این سایت آمریکایی در گزارشی به قلم نوآ برلاتسکی نوشت انسان ها، موجودات الگوسازی هستند. طبیعی است که به فردی که رئیس جمهور است، نگاه کنیم و بگوییم وی براساس طرح خاصی، رفتار می کند. هر چه باشد ترامپ در انتخابات پیروز شد. بیشتر افراد به چنین موفقیتی، این گونه نگاه می کنند و می گویند وی باید بداند چه کاری دارد انجام می دهد. با این حال، واقعیت آن است که شواهد چندانی وجود ندارد که نشان دهد ترامپ می داند چه کاری دارد انجام می دهد - و حتی شواهد کمتری وجود دارد که نشان دهد استفاده از یک بحران برای منحرف کردن اذهان از بحرانی دیگر، یک راهبرد سیاسی مؤثر است. برعکس، پریدن دائم و غیر قابل پیش بینی ترامپ از یک بحران به بحرانی دیگر به شدت به وی لطمه زده است. این اقدامات، توجه مردم را منحرف نمی کند بلکه راهبرد رسانه ای وی، به رای دهندگان یادآوری می کند که چرا از وی بدشان می آید.
در بخشی از این گزارش آمده است بت میدلر، خواننده آمریکایی، پس از توییت دونالد ترامپ خطاب به رئیس جمهور ایران، در توییتی نوشت: «ترامپ با حروف بزرگ توییت کرد. من خیلی می ترسم. این فقط برای منحرف کردن توجه از حضور خیانت بار وی در هلسینکی است».
میدلر یک تحلیلگر سیاسی نیست، ولی بسیاری از روزنامه نگاران با وی هم عقیده بودند که ترامپ (با این توییت) قصد داشته است توجه رسانه ها را از دیدار فاجعه بارش با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دور کند. کریس سیلیزا از سی ان ان می گوید توییت ترامپ درباره ایران نشان می دهد که رئیس جمهور «استاد فریب رسانه هاست». مارک لاندلر از نیویورک تایمز نیز می گوید آنهایی که به ترامپ نزدیک هستند، اعتقاد دارند توییت جنگ طلبانه وی «تقریبا کاملا به علت تلاش وی برای منحرف کردن توجه از پرسش ها درباره روسیه بود». مکس بوت از واشنگتن پست نیز همین استدلال را مطرح کرد. دیوید لیویت نویسنده مستقل می گوید: «ایران توجه را از روسیه بر می گرداند».
این گزارش میافزاید قوی ترین استدلال برای توجیه این رفتار ترامپ بیش از یک سال پیش توسط جرج لاکوف استاد علوم شناختی برکلی مطرح شد. در ماه مارس سال 2017، لاکوف گفت: «توییت های ترامپ راهبردی است». لاکوف خاطر نشان کرد درست زمانی که تحقیق درباره روابط ترامپ با روسیه شدت گرفته بود، رئیس جمهور آمریکا در توییتی، باراک اوباما را به شنود برج ترامپ متهم کرد. لاکوف می گوید: «رسانه ها همچنان بر این اتهام دروغ متمرکز هستند نه بر روی تحقیق درباره روابط ترامپ با روسیه و مسئله خیانت». وی نتیجه گیری می کند که توییت های ترامپ «احمقانه یا جنون آمیز» نبود بلکه راهی هوشمندانه و مؤثر برای واداشتن رسانه ها به تمرکز بر آن چیزی بود که ترامپ می خواهد آنها بر آن تمرکز کنند.
نگارنده مطلب در ادامه تصریح میکند: استدلال لاکوف چندین مشکل دارد. مشخص ترین آن، این است که یک سال و نیم بعد از این اظهارات، تحقیقات رابرت مولر، بازرس ویژه، هر هفته به افشاگری هایی منجر می شود و مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد. این در حالی است که حتی تندروها به ندرت از ماجرای شنود توسط اوباما نام می برند. ترامپ تحقیقات درباره روسیه را مختل نکرد یا جلوی گزارش های رسانه ها را درباره آن نگرفت. شاید وی امید داشت از توییت های خود به نحوی راهبردی استفاده کند ولی به نظر می آید این راهبرد شکست خورده است.
دومین مشکل نظریه لاکوف این است که ترامپ آن زمان با انتقاد مواجه بود، بنابراین به اوباما حمله کرد. سیاستمداران اغلب مخالفان خود را هدف قرار می دهند تا تصویر بهتری از خود ارائه کنند. توییت ترامپ درباره ایران خبر مهمی است نه به این علت که مردم را قانع کرد ایران خطری واقعی یا دشمنی واقعی است. این خبر مهمی است زیرا ترامپ در توییت خود، به شکل جنگ طلبی غیر قابل کنترل جلوه کرد که انگشتش بر روی دکمه هستهای است. ماجرای دوران ترامپ یک رشته «حواس پرتی ها» نیست بلکه این یک رویه نسبتا ثابت است. ترامپ بی کفایت، تنبل، فاسد، خشمگین، کینه توز، بی رحم و فاقد شرایط برای مسئولیت است. رسوایی امروز می تواند جنگ طلبی، تعظیم در برابر دیکتاتورها، تبانی با روس ها یا پرداخت رشوه به معشوقه هایش باشد ولی همیشه مسئله ای وجود دارد.
این گزارش تأکید میکند: ترامپ می تواند از تریبون خود برای تغییر بحث استفاده کند ولی فرقی نمی کند وی چگونه «هارت و پورت» می کند، این اوست که پشت تریبون است. وی رئیس جمهوری بد و فردی نفرت انگیز است. وی نمی تواند توجه ما را از این مسئله منحرف کند.
انتهای پیام/