سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چطور با تضادهای بین دنیای واقعی و دنیای مطلوبمان روبرو شویم؟

دنیای مطلوب؛ دنیایی هیجان انگیز است که هر کسی از وجود آن اطلاع ندارد و کمتر کسی از که با توجه به شناخت آن اقدام به ورود به این دنیای رنگین و ایده آل شده و سعی در بهبود و پیشرفت آن می شود.

به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ دنیای مطلوب؛ دنیایی هیجان انگیز است که هر کسی از وجود آن اطلاع ندارد و کمتر کسی از که با توجه به شناخت آن اقدام به ورود به این دنیای رنگین و ایده آل شده و سعی در بهبود و پیشرفت آن می شود تا در نهایت زیبایی و بهبود ایجاد شده در آن بتواند در دنیای بیرونی و حقیقی زندگی وی نیز نقش خود را ایفا کند.

موارد مختلفی در دنیای مطلوب جای می گیرد، از انسان و اشیا گرفته تا احساس و رفتار و ...

در همین راستا ؛ باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا شما را با دنیای خاصی به نام دنیای مطلوب و ویژگی های آن آشنا نماید تا مگر آنکه بتوانید دنیای بیرونی و حقیقی خود را 100 درجه تغییر داده و بهترین ها را برای خود بسازید، پس اگر تمایل به پیشرفت و آرامش و یا حتی دیدن زیبایی های دنیای بیرونی خود را دارید این مطلب را از دست ندهید.

دنیای مطلوب چیست؟

دنیایی است که از بدو تولد با ایده آل‌های ما ساخته می‌شود.

هر انسانی از بدو تولد دنیا را آنطور که دوست دارد برای خود می‌چیند، که مثلا می‌خواهم چه چیزهایی داشته باشم،چه کسانی نزدیک من باشند و با آنها ارتباط داشته باشند، کجا بروم و…

هر اتفاقی که در دنیای واقعی صورت می‌گیرد ابتدا از حواس ما عبور می کند مانند چشم (دیدن)، گوش(شنیدن)، لمس کردن ، بو کردن و مزه کردن.

بدین صورت که مثلا ما غذایی را می‌خوریم یا بوی آن را که حس می‌کنیم.


بیشتر بدانید: با دنیای مطلوب یکد‌یگر آشنا شوید 


این حس وارد مغز و دنیای مطلوب ما می‌شود و اگر آن بو یا مزه در دنیای مطلوب ما جای داشته باشد،

دستور می‌دهد با آرامش آن را میل کن و اگر از نظر دنیای مطلوب ما نا خوشایند باشد حالت تدافعی به خود می‌گیرد.

مثل کودک در زمانی که می‌خواهد شربت بخورد دادوبیداد می‌کند.

یا از رنگی خوشمان می‌آید یعنی در دنیای مطلوب آن را دوست داریم، یا یک موسیقی خاصی را دوست داریم.

و اگر دنیای واقعی با مطلوب یکی شود همه چیز عالی است.

مثلا غذایی را که دوست دارید را مادر یا همسر شما آماده کرده است به شدت خوشحال می‌شوید.

زیرا این دنیاها با هم یکی شده می‌گوییم دیگر بهتر از این نمی‌شود.

ولی امان از روزی که عکس این اتفاق بی‌افتد و به سرعت به هم می‌ریزیم.

آیا اگر این را بدانیم می‌توانیم با هر کسی ارتباط خوب داشته باشیم.

آیا دنیای مطلوب هر کسی با دیگری فرق دارد؟

دنیای مطلوب را می‌توان به یک خانه ی رویایی مثال زد که به مرور زمان وسایل و افراد این خانه بیشتر و تکمیل‌تر می‌شود و خانه ی رویایی هیچ دونفری شبیه به هم نیست و باهم متفاوت است.

آیا تعارض یه دنیای مطلوب مربوط می‌شود؟

موسیقی که ما دوست داریم ممکن است سنتی باشد و برای دیگری پاپ، رپ، متال و…

وتعارض زمانی اتفاق می‌افتد که دنیای مطلوب ما با همسر یا فرزندمان یکی نمی‌شود

و با بی احترامی به او می‌گوییم «آخه این چیزای مزخرف چیه گوش میدی»

و به راحت ترین شکل ممکن خود را از دنیای مطلوب او بیرون می‌رانیم

یا بهتر است بگوییم خودمان از خانه ی رویایی او خارج می شویم.


بیشتر بخوانید: تاثیر کارتون‌های خشن بر کودکان 


یا برای مسافرت همسر ما می‌گوید برویم به این مکان و شما می‌گویید«آخه اینم جاس یا آدم عاقل میره اونجا»

حالا ممکن است شما دریا را دوست دارید و همسرتان کویر را می‌پسندد

و با توهین به این مکان در اصل به دنیای مطلوب و ایده آل و بهتر بگویم به همسرتان توهین کرده اید.

شاید بگویید «چه ربطی داره من به مکان، موسیقی، فیلم یا بازی توهین کردم نه به اون که» اما در اصل به او توهین می‌کنید.

و وقتی به تعارض می‌خورید که خواسته های شما یکی نیست

و ویلیام گلسر می‌گوید تنها ۳۱٪ تعارض ها قابل حل هستندو بقیه را باید مدیریت کرد و قابل حل نیستند مثل مسافرت

چه چیزی در دنیای مطلوب قرار می‌گیرد؟

افراد

افرادی که به ما حس خوب می‌دهند مثل کسی که ما عاشق او می‌شویم چون از او حس خوب گرفته ایم.

یا زمانی که یک معلم خوب داشته ایم نمره‌ی بالاتری گرفته ایم که چون حس خوب داشته ایم از این درس نیز حس خوب گرفته ایم.

و اولین فردی که وارد دنیای مطلوب هر کسی می‌شود مادر است چون زمانی که کودک بوده تمام نیازهای او را برطرف می نمود به همین دلیل مادر برای هر کسی مساوی حس خوب است.

و چرا گاهی افراد از مادر خود متنفر می‌شوند؛


بیشتر بدانید: روان شناسی «فحش» 


فکر کنید مادر دائما به موسیقی که گوش می‌کنید فیلمی که می‌بینید یا بازی و هر کاری که ‌می‌کنید را مورد توهین خود قرار میدهد

و زمانی که ازدواج می‌کنید به همسر شما توهین میکند (متوجه نیست که الان همسر نیز همانند او در دنیای مطلوب فرزند جای

رفته است) و انقدر پیش می‌رود که خود از خانه‌ی رویایی بیرون رفته و در را نیز می‌بندد.

اماکن

فرض کنید ما شهری را دوست داریم و هر بار اسم این شهر می‌آید ما حس خوب می‌گیریم.

و زمانی که می‌خواهیم به سفر برویم پیشنهاد ما آن شهر خواهد بود و کسی که بگوید«آخه اینم شد شهر» او نیز خود را از خانه‌ی رویایی بیرون می‌راند.

دارایی ها

مثلا موبایل ، ماشین، لباس ، خودکار یا هر وسیله ای که به ما حس خوب می‌دهد.

حالا فکر کنید لباسی را که خیلی دوست دارید را مادرتان دستمال سفره کرده است.


بیشتر بخوانید: چرا همواره به دنبال دنيا هستيم؟ 


چه حسی خواهید داشت؟

برنامه ها

کنسرت ،سمینار یا خواننده یا سخنران

فکر کنید کسی به خواننده یا سخنرانی که دوست دارید توهین می‌کند و می‌گویید«اینا همش چرت و پرت می‌گن»

ارزش و اصول

مثلا کسی عادت خاصی دارد که کارها را به یکجا انجام می‌دهد و دیگری باید نم نم کارهایش را انجام دهد.

احساسات

مثلا کسی با دیدن فیلمی احساساتی شده و گریه می‌کند.

و ما حق نداریم به احساسات کسی بی‌احترامی کنیم

چه چیزی دنیای مطلوب را نابود می‌کند؟

انتقاد

مثلا « اخه این دوسته تو داری؟»

«اَه چقدرتو بی نظمی»

مقایسه

مقایسه ی همسر خود با همسر دیگران

مقایسه‌ی فرزند

یا حتی مقایسه‌ی خود یا دیگری

و سرزنش ، تحقیر ، غرغر کردن ، نصیحت و …

نحوه مواجهه با تضاد بین دنیای واقعی و دنیای مطلوب

همه ما تجربه کرده ایم (درست مانند اجدادمان) این است که فاصله بین دنیای واقعی و دنیای مطلوب ، همواره وجود دارد. تلاش ما برای پر کردن این فاصله، تمام زندگی ما را پر می کند. همین که وقتی انسان تلاش می کند و می بیند که به سمت دنیای مطلوب در حال حرکت است، حالش خوب می شود.


بیشتر بدانید: حقایق جالب روانشناسی که علت رفتار‌های عجیب انسان را مشخص می‌کند! 


انسان هایی که تلاش نمی کنند یا تلاش هایشان غیر اصولی یا غیر مفید است، بیشتر از دیگران در معرض ناخرسندی از زندگی هستند.

این افراد دو راه بیشتر ندارند:

1 - بهسازی تلاش ها: بدین گونه که با استفاده از تجربیات دیگران، مطالعه و افزایش سواد زندگی و اصلاح روش ها ، مسیر های دیگر را نیز بیازمایند. لازم است بدانیم علت بسیاری از شکست های ما، تکرار روزمرگی هایی است که گویی برایمان عادت شده است. خیلی از ما، فراموش کرده ایم که آزمودن راه هایی که قبلاً آزموده ایم، به نتایج تکراری منجر می شود. باید شجاعت و ریسک را وارد زندگی کرد.

2 - اصلاح دنیای مطلوب: گاهی اوقات، بنای دنیای مطلوب ما بسیار آرمانگرایانه است. بنابراین شاید لازم باشد، گاه دنیای مطلوب مان را بازنگری کنیم و از بعضی مطلوب های دست نیافتنی چشم بپوشیم. با این کار، مهم ترین چیزی که به خود هدیه داده ایم ، رضایت بیشتر از زندگی است.

دنیای مطلوب را به عنوان یک "کلیدواژه" به خاطر بسپارید و از آن به عنوان یک "شاه کلید" در زندگی فردی و روابط تان با دیگران و نیز در تحلیل رفتارها استفاده کنید.

نکته مهمی در نظریه انتخاب وجود دارد که اگر همین یک نکته مورد توافق همه انسان ها قرار گیرد، بخش مهمی از جنگ ها و اختلافات به پایان می رسند: «تو نمی توانی دیگران را تغییر دهی، تو فقط می توانی به آنها اطلاعات بدهی و آنها هم می توانند انتخاب کنند.»

با این اوصاف، اگر دوست دارید کسی، کار یا رویکردی را دنبال کند که بدان تمایل دارید، روش های تحمیلی هرگز میسر نخواهند شد. حتی در بسیاری از اوقات، تشویق هم تا جایی کارساز است که ادامه داشته باشد و مدتی بعد از تشویق، اثر آن نیز از بین خواهد رفت.


تست کنید: شخصیت خود را با این تست جالب روانشناسی محک بزنید


زیربنایی ترین کار این است که گزینه مورد نظر را در دنیای مطلوب فرد قرار دهیم. نمونه بارز آن را می توان در بهبود وضعیت درسی دانش آموزان در درسی سراغ گرفت که بین معلم و دانش آموزانش ، رابطه دوستانه ای قرار دارد. در واقع، وقتی معلم در دنیای مطلوب دانش آموز قرار می گیرد، آنچه تدریس می کند هم در دنیای مطلوبش قرار خواهد گرفت.

یا یک کارفرما می تواند با دوستانه کردن محیط کار ، محیط و کار را در دنیای مطلوب کارمندانش قرار دهد یا به آنها گوشزد کند که کاری که می کند چقدر اهمیت دارد. "دارن هاردی" در کتاب "اثر مرکب" داستان کارفرمایی را تعریف می کند که با اندکی وقت گذاشتن با کارگرانش و خوش و بش کردن با آنها توانسته بود کیفیت کار، بهره وری و سودآوری شرکت اش را به طرز قابل ملاحظه ای افزایش دهد.

بسیار شنیده ایم که می گویند پدر و مادر باید با فرزندان خود دوست باشند. این توصیه قدیمی - که عمری به مراتب بیشتر از نظریه انتخاب دارد - به همین نکته مهم اشاره می کند زیرا بدترین فاجعه تربیتی در روابط فرزندان و والدین می تواند این باشد که پدر یا مادر یا هر دوی آنها از دنیای مطلوب فرزندان شان خارج شوند. زورگویی ها، تحمیل ها، تنبیه ها، خود بزرگ بینی ها، اهمیت ندادن به نظر فرزندان، بازی نکردن با کودکان و مشورت نکردن با نوجوانان و جوانان، کمک نکردن به آنها، اعتماد نکردن به فرزندان، سرکوفت زدن ها، مقایسه و تحقیر فرزندان و ... می توانند رفته رفته والدین را از دنیای مطلوب فرزندان خارج کنند یا سهم شان را از این دنیا به شدت کاهش و به احترام صوری تقلیل دهند.

کلید واژه ای به نام دنیای مطلوب

زیربنای شکل گیری دنیای مطلوب، روابط خوب انسانی است. حتی مفاهیم نیز عمدتاً بدین خاطر برای ما مطلوب یا نامطلوب می شوند که از سوی آدم هایی که مطلوب یا نامطلوب مان هستند، به ما منتقل شده اند. (شاید به همین خاطر است که تأکید می کنند سعی کنیم بین گوینده و گفتار، تفکیک قائل شویم تا گفتارهای مفید را به خاطر نامطلوب بودن گوینده اش از دست ندهیم.)

شناخت دنیای مطلوب و قابلیت های آن، می تواند ما به سمت رفتارهای دوستانه و خردمندانه به جای تحمیل و کنترل دیگران سوق دهد.


ببینید: چند روش ساده برای درمان افسردگی 


بسیاری از زوج ها به این دلیل با یکدیگر مشکل دارند که از دنیای مطلوب یکدیگر خبر ندارند. بنابراین رفتارهایی می کنند که در تعارض با دنیای مطلوب آنها قرار دارد.

بنابراین پیشنهاد بسیار جدی به همسران این است که در کمال صمیمیت و شفافیت و بی هیچ رودربایستی ، خجالت و تعارفی، دنیای مطلوب خود را به دیگری بگویند و از دنیای مطلوب همسرشان خبر دار شوند.

در این صورت، امکان این که طرفین بخواهند در دنیای مطلوب خود، برای بهبود دنیای واقعی ، تغییرانی بدهند، وجود دارد.

همچنین احتمالاً کوشش خواهند کرد احترام دنیای مطلوب همسرشان را حفظ کنند و آن را به رسمیت بشناسند.

بسیاری از مشکلات از این موضوع ناشی می شود که یک چیز در دنیای مطلوب یکی از همسران قرار ندارد و فکرش را هم نمی کند که آن، در دنیای مطلوب همسرش هست. اما اگر بداند در دنیای مطلوب همسرش چه می گذرد، ملاحظه اش را خواهد کرد.

مذاکره همسران اگر با اطلاع از جزئیات دنیای مطلوب یکدیگر همراه باشد، امکان موفقیت بیشتری دارد.

فرض کنید که در دنیای مطلوب زن، همسری وجود دارد که بسیار دست و دل باز است و با او مدام در بازار ؛ ولی مردی که با او ازدواج کرده است، این ویژگی را ندارد و اتفاقاً در دنیای مطلوب شوهر، همسری صرفه جو وجود دارد که چندان اهل خرج کردن نیست.


بیشتر بخوانید: 10 عامل که سبب از بین رفتن همدلی با همسرتان می شود! 


طبیعی است که در زندگی این دو، اختلافاتی پیش می آید مگر این که قبلاً از دنیای مطلوب خود رونمایی کرده و مذاکرات، توافقات و تعدیلات لازم را انجام داده باشند.

در چنین فرضی، مرد می تواند به احترام دنیای مطلوب زن، کمی گشاده دست تر باشد و زن نیز برای همراهی با همسرش، هزینه هایش را مدیریت کند.

در تربیت فرزندان نیز شناساندن دنیای مطلوب والدین به آنها می تواند راهگشا باشد. قبلاً گفتیم که اگر کسی در دنیای مطلوب مان باشد، ارزش های او شانس بیشتری برای قرار گرفتن در دنیای مطلوب ما خواهند داشت. بنابراین، بهتر است با زبانی ساده و دوستانه، دنیای مطلوب خودمان را با فرزندان مان نیز در میان بگذاریم.

در روابط کاری نیز این بحث کاربرد دارد. اگر کارفرما و کارمندانش، دنیای مطلوب خود را درباره کار با هم در میان بگذارند، تفاهم بهتری خواهند داشت و کارها بهتر پیش خواهد رفت.

بنابراین، درست است که دنیای مطلوب شما، فقط متعلق به شماست ولی معنی اش این نیست که بر آن قفلی بزنید و فقط خودتان در آن بچرخید بلکه بنا بر موقعیت و نیاز می توانید بخشی از آن را با همسر، فرزند، همکار و دوست تان مطرح کنید؛ به اشتراک گذاری دنیای مطلوب، لازمه روابط خوب است.

چگونه وارد دنیای مطلوب کسی شویم؟

اگر می‌خواهیم کسی کاری را همیشه انجام دهد مثلا فرزندی تکلیف خود همیشه انجام دهد یا دوست شما رفتار درست را با شما داشته باشد باید آن رفتار را وارد دنیای مطلوب او کنیم و البته خود نیز وارد دنیای مطلوب وی شویم.

یاد بگیریم بی قید و شرط دوست داشته باشیم مثلا نگوییم «اگه نمره‌ت ۲۰ بشه دوست دارم » آن گاه است که وارد دنیای مطلوب افراد می‌شویم یا همکار یاکارمند شما «کار شما اشتباه بود اما شما انسان ارزشمندی هستید»

و به افراد آزادی عمل دهیم؛هر چقدر به افراد آزادی عمل بیشتری دهیم نتایج بهتری دریافت می‌کنیم.

و این نکته را هم به یاد داشته باشیم اگر وارد دنیای مطلوب کسی بشویم هر آنچه که داریم نیز وارد این دنیا می‌شود مثلا نوع پوشاک ما ،رفتار ما و… آن ها نیز وارد این دنیا می‌شوند.

تمام پیامبران نیز اول ارتباط را برقرار می‌کردند و بعد دین خود را اعلام می کردند.

حضرت ابراهیم (ع) را به خاطر بیاورید که اول با خورشید پرستان،خورشید پرستید،بعد ماه و ستاره و بعد گفت اینها که افول می‌کنند و بعد دین و خدای خود را معرفی کرد.

پس اول ارتباط خوب را برقرار کنیم و بعد که وارد این دنیای شدیم حالا می‌توانیم آنچه را که می‌خواهیم را وارد این دنیا کنیم.

این جمله را به خاطر بسپارید ما نمی‌توانیم دیگران را تغییر دهیم بلکه می‌توانیم در دیگران نفوذ کنیم.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.