در این گزارش آمده است به نظر میآید حملات لفظی ترامپ در توییتر علیه ایران کپی برابر اصل رویکرد وی در قبال کره شمالی باشد ... همانند آتشافروزی که به اطفای حریقی که خود به راه انداخته است، اقدام میکند، تلاشهای بیانسجام رئیس جمهور آمریکا (در چند ماه اخیر) خطر وقوع یک جنگ قریب الوقوع میان واشنگتن و پیونگ یانگ را (پس از تشدید این تنشها در پی حملات لفظی ترامپ علیه کره شمالی) کاهش داده است. با این حال، چنین اقداماتی به ترسیم مسیری برای محدود کردن زرادخانه هستهای کره شمالی و در نهایت نابودی آن، نینجامیده است.
این گزارش می افزاید سیاست ترامپ در قبال کره شمالی به طور عمده در پیشبرد منافع آمریکا با شکست مواجه شده است. به نظر می آید حتی خود رئیس جمهور آمریکا نیز در محافل خصوصی به این مسئله اذعان کرده است. ترامپ از پیروزی سخن می گوید، این در حالی است که کره شمالی نه گامی در جهت خلع سلاح هسته ای برداشته است و نه اینکه خود را متعهد به انجام چنین کاری می داند. آنها تنها بخشی از اقدامات «تحریک آمیز» خود را –از قبیل آزمایش موشکی و هستهای– متوقف کرده اند. اما واشنگتن برای این اقدام پیونگ یانگ بهای گزافی پرداخته است: روند اجرای تحریم ها علیه کره شمالی ضعیف تر شده است، ما (آمریکایی ها) تمرین های نظامی را (در شبه جزیره کره) با کشورهای همپیمان خود به حال تعلیق درآورده ایم و کیم جونگ-اون، رهبر کره شمالی، نیز از «انزوای سیاسی» نجات پیدا کرده است. در حالی که امکان استفاده بهتری از این اهرمهای فشار وجود داشت. شاید بهترین دستاورد ممکن (مذاکرات میان پیونگ یانگ و واشنگتن) این بوده که دستکم ترامپ از تهدیدهایش مبنی بر حمله نظامی به شبه جزیره کره دست برداشته است.
نگارنده مطلب در ادامه خاطرنشان می کند: اما ترامپ قادر نخواهد بود این بازی را با ایران نیز انجام دهد. تهران و واشنگتن به «معامله بزرگ» دست نخواهند یافت. زیرا از یک سو، ایرانیها ترامپ را به دلیل خروج بدون دلیل از توافق هستهای، مذاکرهکننده قابل اعتمادی نمیدانند و از سوی دیگر، برنامههای موشکی و «نیروهای تحت حمایت ایران» در منطقه شالوده سیاست امنیت ملی ایران را تشکیل میدهند؛ سیاستی که ریشه در درسهای سختی دارد که ایرانیها در جنگ با عراق آموختند. ترامپ نمی تواند تنها با «هنر معاملهگری» این مسائل را مرتفع کند. راهکار این مسائل تضمین «امنیت منطقهای» (برای ایران) است که با توجه به تنشهای کنونی در خاورمیانه، امری غیرممکن است. همچنین، علیرغم خواست احتمالی ترامپ، نمی توان به برگزاری نسخه خلیج فارسی «نشست سنگاپور» -یعنی یک درام تلویزیونی که بدون حل مشکلات واقعی، باعث کاهش تنشها شود- نیز امید بست.
در بخش دیگری از این گزارش نیز با اشاره به مذاکرات آمریکا و کره شمالی آمده است سیاستمداران آمریکایی در قبال ایران موضعی سختگیرانهتر دارند. ترامپ به طور مرتب درباره اتفاقاتی که در سنگاپور روی داد دروغ گفته است، اما این رفتار ترامپ پیامدهای سیاسی جدی در داخل آمریکا برای وی نداشته است. ادعاهای ترامپ از قبیل اینکه کره شمالی دیگر یک تهدید هستهای به شمار نمی رود و یا اینکه پیونگ یانگ اجساد 200 سرباز آمریکایی کشته شده در جنگ کره را به واشنگتن بازگردانده است (در حالی که آمار واقعی کماکان صفر است) انتقادهایی را از سوی برخی قانونگذاران جمهوریخواه در پی داشته است، اما هیچ یک از آنها تاکنون درخواست برگزاری جلسه های استماع، مشاهده اطلاعات طبقه بندی شده و یا نظارت کنگره را در این باره مطرح نکرده است.
نگارنده مطلب در ادامه تصریح می کند: تصور اینکه ترامپ –علی رغم ترامپ بودنش– در قبال ایران از چنین آزادیای برخوردار باشد، بسیار مشکل است. ژاپن و کره جنوبی با عربستان سعودی و اسرائیل –که نفوذ زیادی در آمریکا و ساختار سیاسی این کشور دارند– متفاوت هستند. اگر ترامپ امتیازات بیشتری را در اختیار ایران قرار دهد، بخش مهمی از پایگاه حمایتی خود را در داخل و خارج آمریکا از دست خواهد داد.
در ادامه گزارش آمده است اگر حملات لفظی ترامپ علیه ایران منجر به گامی رو به جلو به منظور امضای یک قرارداد جدید و یا کاهش تنشها نشود، پس این رفتارها ما را به کدام سو می برد؟ انزوا یا مقابله؟ از یک سو، اگر اروپا و دیگر کشورهای امضاکننده برجام برای خرید نفت ایران و انجام نقل و انتقالات مالی با این کشور –علیرغم تحریمهای آمریکا– به راهکاری دست پیدا کنند، واشنگتن نفوذ خود و همچنین اهرمهای فشار بیشتری را در این زمینه از دست خواهد داد. از سوی دیگر، اگر کشورهای اروپایی و دیگر امضاکنندگان توافق هستهای ایران در تلاشهای خود برای حفظ این توافق به نتیجهای نرسند، ایران به طور حتم «فعالیتهای تحریکآمیز هستهای» خود را از سر خواهد گرفت. در صورت وقوع هر یک از این دو احتمال، باید گفت ترامپ (با تشدید حملات لفظی خود علیه تهران) در حال تبدیل کردن یک «مشکل» به یک «بحران» است. دولت ترامپ –همانند روش برخوردش با مسئله کره شمالی– در برابر ایران نیز راهبردی منسجم و اجراشدنی ندارد. همین موضوع باعث شده است که رویکرد «آتش و خشم» وی در برابر ایران حتی خطرناکتر باشد.
انتهای پیام/
شاملایراننبوده.
از آن به که میهن به دشمن دهیم.
تاوان همهظلمها و خونریزی هایتان و دشمنی با ایرانیان را یکجا پس میدهی آمریکای جنایتکار و درنده