به گزارش خبرنگارحوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سعی میکرد با دیگران صحبت کند، پیر و جوان برایش فرقی نداشت و از هر موضوعی با آنها سخن میگفت. وقتی مصاحب او از قطار پیاده میشد، نگاهش مدام بین جمعیت میچرخید تا همکلام جدیدی پیدا کند. همه به نحوی مشغول بودند، عدهای سرگرم خرید از دستفروشان مترو، چند نفری خواب و مابقی مشغول گوشی همراه خود بودند.
کنار پیرزن نشستم، دقیقهای نگذشت که مانند مادری مهربان قربانصدقهام رفت و ارتباط ما این چنین آغاز شد.
پس از مدتی متوجه شدم پیرزن تنها زندگی میکند و تنها پسرش را در سانحه تصادف از دست داده است. از روزگار جوانی تا درد زانوانش و گرانی سخن گفت و شروع به نصحیت من کرد.
مقصد من ایستگاه آخر بود و در مدتی که با او همسفر بودم فرصت زیادی برای تعامل داشتیم. زن سالخورده ناخودگاه در میان جملاتش از تنهایی گله میکرد و میگفت: از بس که به در و دیوار خانه نگاه کردم از خانه فراری هستم و تنها وقتی تحمل خانه را دارم که خواب باشم.
قطار از حرکت ایستاد «مسافرین محترم ایستگاه پایانی میباشد، لطفا پس از توقف کامل از قطار پیاده شوید».
همسرم مقابل ایستگاه منتظرم بود. از زن سالخورده پرسیدم مادر مسیر شما کجاست؟ اجازه دهید شما را برسانم. از جوابی که داد خشکم زد، گفت: ممنون مادر برای رفتن به خانه باید همین مسیر را برگردم!
بی اختیار یاد این بیت افتادم: دل از درد جدایی میکشد آهی و میگوید/ که تنهایی عجب دردیست، وای از درد تنهایی
تنهایی، واژهای است که شاید برای همه ما خوفناک باشد و از لحاظ روانشناسی میتوان گفت همه ما گاهی تنهایی را حس کردیم، مثلاً وقتی افکار و احساساتمان توسط اطرافیان درک نشده باشد، حس تنهایی به سراغمان میآید. بر همین اساس 60 درصد افرادی که احساس تنهایی میکنند متأهل هستند، چرا که توان برقراری ارتباط و درک متقابل در زندگی زناشویی آنها رخ نداده است.
گاهی تنهایی انتخاب فرد و گاهی اجبار دست روزگار است که از نظر فرانسیس بیکن فیلسوف انگلیسی تبار فقط دو نفر، خدا و موجودی دیوصفت از تنهایی لذت میبرند. بر اساس این جمله تنهایی هم زمینهساز پلیدیها و هم مقدمه نیل به کمالات روحی و معنوی است.
در تاریخ بشر همواره کسانی بودند که تنهایی انتخاب آنها بوده، مثلاً کسانی را میشناسم که پس از شکست در رابطه عاشقانه خود، دیگر به هیچ کس و هیچ چیز اعتماد نکردند و تنهایی را برای ادامه مسیر خود برگزیدهاند.
اما تعداد افرادی که زندگی در جمع را به تنهایی ترجیح میدهند به مراتب بیشتر است، اینها افرادی هستند که در صورت تنها شدن از این موضوع رنج میبرند و از سر ناچاری تن به تنهایی میسپارند.
روانشناسان معتقدند رفتارهای انسان به هنگام تنهایی از قبیل تماس با دوستان، تماشای تلویزیون، گوش سپردن به رادیو، مطالعه کتاب و ورود به اینترنت برای سرگرم کردن خود و به دلیل هراس از تنهایی است. وقتی به هیچ کدام از این شیوهها دسترسی نداشته باشیم، کلافه میشویم. روانشناسان این هراس از تنهایی را به دلیل هراس از رویارویی با خود میدانند.
تنهایی یک حس درونی است
از نظر روان درمانگرایان تنهایی انواع مختلفی دارد، نوعی از تنهایی که در باور عمومی نیز به آن تنهایی میگوییم آن است که فرد به هر دلیلی موفق به برقراری ارتباط با دیگران نباشد و به تبع احساس تنهایی کند، این نوع از تنهایی با ظهور شبکههای مجازی بیشتر شده است.
نوعی از تنهایی وجود دارد که برای اکثر ما آشناست و برخاسته از عدم شناخت فرد از خود است. زمانی که فرد احساسات، عواطف، هیجانها و خواستههایش را سرکوب میکند، به خود باور ندارد و احساس تنهایی میکند.
اما عمیقترین نوع تنهایی هنگامی رخ میدهد که فرد دارای ارتباطات فراوان است و همچنین از خودآگاهی لازم برخوردار باشد، اما با وجود این موارد احساس تنهایی میکند. این تنهایی ریشه در تجربیات افراد دارد، چرا که تجربیات و حس افراد از آن تجربه منحصر به فرد است و هیچ فرد دومی آن را درک نمیکند، این نوع تنهایی درمان ندارد.
تأثیرات ناشی از تنهایی
افراد تنها عموماً افرادی غمگین هستند که حس ناراحتی را در دیگران هم ایجاد میکنند. آنها همچنین بیاعتماد هستند و واکنشهای منفی در افراد تنها بیشتر به چشم میخورد. کیفیت خواب افراد تنها، بسیار کم است و همین عامل تأثیر منفی در سلامت آنها میگذارد. افسردگی، مشکلات یادگیری و نقص حافظه از عوارض دیگر تنهایی است.
همچنین بر اساس گفتههای پزشکان سوئدی سالمندان تنها 60 درصد بیشتر در خطر ابتلا به زوال عقل هستند.
بیشتر بخوانید: عوارض تنهایی را دست کم نگیرید
سالمندان تنها
همه ما بارها و بارها سالمندان تنهایی را دیدهایم که در گوشه پارک و بوستان مینشینند و به جمعیت خیره میشوند. همچنین تعداد زیادی از افراد در خانه سالمندان رها شدهاند و بر اساس آمارها بیش از 75 درصد افراد ساکن در سرای سالمندان، احساس تنهایی میکنند، سالخوردگانی که با وجود داشتن 5 یا 6 فرزند تنها ماندند و چشم به راه آشنایی هستند.
جالب است بدانید در کشور آلمان یکی از شغلهای پیشنهادی به مهاجران، حضور در سرای سالمندان و گوش سپردن به دردِ دلِ افراد سالمند است.
فریبا مرادی روانشناس در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان؛ با تأکید بر اینکه روحیه سالمندان به مانند کودکان حساس است، گفت: بسیاری از سالمندانی که در خانه فرزندان و یا نوههای خود هستند نیز از دردِ تنهایی رنج میبرند و روحیه شکننده این افراد با بیتوجهی و بدخلقی فرزندان و نوهها آسیب میبیند.
وی افزود: باید با سالمندان مهربانتر رفتار کنیم و به راستی شهر دوستدار سالمند را محقق سازیم. این موضوع تاثیر شایانی در افزایش میزان نشاط در جامعه میگذارد.
با توجه به وضعیت اقتصادی و بیکاری در جامعه امروزی که دغدغه بسیاری از جوانان است و به همین علت بیشتر آنها تن به ازدواج نمیدهند. همچنین با افزایش تعداد زوجینی که تمایلی به فرزندآوری ندارند در سالهای آینده، ضمن اینکه جامعه سالخورده میشود، تعداد سالمندان تنها نیز بیشتر خواهد شد، لذا باید هرچه سریع تر به فکر راه و چارهای برای تنهایی افراد در سنین پیری باشیم.
گزارش از عاطفه عبدی اینانلو
انتهای پیام/