این حادثه وحشتناک صبح روز پنج شنبه گذشته هنگامی رخ داد که چند جوان مغرور به ابهت های خود ساخته کاذب، وارد طباخی شدند و در حالی که به گردنکشی خود می نازیدند با غرور وصف ناشدنی درخواست غذا دادند.
وقتی طباخ غذای آنان را روی میزشان گذاشت ناگهان قهقهه ها و خنده های بی جان آنان، نظر مشتریان طباخی را جلب کرد و صحبت های آرام و در گوشی مشتریان شروع شد. در این هنگام یکی از اوباش محله که مست غرور بود خطاب به چند جوان که آن سوی طباخی در حال صرف غذا بودند، گفت: شما چیزی درباره ما گفتید؟! یکی از مشتریان پاسخ داد: نه! چیزی نگفت! آن جوان درحالی که اخم هایش را به هم می کشید از کنار میز برخاست و ادامه داد: نه! مثل این که چیزی گفتی!! هرچه دیگر مشتریان به آن جوان مغرور می گفتند! که مشتری طباخی چیزی نگفت! او بیشتر اصرار می کرد که نه! چیزی گفت!! بالاخره این کشمکش و مشاجره لفظی با دخالت صاحب طباخی ، فروکش کرد و آن ها از حمله به مشتری خودداری کردند! ولی آتش هیبت های کاذب اوباشی که به دنبال خودنمایی بودند، دوباره هنگام خروج از طباخی شعله ور شد. در این هنگام یکی از آن پنج نفر ناگهان شیشه نوشابه ای را از داخل جعبه برداشت و با شکستن آن به سوی چند مشتری حمله کرد که در این میان یکی از مشتریان مجروح شد.
ماجرای این درگیری با دخالت صاحب طباخی باز هم خاتمه یافت اما مالک مغازه که احتمال می داد، اوباش دوباره به محل بازخواهند گشت کرکره طباخی را پایین کشید تا دیگر مشتریان با آرامش به صرف غذا بپردازند ولی طولی نکشید که پیش بینی صاحب مغازه درست از آب درآمد. اوباش که عده کشی کرده بودند این بار با شمشیر و داس و کارد و چوب و از در پشت طباخی، عربده کشان وارد سالنی شدند که طبقه دوم آن مسکونی بود.
هیچ کس جرئت نزدیک شدن به اوباش را نداشت چرا که عده دیگری نیز بیرون از مغازه ایستاده بودند تا به محض خروج مشتریان آن ها را زمین گیر کنند و مورد ضرب و جرح قرار دهند. وحشت و ترس وجود مشتریان را فرا گرفته بود و هر کس سعی می کرد با فرار از محل، جان خود را نجات دهد. اوباش مذکور که شمشیر و کارد را در هوا می چرخاندند وارد کله پزی شدند و به سوی مشتریان هجوم بردند. چند جوان نیز به همراه دیگر مشتریان طباخی به سمت پله هایی گریختند که به زیرزمین طباخی می رسید ولی آن جا دیگر راه گریز نداشتند و به چنگ اوباش مسلح افتادند. جیغ و فریاد دلخراش مشتریان، دل ها را می لرزاند ولی کسی نمی توانست به داد آن ها برسد. اوباش خشمگین شیشه های طباخی را شکسته بودند و با لگد به در و دیوار می کوبیدند تا هیبت کاذب خود را برای ایجاد رعب و وحشت به رخ مشتریان بکشند. آن ها با تیغه های تیز سلاح سرد بی رحمانه چند جوان را مجروح کردند که در این میان جوان 27 ساله تازه داماد با وارد آمدن ضربات شمشیر به قفسه سینه اش، به شدت دچار خون ریزی شد. با فرار اوباش از محل این درگیری خونین، اورژانس از راه رسید و «امیر» را به مرکز درمانی رساند اما تلاش پزشکان بی نتیجه ماند و این جوان تازه داماد بر اثر شدت خون ریزی و عوارض ناشی از اصابت شیء نوک تیز و برنده جان سپرد.
در پی وقوع این حادثه هولناک، نیروهای انتظامی در محل حادثه حضور یافتند و ضمن گزارش ماجرا به قاضی ویژه قتل عمد، به حفظ صحنه محل ارتکاب جرم پرداختند تا اوباش آثار جرم را از بین نبرند.
دقایقی بعد با حضور قاضی کاظم میرزایی تحقیقات گسترده ای برای شناسایی عاملان عده کشی مرگبار در حالی آغاز شد که سرهنگ سلطانیان رئیس دایره قتل پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز در محل حضور یافته بود.
طولی نکشید که با رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان زبده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، متهمان این جنایت وحشتناک، شناسایی شدند و تحت تعقیب قرار گرفتند. بررسی های بیشتر با صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی میرزایی در حالی ادامه دارد که وی پیش از این به پرونده های سنگین اراذل و اوباش رسیدگی میکرد و از تجربیات ارزنده ای در این باره برخوردار است.
منبع: رکنا
انتهای پیام/
چه فایده باز پولی می دهند و میاییند بیرون دوباره همان آش و همان کاسه این ماجراها جز با اعدام این اراذل پایان نمی یابد ...
باپیشگیری ومدیریت وتوام بادلسوزی مسئولین پاکدست وسربازان گمنام میشودازاینگونه حوادث پیشگیری کردچون مسئولین ذیربط ارازل واوباش وغیره راکاملامی شناسند.
باپیشگیری ومدیریت وتوام بادلسوزی مسئولین پاکدست وسربازان گمنام میشودازاینگونه حوادث پیشگیری کردچون مسئولین ذیربط ارازل واوباش وغیره راکاملامی شناسند.
آبرو و اعتبار پلیس رو فرمانده شون با برگزاری جلسه با ارازل خیابان پاسداران برد
بدین دست بسیج و سپاه تا به این ارازل نشون بدن برخورد یعنی چی
اونهایی هم که میگن بسیج و سپاه تندرو و افراطی برخورد میکنن لازمه ی بار خودشون و ناموسشون رو جای کسایی بزارن که مورد خفت گیری و اذیت و آزار و ... این ارازل قرار میگیرند
اینم یه معماس
- یکی اینکه خود مردم به دلایلی امر به معروف و نهی از منکر فراموش کردن
وقتی امر به معروف و نهی از منکر نشد اشرار و بدها مسلط می شوند
در صورتی که اگر با قاطعیت برخورد میشد دیگر کسی جرات انجام این چنین کارهایی به سرش نمیزد
باید برخورد شدید شود ,باید این رفتار مصداق فساد فی الارض شود,باید اشد مجازات در نظر گرفته شود,بعضی تا اعدام نشوند ,آدم نمی ند
باید برخورد شدید شود ,باید این رفتار مصداق فساد فی الارض شود,باید اشد مجازات در نظر گرفته شود,بعضی تا اعدام نشوند ,آدم نمی ند
گرانی و مشکلات اقتصادی کم نیست این ارازل هم شدن بلای جان مردم .باید این اراذل و اوباش اعدام شوند
باید به دستور خدا عمل بشه
اعدام کنید هرچه زودتر این اراذل واوباش در ملاعام تا درس عبرتی بشه برای بقیه
و در آخر میگی نتیجه فقر و بیکاری هست
ولی بیشتر بخاطر دوری از خدا و حرام خواری هست
مشکل اینکه خدا فراموش شده