به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سال ۱۳۲۳ بود که خانوادهای از اهالی تهران، صاحب فرزند پسری به نام محمود شدند. او موفق به دریافت مدرک مهندسی الکترو مکانیک از دانشگاه تهران شد و پس از آن برای ادامه تحصیل به کالیفرنیا رفت و دکترای خود را در رشته مهندسی برق و الکترونیک به پایان رساند.
محمود که در همه این سالها در کنار فراگیری علم کلاسیک، به مطالعه جدی مبانی تفسیر و فقه و فلسفه اسلامی نیز میپرداخت از بانیان اصلی راه اندازی انجمن اسلامی دانشجویان در سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۵ بود که بعدها در انجمن اسلامی دانشجویان امریکاو کانادا ادامه یافت.
با بازگشت به ایران شروع به تدریس مخابرات در دانشکدههای فنی تهران کرد؛ و در سال ۵۷ نقش تاثیرگذاری در راه اندازی جامعه اسلامی دانشگاهیان ایران ایفا کرد.
بیشتر بخوانید:حقایق ناگفته سومین وزیر بهداری بعد از انقلاب از انفجار مشکوک دفتر نخست وزیری
در دولت شهید رجایی به سمت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات انتخاب شد و در حادثه هفتم تیر در حالی که ۳۷ سال سن داشت و پدر چهار فرزند بود، مظلومانه به شهادت رسید.
همسرش درباره او میگوید:
او در خانوادهای متدین و مهربان رشد کرد و بزرگ شد. همین امر در شخصیت ایشان اثر گذاشته بود. من در طول شش سال زندگی مشترکم با شهید قندی، همیشه از ایشان محبت دیدم. آرام و متین بود. عصبانی نمیشد. با آن که ساعات کارش بسیار بود، مطالعه را فراموش نمیکرد. هوش ایشان زبانزد بود و در دبیرستان و دانشگاه جزء نفرات برتر بود. بسیار توجه داشت که همه کارهایش مورد رضای خدا باشد و با کمال محبت و متانت با بچهها برخورد میکرد.
شهید قندی اهل شعار دادن و جلوی دوربین رفتن، نبود. وقتی جلسهها را نشان میدادند او را نمیدیدم و میپرسیدم پس چرا شما جلوی دوربین نبودی، میگفت: جایی میایستم که در دوربین نیفتم. اهل دروغ و ظاهرسازی نبود.هم کلاسیها و دوستان دوران تحصلیش درباره رتبه علمی او میگویند: دکتر قندی را کنار بگذارید، حالا بقیه را با هم مقایسه کنید.
خارج فقه را نزد آقای داوودی خوانده بود و منظومه را نزد شهید مطهری. پدر همسرش از دوستان نزدیک شهید مطهری بود و همین شد که او خطبه عقدشان را خواند. علاقه استاد به شاگردش بسیار بود و تا آخرین روزهای حیات استاد ادامه داشت.
یکی دیگر از اساتید او میگفت: ۳۷ سال طول کشید تا یک محمود قندی درست شد. حالا باید ۳۷ سال دیگر تلاش شود تا شخصی مثل او ساخته شود.
ساعتهای طولانی مطالعه میکرد و همیشه میگفت: اگر بتوانم کار را به جایی رسانده و تحویل دیگری دهم میخواهم مطالعاتم را ادامه دهم.بسیار اهل تفکر بود و گاهی که همسر از او میپرسید چه میکنی میگفت: دارم فکر میکنم و زمان خاصی را به آن اختصاص میداد.
دکتر عارف میگفت: زمانی که درسم را نیمه کاره رها کردم و به ایران آمدم، کسی که مرا تشویق به ادامه تحصیل کرد و گفت: تا درست را تمام نکنی، نمیگذارم جایی استخدامت کنند، شهید قندی بود.
درباره تربیت فرزندان میگفت: اگر بخواهیم یکی از این غیر مسلمانان را به اسلام علاقهمند کنیم، باید زحمت زیادی بکشیم، ولی اگر بتوانیم بچههای خوب و متدین و مسلمان واقعی تربیت کنیم، کار بسیار بزرگی انجام داده ایم.
بانو قندی میگوید: اوایل انقلاب، افراد، از خود گذشتهتر و فداکارتر بودند. آقا محمود با این که اول انقلاب رئیس دانشگاه بود، اتوبوس سوار میشد و میگفت: همه باید مثل هم باشیم.چند ماه پیش از شهادتش خواب دیدم که شهید شده است و یقین دارم که شهدا نقطه عطفی در زندگیشان داشته اند که شهید شده اند.
منبع:جماران
انتهای پیام/