتان فریادرسی می‌طلبیدید، پس او دعا و خواسته‌ی شما را اجابت کرد (و فرمود:) من یاری دهنده شما با فرستادن هزارفرشته‌ی پیاپی هستم.

نکته ها:

* «مُردف» از «ارداف»، به معنای ردیف و پشت سر هم قرار گرفتن است، یعنی نزول فرشتگان امدادگر پیاپی و ادامه دار است. در آیه‌ی ۱۲۴ سوره‌ی آل عمران، از سه هزار فرشته‌ی یاری کننده یاد شده «بِثَلاثَهِ آلافٍ» و در آیه‌ی بعد، سخن از پنج هزار فرشته‌ی نشاندار است. این اختلاف رقم‌ها شاید به میزان مقاومت آنان بوده است. یعنی هر چه مقاومت مسلمانان بیشتر می‌شد، امداد غیبی خداوند نیز بیشتر می‌شد. بنابراین «مردفین» یعنی این هزار فرشته، فرشتگان دیگری را در پی دارند.

با توجّه به آیه‌ی بعد، فرشتگان تنها برای دلگرمی و تقویت روحیّه‌ی مؤمنان نازل شدند و وارد جنگ و نبرد با دشمن نشدند و گرنه دیگر فضیلتی برای مجاهدان بدر نمی‌بود، علاوه بر آنکه نحوه‌ی کشته شدن هریک از کفّار و اسامی قاتلان آنان نیز در تاریخ آمده است.

* در جنگ بدر، تعداد مسلمانان یک سوم کفّار و ساز و برگ نظامی آنان هم بسیار اندک بود، و به فرموده حضرت علی علیه السلام، تنها سواره‌ی آنان مقداد بود.
همچنین آنان آمادگی روحی هم برای جنگ نداشتند. هنگامی که جمعیّت کفّار و تجهیزات آنان را دیدند، وحشت زده و مضطرب شدند و به خدا پناه آوردند، پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نیز دست به دعا برداشت و فرمود:

«الّلهم انجز لی ما وعدتنی، الّلهم ان تهلک هذه العصابه لا تُعبَد فی الارض»
خدایا! آنچه را وعده داده‌ای محقّق ساز، خدایا! اگر این گروه مسلمانان کشته شوند، پرستش تو از زمین برچیده می‌شود. خداوند نیز با نمایاندن امداد‌های غیبی خود، دعای آنان را مستجاب کرد و آنان با دلگرمی به مبارزه پرداختند و سرانجام پیروز شدند.

به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله، تمام کشته شدگان کفّار را درون چاهی ریختند و آنگاه حضرت بر سر چاه آمده و تک تک آنان را به اسم صدا زده و فرمودند: «آیا شما وعده‌ی پروردگارتان را حقّ یافتید؟! شما بد مردمانی بودید، زیرا پیامبرتان را تکذیب کردید و مرا از خانه و کاشانه ام بیرون نمودید و با من به جنگ پرداختید، امّا دیگران مرا تصدیق کرده و در میان خود جای دادند و به یاری ام پرداختند! اصحاب گفتند:مگر آنان می‌شنوند؟ حضرت فرمود:شما شنواتر از آنان نیستید، ولی آنان نمی‌توانند جواب بدهند. آنگاه روبه جسد ابوجهل کرد و فرمود:این از فرعون گستاخ‌تر بود، زیرا فرعون هنگامی که هلاکت را قطعی دید، موحّد شد، امّا او تا آخرین لحظه دست از بت پرستی برنداشت»

پیام ها:

۱-نعمت‌ها و امداد‌های الهی را در روز‌های سخت را فراموش نکنیم، چرا که یاد نعمت‌های الهی، روحیّه‌ی شکر و شجاعت را در انسان بالا می‌برد. «إِذْ»

۲-خداوند، بدون دعا هم می‌تواند عطا کند، ولی دعا، یکی از راه‌های تربیت الهی است. «إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ»

۳-دعا همراه با حضور در جبهه مؤثّر است و دعای رزمندگان مستجاب می‌شود.

تَسْتَغِیثُونَ ... فَاسْتَجابَ

۴-دعا، کلید استجابت است. تَسْتَغِیثُونَ ... فَاسْتَجابَ

۵-فرشتگان، گاهی در زندگی انسان‌ها تأثیرگذار و مؤثّرند. «مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَهِ»

۶-امداد‌های غیبی وقتی تحقّق پیدا می‌کند که آنچه را خداوند در ظاهر به ما داده است، به کار گرفته باشیم. «مُمِدُّکُمْ»

انتهای پیام/

برچسب ها: تفسیر ، قرآن
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.