به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مدح، منقبت و مرثیه سرایی برای اهل بیت (ع) همواره از اهمیت ویژهای برخوردار است. خیلی از ما با بسیاری از این مداحی ها ارتباط برقرار کردیم و حال دلمان خوب شده است. هر کاری البته اصولی دارد و رعایت آن می تواند در بهتر انجام شدن و موثر واقع شدنش اثر بگذارد. مداح اهل بیت (ع) باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ مدح اهل بیت (ع) چه شاخصه هایی دارد؟ آفت و آسیب امروز مداحی ها چیست؟ اینها همه سوالاتی است که ممکن است در ذهن بسیاری از ما شکل بگیرد. برای پاسخگویی به این سوال ها، با حمیدرضا نیکدل مداح اهل بیت (ع) به گفتگو نشسته ایم که در ادامه آن را می خوانید؛
آقای نیکدل؛ به عنوان سوال اول، توضیح مختصری درباره خودتان بدهید. اینکه مداحی را از کجا شروع کردید و اساتید شما چه كسانی بودند؟
من صحبتم را با این شاه بیت شروع می کنم که جگر شیر نداری سفر عشق مرو/ که سفر کردن با عشق جگر می خواهد. ما از قبل انقلاب در معیت پدر بودیم؛ پدری که جزو اعضای اصلی جامعه مداحان (خانه مداحان فعلی) بود. ایشان از پیرغلامان و خادمان امام حسین (ع) بودند. همچنین من در محضر حاج آقای آهی بودم. افتخار آشنایی با آقای انسانی را هم داشتم. اساتیدی که همواره سعی کردند به معنای واقعی کلمه خادم و نوکر امام حسین (ع) باشند.
در کنار همه اینها، دوره جنگ تحمیلی هم آغاز شده بود و من در جبهه ها هم در کنار مداحان اهل بیت (ع) حضور داشتم. از لحاظ پدری افتخار دارم که پسر عموی پدرم دکتر علی شریعتی است. از لحاظ جد مادری هم می رسیم به ملا احمد نراقی که هر دو در داخل و بیرون مرزها صاحب اندیشه و نگاه هستند.
آنچه باید بگویم و به حساب نمی آید، حقیر هست. ما تا به خود آمدیم جنگ شد و در جنگ هم انسان هایی را دیدیم که اگر می گفتند صادق باش، خود صادق بودند. اگر کاری را انجام می دادند، برای رضای خدا بود. امثال شهید کاربخش و دره باغی ها از این دست هستند. بعد از پایان جنگ هم رسیدیم به قصه تفحص شهدا و حقیر بنیانگذار تفحص شهدا شدم و آنجا با امثال مجید پازوکی ها آشنا شدم.
از ایشان کمی برایمان بگویید؛ شهید پازوکی خیلی ناشناخته است.
خواص هیچ وقت شناخته نمی شوند. خیلی از شهدای ما بودند که شناخته نشدند. روی اخلاص و معرفت شان بود که خاص بودند. خیلی از بچه های شهید را مردم نمی شناسند. او که باید بشناسد، البته می شناسد. مجید پازوکی کسی بود که در گرمای ۵۴ درجه با مجروحیت، آب در لیوان ها می ریخت و برای رزمندگان در کانال می برد. من یادم است که آن زمان کار را دست جوانان میسپردند. چرا چون انگیزه داشتند و با اخلاص می جنگیدند. اما چرا الان کار را به جوانان نمی سپریم؟! آقایان مسئول که هرچه می گذرد فکر می کنید، پخته شدید؛ من یک جمله دارم برای شما و می گویم «حاصل عمرم سه سخن بیش نیست، خام بدم پخته شدم سوختم».
یک خامی آن طور داریم که می شود مجید پازوکی و آن طور می سوزد؛ یک عده هم می آیند تجربه کسب می کنند، ولی بلد نیستند بسوزند!
آقای نیکدل خواندن و مداحی امروز به لحاظ اثرگذاری با دوران جنگ چه فرقی دارد؟
لقمه آن موقع، آدم های آن موقع با زمان حال خیلی فرق می کند. ما آن زمان هر لحظه احساس می کردیم، شاید دیگر نباشیم. این احساس باعث می شد، کارهایمان برای خدا شود. آدم هایی هم که کنارت بودند آن زمان، آدم های پخته ای بودند. استاد داشتند، شاگردی کرده بودند و یاد گرفته بودند. مطلب گرفته بودند و مطلب را هم صادقانه پس می دادند. الان اما خیلی ها شاگردی نمی کنند. این را از من حقیر بشنوید که ما الان در میان مداحان و ستایشگران، بزرگ زیاد داریم که بزرگی بلد نیستند؛ کوچک هم زیاد داریم که راه و رسم کوچک تری را نمی دانند. بزرگان ما امروز بزرگی نمی کنند. این شده معضل امروز برای مدح و منقبت اهل بیت (ع).
استاد مداحی در تربیت شاگردان چه نقشی دارد؟
اصل است که استاد نفس حق داشته باشد و شاگرد از آن نفس حق استاد فیض ببرد. اما چون دنبال قیل و قال هستیم، اصلی ها را گم کردیم. زمانی یک پیامی امام دادند با این مضمون که نگذارید پیشکسوتان انقلاب و جنگ در کوچه بازارهای شهر گم شوند. کاش این پیام را با آب طلا نه بلکه ساده، به جای این بنرهای تبلیغاتی مینوشتند و در هر کوی و برزن می زدند تا هم مسئولان فراموش نکنند، هم مردمی که برای این نظام جان گذاشتند. ما خانواده هایی را داریم که چندین شهید دادند؛ حتی هشت تا (هفت پسر و یک مرد خانه). جواب آن مادران را چگونه میخواهیم بدهیم. اگر آن دنیا زهرا (س) گفت تو که دم از حسین من می زنی، می توانی برای یک ثانیه حال حسین را درک کنی آن لحظه که نگران علی اکبر بود؛ چطور می خواهیم جواب دهیم؟
هنوز هم بعد سالها شهدای تازه تفحص شده را می آورند. حال و هوای تان آن موقع چگونه است؟
من افتخار داشتم که اولین یادواره شهدا را در کشور راه انداختم. نوکری اولین کنگره شهدا را کردم. ما برای این کنگره و یادوارهها تا شهرستان ها هم رفتیم. حتی تا بشاگردی که از ۲۷ نفر جمعیت ، سه نفر شهید داده است. ما نوکری شهدا را کردیم.
اما همه اینها با خلوص معنا دارد؛ باید اول خودمان را برای خدا خالص کنیم. کجایند آنها که نفس می زدند و از کنار نفسشان مریض شفا می گرفت و می رفت. امثال شیخ جعفر شوشتری ها روز عاشورا روضه می خواندند و از مجلسش جنازه زنده بیرون می آمد. الان به تعبیر یکی از دوستان پای کدام مجلس بنشینیم که السلام علیک یا اباعبدالله بگوید و مجلسش دلها را بلرزاند؟! من حمیدرضا نیکدل اول باید وجودم را برای خدا خالص کنم و برای خاطر خدا حرف بزنم که تاثیر داشته باشد.
شما الان شاخصه مهم برای یک مداح را چه می دانید؟ به نظرتان شاخصه نوکری امام حسین (ع) چیست؟
یک مداح اهل بیت اول باید اخلاص داشته باشد و بعد عامل به حرف خود باشد. کسی که زمان قدیم می خواست نوکر و مداح امام حسین (ع) باشد، اول باید موذن خوبی می بود. پدربزرگ من برای اینکه لقمه اش شبهه دار نشود، حجره فرش فروشی خود را تعطیل کرد و مکتب خانه زد و مجلس حسینی گرفت. او همیشه به من می گفت اگر می خواهی نوکر و مداح حسینی شوی، اول باید برای خدا بخوانی و موذن خوبی شوی. هر وقت برای خدا و از خدا خواندی و خالص شدی آن موقع دم از نوکر حسین بودن بزن. قدیم کسی که موذن بود، نماز اول وقت را هم می خواند و اخلاص می داشت. من حمیدرضا نیکدل اول موذن بودم، بعد شدم قاری قرآن و بعد مداح. پس برای مداحی، هم باید عترت را داشت و هم قرآن را. الان طوری شده که به مداح جوان می گویی دو خط قرآن بخوان، می گوید قرآن ما را امام حسین (ع) خوانده! بلد نیست دو خط دعا بخواند، ولی تا دلت بخواهد می گوید حسین، حسین، حسین.
مردم هم امروز گاهی به برخی سبک های مداحی خرده می گیرند و می گویند قدیمی ها اینطور نبودند.
من چکیده هستم و به جامعه مداحان چسبیده نیستم. از زبان بزرگان حال جامعه مداح مثل آقای سازگار، رضوی ها و ... می گویم که مشکل اصلی این است ما مراحل سیر و سلوک نوکری امام حسین (ع) را گم کردیم.
مداحی که اذان گو و قاری باشد و بعد مدح اهل بیت را کند؛ خود به خود به دریای واسع الهی وصل میشود. مداحی که از قرآن سر در نیاورد و دعا و مناجات نخواند و خلوت خودش را در دنیای مجازی داشته باشد، به جایی نمیرسد. به قول حاج علی انسانی مداحی که خلوت نداشته باشد، مداح نیست. ما خلوت داریم؛ اما خلوتمان با همان گروه هفت و هشت نفره خودمان است. با خودمان تا حالا خلوت واقعی نداشتیم. برای خدا خلوت نکرده ایم. خیلی از خواننده های الان هستند که سی دی دارند و عامه مردم هم آهنگ هایشان را میپسندند؛ اما باید دید خواص چه می گویند و آنها دنبال چه هستند.
کسانی را داریم که در همین تهران السلام علیک یا ابا عبدالله می گویند و مریض بلند می شود؛ اما برخی هم هستند که بین الحرمین شده بازی دنیایشان. ببینید چه می شود فردای قیامت؛ قیامت نزدیک است و ما بی خبریم که خیلی زود این دنیا و فرصت ما تمام می شود.
مهمترین آسیبی که هیئت های امروز ما را تهدید میکند، چیست؟
نداشتن بزرگتر و نداشتن پیر بزرگترين مشكل است؛ نداشتن کسی که راس هرم باشد و درست خط بدهد. مشکل این است که کوچک ترها برای بزرگترها تصمیم میگیرند و بزرگترها سکوت می کنند. تمام مشکل ما این است.
حضرت آقا خیلی پیام های قشنگی داده اند؛ واضح و روشن اما کو گوش شنوا. خیلی از بزرگان حرف می زنند و راه را نشان می دهند، اما کوچکترها توجهی نمی کنند و راه به جایی هم نمی برند. این افراد باید فاتحه خود را بخوانند.
اسلام به ذات خود ندارد عیبی/ هر عیب که ببینیم ز نامسلمانی ماست. قیامت، قرآن و اسلام پابرجاست. مشکل از آموزش ماست. ما معلمهای خوبی نداریم. در کنار اینکه معلم خوب نداریم، شاگرد حرف گوش کن هم نداریم. هر کس به سلیقه خود انتخاب کرده و جلو می رود و از بزرگ تر درس نمیگیرد.
به نظر شما الان در هیئت های ما شور و شعور هم راستا با هم پیش می روند؟ چند درصد هیئت های ما آن شعور لازم را دارند؟
یک درصد! هیئت های ما ۹۹ درصد شور دارند و یک درصد شعور و این مشکل اساسی است. راه حل هم این است که باید زانو بزنیم و دنبال بزرگترها برویم. من استناد میکنم به کلام آقا خطاب به مسئولان که فرمودند «ننشینید در اتاق های تان و در را ببندید که خبره ها بیایند. از اتاق ها بیرون بیایید و شما دنبال خبره ها بروید. شما التماس کنید و آنها را بيرون بكشيد».
باید عرصه جامعه مداحی کسانی را آماده کند که بروند درب خانه خاک خورده های این عرصه و سکان را به دست آنها بدهند. الان این کشتی دارد راه خودش را می رود و فقط نگاه امام زمان (عج) و برکت خون شهدا است که آن را پیش می برد.
مهمترین وظیفه هیئت ها و مداحان در جامعه امروز چیست؟
اول اینکه به بزرگتر جامعه گوش دهند؛ دوم آدم هایی را انتخاب کنند که کلامشان حق باشد. آدم هایی که از روی نفس حرف نزنند. غربال کنند حرف ها را و شاخصها را کنار هم بگذارند و از کلام آنها استفاده کنند و به راحتی این کشتی را به ساحل امن امام زمان (عج) برسانند.
الگویی هم برای جوانترها از میان مداحان امروز معرفی کنید.
از قدیمی ها می خواستید، می گفتم. از جدیدی ها نمی توانم اسم ببرم؛ چون شرمنده می شوم. آنها که تازه آمدند به ندرت پیش آمده که فقط برای خدا قدم برداشته باشند و نگاه دنیایی نشده باشند. اخلاص بوده در کارشان اما لایی هم خورده اند؛ اما قدیم یک حاج حسن محمدی دولابی داشتیم که هم اخلاص داشت، هم قصیده خوان بود و هم می گفت السلام علیک یا اباعبدالله دلت میلرزید یا مرحوم علامه که ذکر سلام را می گفت انگار حس می کردی کربلا هستی. من در یونان، فرانسه، لندن و آمریکا دیدم که برای امام حسین (ع) چه می کردند؛ شده بی حجاب و با پوشش خاص ولی سلام که میدادند به حضرت، آدم حس می کرد ریشه اش می لرزد. اخلاص در عمل مهم است.
در آخر اگر صحبت یا نکته ای مانده، بفرمایید.
از شما می خواهم وقتی بگذارید و آدم هایی که در این حوزه خاک خوردند را پیدا کنید و حرف های آنها را به گوش مردم و جوانان برسانید.
گفتگو از علی بشیری
تنظیم از مریم محمدی
انتهای پیام/
حرف های جناب استاد را واقعا قبول دارم به ویژه که امروزه در هیئت ها شوردارند اما شعور در حد یک درصد
و اینکه متاسفانه اکثر مداحان ما پولکی شدن و اخلاص در راه خدا خیلی کم رنگ شده...