سمیه، ۱۸ ساله گفت: یکسال پیش نامادری ام با یک بهانه واهی برادر کوچکم را کتک زد من در حالت عصبانیت ساعت دیواری را برداشتم و با آن ضربه محکمی به سرش کوبیدم نامادری ام بیهوش شد و من که خیلی ترسیده بودم کیفم را برداشتم و از خانه فرار کردم.
این دختر ادامه داد: چند ساعت بعد پنهانی به بیمارستان رفتم و فهمیدم که نامادری ام به کما رفته است، احتمال می دادم که ماموران پلیس در تعقیب من باشند به همین خاطر به گورستان اطراف شهر رفتم و داخل یک قبر پنهان شدم چهار روز در گورستان ماندم تا این که وقتی برای تهیه نان از داخل قبر کهنه بیرون آمدم با پسر ۱۵ ساله ای آشنا شدم.
سمیه در ادامه بیان کرد: او مرا به ویلای پدریش برد که هیچ کس آن جا نبود ۸ روز با آن پسر در ویلا زندگی کردم، در آنجا او هرکاری که دلش می خواست با من انجام داد من هم چون جایی برای رفتن نداشتم طوری برخورد می کردم که از آن کارهای شیطانی لذت می برم، پس از آن وقتی فهمیدم نامادری ام بهبود یافته و کسی هم از من شکایت نکرده است، به خانه بازگشتم.
این دختر ادامه داد: مدتی بعد فهمیدم که تغییری در وضعیت جسمانی ام احساس کردم متوجه شدم که باردارم موضوع را تلفنی برای مادرم بازگو کردم و با کمک او به تهران رفتم و بدون این که کسی متوجه ماجرا شود جنینم را سقط کردم این در حالی بود که من دیگر با آن پسر ارتباطی نداشتم.
سیمه گفت: دوباره به شهر خودمان بازگشتم تا کنار برادر کوچک و پدرم زندگی کنم؛ از وقتی به مشهد آمده ام پسر نوجوان که آدرس خانه ما را داشت مدام به سراغم می آید و در حالی که به خاطر مصرف مواد مخدر توهم زا حالت طبیعی ندارد اقدام به فحاشی و ایجاد مزاحمت می کند و با آبروریزی نزد همسایگان قصد دارد هزینه های خرید مواد مخدر را از من بگیرد.
با اعلام شکایت این دختر بازپرس پرونده دستور دستگیری این پسر که نامش وحید است را صادر کرد.
انتهای پیام/
منبع: آفتاب نیوز
انگار با یه زن همراه شده که گولش زدن
پس دختره هم زیاد بیگناه نبود
مادرش با وجودی که بچه ها برای خودش بودن نتونست دوام بیاره حالا نامادری باید برای این خونه معجزه میکرده؟؟
چرا منطقی فکر نمیکنید
مردی که مردانگی نداره باید از جامعه حذف بشه نه اینکه دوباره ازدواج کنه
و این بار شما هستید که باید تکرار کنید
مجازات
اي کاش قانوني بود که بچه ها رو به پدر ندهند که بيوفتن دست نامادري و درنهايت اينگونه رسوايي و بدبختي