سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

تفسیرآیات ۱۶۹-۱۷۰ سوره اعراف

آیه و ترجمه قرآن سراسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتماً اثرات آن را خواهیم دید.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛قرآن سراسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتماً اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی و فهم بهتر و بیشتر آیات قرآن کریم هر شب تفسیر آیاتی از این معجزه الهی را برای شما آماده می‌کنیم.
اعراف، نام دیگرش «المص» هفتمین سوره قرآن است که مکی و دارای ۲۰۶ آیه است. در فضیلت این سوره مبارکه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر کس سوره «اعراف» را قرائت کند خداوند بین او و ابلیس پرده‌ای بیفکند تا از شر ابلیس در امان بماند، او در زمره کسانی است که حضرت آدم علیه السلام در بهشت او را زیارت می‌کند و در بهشت به تعداد همه یهودیان و مسیحیان به او درجات داده خواهد شد.

امام صادق علیه السلام فرموده است: هر که این سوره را در هر ماه یک بار قرائت کند، در روز قیامت از جمله کسانی است که هیچ خوف و ترسی و هیچ حزن و اندوهی ندارد و هر کس در روز‌های جمعه این سوره را بخواند، در زمره کسانی است که خداوند از آن‌ها حسابرسی نمی‌کند، بدانید در آن آیات محکمی است؛ پس آن را فرو نگذارید، زیرا آن‌ها در روز قیامت به سود قاریان خود شهادت می‌دهند. در روایتی دیگر از ایشان رسیده است: «قرائت کننده سوره اعراف در روز قیامت از کسانی است که ایمن هستند»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْکِتَابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ یَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ یَأْخُذُوهُ أَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ مِیثَاقُ الْکِتَابِ أَنْ لَا یَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِیهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۶۹﴾
آنگاه بعد از آنان جانشینانى وارث کتاب [آسمانى]شدند که متاع این دنیاى پست را مى‏ گیرند و مى‏ گویند بخشیده خواهیم شد و اگر متاعى مانند آن به ایشان برسد [باز]آن را مى‏ ستانند آیا از آنان پیمان کتاب [آسمانى]گرفته نشده که جز به حق نسبت به خدا سخن نگویند با اینکه آنچه را که در آن [کتاب]است آموخته‏ اند و سراى آخرت براى کسانى که پروا پیشه مى کنند بهتر است آیا باز تعقل نمى ‏کنید (۱۶۹)
وَالَّذِینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ ﴿۱۷۰﴾ و کسانى که به کتاب [آسمانى]چنگ درمى‏ زنند و نماز برپا داشته‏ اند [بدانند که]ما اجر درستکاران را تباه نخواهیم کرد (۱۷۰)
تفسیر:
در آیات گذشته سخن از نیاکان آن‌ها بود، ولى در آیه فوق، بحث از فرزندان و اخلاف آن‌ها به میان آمده است. نخست یادآور مى شود که فرزندانى جانشینشان شدند که کتاب آسمانى
یعنى تورات را از پیشینیان خود به ارث بردند، اما با این حال فریفته متاع بى ارزش این جهان ماده شدند، حق و هدایت را با منافع مادى خویش معاوضه میکردند (فخلف من بعدهم خلف ورثوا الکتاب یاخذون عرض هذا الادنى).
خلف (بر وزن حرف) چنانکه بعضى از مفسران گفته اند غالبا به معنى فرزندان ناصالح است در حالى که خلف (بر وزن شرف) به معنى فرزند صالح مى آید.
سپس اضافه مى کند هنگامى که آن‌ها در کشمکش وجدان از یک سو، و منافع مادى از سوى دیگر قرار میگیرند، دست به دامن امیدهاى کاذب زده، میگویند ما این منفعت نقد را مشروع یا نامشروع به چنگ مى آوریم، خداوند رحیم و مهربان است و بزودى ما را خواهد بخشید (و یقولون سیغفر لنا). این جمله نشان مى دهد که آن‌ها بعد از انجام چنین کارى یکنوع پشیمانى زودگذر و حالت توبه ظاهرى به خود مى گرفتند، ولى بطورى که قرآن میگوید: این ندامت و پشیمانى آن‌ها به هیچوجه ریشه نداشت به همین دلیل اگر سود مادى دیگرى همانند آن به دستشان مى آمد، آنرا میگرفتند (و ان یاتهم عرض مثله یاخذوه).
عرض (بر وزن غرض) به معنى موجود عارضى و کم دوام و ناپایدار است، و به متاع جهان ماده از اینرو عرض گفته اند که معمولا ناپایدار است، روزى به سراغ انسان مى آید، آنچنان که حسابش از دست میرود، و روزى آنچنان از دسترس انسان دور مى شود که در انتظار ذرهاى از آن، آه میکشد، بعلاوه اصولا همه نعمتهاى این جهان ناپایدار و فناپذیر است.
در هر حال این جمله اشاره به رشوه خواریهاى جمعى از یهود، و تحریف آیات آسمانى به خاطر آن، و فراموش کردن احکام پروردگار به خاطر تضاد با منافع آن‌ها مى کند؛ لذا به دنبال آن میفرماید: آیا این‌ها به وسیله کتاب آسمانیشان تورات پیمان نبسته بودند که بر خدا دروغ نبندند و احکام او را تحریف نکنند و جز حق چیزى نگویند؟! (الم یؤ خذ علیهم میثاق الکتاب ان لا یقولوا على الله الا الحق).
سپس میگوید: اگر آن‌ها از آیات الهى آگاهى نداشتند و دست به این اعمال خلاف میزدند ممکن بود براى خودشان عذرى بسازند، ولى اشکال کار این است که آن‌ها کرارا محتویات تورات را دیده و فهمیده بودند در عین حال آنرا ضایع ساختند و فرمانش را پشت سر انداختند (و درسوا ما فیه).
درس در لغت به معنى تکرار چیزى است و از آنجا که به هنگام مطالعه و فرا گرفتن چیزى از استاد و معلم، مطالب تکرار میگردد به آن، درس گفته شده است، و نیز اگر مى بینیم کهنگى و فرسودگى را درس و اندراس میگویند به خاطر آن است که باد و باران و حوادث دیگر پیدرپى بر بناهاى کهنه گذشته و آن‌ها را فرسوده ساخته است.
سرانجام مى فرماید: این‌ها اشتباه میکنند، و این اعمال و متاع‌ها سودى براى آن‌ها نخواهد داشت، بلکه سراى دیگر براى پرهیزکاران بهتر است (و الدار الاخرة خیر للذین یتقون).
آیا شما حقایقى را به این روشنى درک نمیکنید (ا فلا تعقلون).
در برابر گروه فوق اشاره به گروه دیگر مى کند که آن‌ها نه تنها از هرگونه تحریف و کتمان آیات الهى بر کنار بودند، بلکه به آن تمسک جسته و مو به مو آن‌ها را اجرا کردند، قرآن این جمعیت را مصلحان جهان نام نهاده و اجر و پاداش مهمى براى آن‌ها قائل شده و در باره آن‌ها چنین میگوید: کسانى که تمسک به کتاب پروردگار جویند و نماز را برپا دارند پاداش بزرگى خواهند داشت زیرا ما پاداش مصلحان را ضایع نخواهیم ساخت (و الذین یمسکون بالکتاب و اقاموا الصلوة انا لا نضیع اجر المصلحین).
در اینکه منظور از این کتاب تورات است یا قرآن مجید مفسران دو گونه تفسیر دارند ولى با توجه به آیات گذشته، ظاهر این است که اشاره به گروهى از بنى اسرائیل باشد که حساب خودشان را از افراد گمراه جدا ساختند.
البته شک نیست که تمسک جستن به تورات یا انجیل - با توجه به بشاراتى که در آن‌ها راجع به پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) آمده است - از ایمان به این پیامبر جدا نخواهد بود.
تعبیر به یمسکون که به معنى تمسک جستن است، نکته جالبى را در بر دارد، زیرا تمسک به معنى گرفتن و چسبیدن به چیزى براى حفظ و نگهدارى آن میباشد، و این صورت حسى آن است، و صورت معنوى آن این است که انسان با کمال جدیت پایبند به عقیده و برنامه اى باشد و در حفظ و حراست آن بکوشد، تمسک به کتاب الهى این نیست که انسان صفحات قرآن و تورات و یا کتاب دیگرى را محکم در دست بگیرد و در حفظ و حراست جلد و کاغذ آن بکوشد، بلکه تمسک واقعى آن است که اجازه ندهد کمترین مخالفتى با آن از هیچ سو انجام شود و در تحقق یافتن مفاهیم آن از جان و دل بکوشد.


آیات فوق به خوبى نشان مى دهد که اصلاح واقعى در روى زمین بدون
تمسک به کتب آسمانى و فرمانهاى الهى امکانپذیر نمیباشد، و این تعبیر بار دیگر این حقیقت را تاکید مى کند که دین و مذهب تنها یک برنامه مربوط به جهان ماوراء طبیعت و یا سراى آخرت نیست، بلکه آئینى است در متن زندگى انسانها، و در طریق حفظ منافع تمام افراد بشر و اجراى اصول عدالت و صلح و رفاه و آسایش و بالاخره هر مفهومى که در معنى وسیع اصلاح جمع است؛ و اینکه مى بینیم از میان فرمانهاى خدا مخصوصا روى نماز تکیه شده است به خاطر آن است که نماز واقعى پیوند انسانرا با خدا چنان محکم مى کند که در برابر هر کار و هر برنامه او را حاضر و ناظر مى بیند و مراقب اعمال خویش و این همان است که در آیات دیگر از آن تعبیر به تاثیر نماز در دعوت به امر به معروف و نهى از منکر شده است، و ارتباط این موضوع با اصلاح جامعه انسانى روشنتر از آن است که نیاز به بیان داشته باشد.
از آنچه گفته شد روشن مى شود که این یک برنامه ویژه قوم یهود نبوده است بلکه اصلى است در زندگى امت‌ها و ملتها، بنابراین آنان که با کتمان کردن حقایق و تحریف آن‌ها متاعى ناپایدار و منافعى زودگذر براى خود فراهم میسازند و به هنگامى که نتائج شوم کار خود را مى بینند، حالت یک توبه دروغین به خود مى گیرند توبه اى که در برابر لبخند یک منفعت مادى دیگر همچون برف در آفتاب تابستان آب مى شود، در حقیقت مخالفان اصلاح در جوامع انسانى هستند و منافع جمع را فداى منافع شخص خود میکنند، خواه این کار از یک یهودى سر بزند یا یک مسیحى و یا یک مسلمان!

انتهای پیام/

برچسب ها: قرآن ، تفسیر
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.