نافرمانی مقابله جویانه
علایم
خلق خشمگین
از کوره در رفتن
زودرنج
کینه جو
مخالفت فعالانه با مراجع قدرت
ناراحت کردن عمدی دیگران
ویژگی اصلی این اختلال که اغلب در طول سالهای پیش از دبستان رخ میدهد، الگوی مکرر و پایدار خلق خشمگین، رفتار مقابلهای و تلافی جویانه است.
در این اختلال، حداقل چهار علامت از طبقات رفتاری ذیل که بیش از شش ماه دوام داشته و در تعامل با حداقل یک نفر غیر از خواهر و برادر فرد بروز میکند، مشاهده میشود:
۱. خلق خشمگین (تحریک پذیر)
- غالبا از کوره در میرود
- غالبا زود رنج است یا به آسانی دلخور میشود
- غالبا خشمگین است یا به آسانی دلخور میشود
۲. رفتار جر و بحث (مقابله ای)
- غالبا با مراجع قدرت بحث میکند یا در مورد کودکان و نوجوانان با بزرگسالان صحبت میکند.
- غالبا فعالانه مخالفت میکند یا از انجام درخواستهای مراجع قدرت یا عمل به قواعد سر باز میزند.
- غالبا به طور عمدی دیگران را ناراحت میکند.
- غالبا برای اشتباه یا بدرفتاریهای خودش دیگران را سرزنش میکند.
۳. رفتار تلافی جویانه (کینه توزی)
- حداقل دو بار در شش ماه گذشته کینه جویی یا تلافی جویی کرده است
این اختلال در خانوادههایی که در آنها مراقبت از کودک به دلیل جایگزینی پیاپی مراقبهای مختلف از هم گسیخته، یا در خانوادههایی که امور مراقبت از کودک به شیوهای خشن و ناپایدار یا توام با غفلت صورت میگیرد، شایع است.
این اختلال در رفتار، با ایجاد ناراحتی در فرد یا دیگران، و محیط اجتماعی بلافصل او (خانواده، گروه همسالان، همکاران) همراه بوده، یا تاثیر منفی روی کارکرد اجتماعی، تحصیلی، شغلی یا دیگر حوزههای مهم کارکردی دارد. این رفتارها ناشی از یک اختلال روان پریشانه دیگر یا مصرف مواد نیست.
اختلال انفجاری متناوب
علایم
خشم
پرخاشگری کلامی
پرخاشگری فیزیکی با یا بدون آسیب
ویژگی اصلی این اختلال که در اواخر کودکی یا در نوجوانی بسیار شایع است، فورانهای پرخاشگری مبتنی بر خشم با آغازی سریع است.
فورانهای پرخاشگری معمولا سی دقیقه طول میکشد و معمولا در پاسخ به تحریک کوچکی از سوی یک همکار یا دوست نزدیک روی میدهد. برون ریزیهای پرخاشگرانه ممکن است مکرر یا نامکرر باشد.
در برون ریزی مکرر، به صورت دو بار در هفته و به طور متوسط در یک دوره سه ماهه علایم ذیل مشاهده میشوند:
پرخاشگری کلامی / از کوره در رفتن، ایرادگیری، جر و بحث، جنگ کلامی
پرخاشگری فیزیکی بدون آسیب، تخریب یا جراحت جسمانی نسبت به اموال، حیوانات یا سایر افراد
در برون ریزی نامکرر، فوران پرخاشگری فیزیکی همراه با آسیب، تخریب یا جراحت جسمانی به حیوانات و افراد سه بار در طول یک سال رخ میدهد.
شدت پرخاشگری ابراز شده دارای خصوصیات ذیل میباشد:
به طور چشمگیری نامتناسب با محرک یا عوامل استرس زای روانی اجتماعی
از پیش برنامه ریزی نشده
مبتنی بر خشم
بدون قصد دست یابی به هدفهای ملموس / پول، قدرت، ارعاب
این اختلال باعث آشفتگی چشمگیری در فرد میگردد، یا به تخریب کارکرد شغلی یا بین فردی منجر میگردد و ممکن است با پیامدهای مالی یا قانونی همراه باشد. حداقل سن تقویمی برای بروز این اختلال شش سال بوده، نمیتوان آن را به اختلال روانی دیگر نسبت داد و قابل استناد به یک بیماری طبی یا تاثیر فیزیولوژیک یک ماده نیست.
اختلال سلوک
علایم
قلدری
قساوت
دزدی
تخریب اموال دیگران
دروغ گویی
فرار از خانه
زورگیری
ویژگی اصلی این اختلال که اولین علایم آن از اواسط کودکی تا اواسط نوجوانی پدیدار میشود، الگوی رفتاری مکرر و پایدار در نقض حقوق اساسی دیگران و قواعد اجتماعی اصلی مرتبط با سن است.
در این اختلال حداقل سه مورد از پانزده ملاک ذیل که در چهار طبقه بیان میشوند، در طول یک سال مشاهده میشود:
پرخاشگری نسبت به افراد یا حیوانات
- قلدری، تهدید کردن و ترساندن دیگران
- آغاز کردن زد و خورد جسمانی
- به کار بردن سلاحی که میتواند باعث صدمه جسمانی به دیگران شود / چوب، پاره آجر، چاقو، تفنگ
- قساوت جسمی نسبت به دیگران
- قساوت جسمی نسبت به حیوانات
- دزدی هنگام مواجهه با قربانی / کلاهبرداری، زورگیری، سرقت مسلحانه
- وادار کردن دیگران به فعالیت جنسی
تخریب اموال
- آتش افروزی به قصد تخریب اموال به صورت عمد و به قصد ایجاد آسیب
- تخریب اموال دیگران
تقلب یا دزدی
- وارد شدن به زور به خانه، ساختمان یا ماشین دیگران
- فریب دادن دیگران به وسیله دروغ
- دزدیدن اقلام با ارزش قابل توجه بدون مواجه شدن با قربانی / بلند کردن جنس از مغازه بدون شکستن درب و ورود با زور، جعل سند
نقض جدی مقررات (قبل سیزده سالگی)
- بیرون ماندن شبها از خانه علی رغم مخالفت والدین
- حداقل دو بار فرار شبانه یا یک بار فرار طولانی از خانه در زمانی که با والدین تنی یا ناتنی زندگی میکند
- گریختن از مدرسه.
این اختلال باعث تخریب بالینی قابل توجهه در کارکرد اجتماعی، تحصیلی یا شغلی میگردد. معمولا فرد مبتلا به استثنای زمان گرفتار شدن یا مواجهه با تنبیه، احساس پشیمانی یا گناه نمیکند.
جنون آتش افروزی
علایم
آتش افروزی عمدی بدون منفعت
برانگیختگی عاطفی
تسکین و لذت هنگام و بعد از آتش افروختن
ویژگی اصلی این اختلال که سن خاصی برای شروع آن تعریف نشده است، وجود دورههای آتش افروزی عمدی و هدفمند در بیش از یک موقعیت است.
افراد با این اختلال پیش از آتش افروزی، تنش یا برانگیختگی عاطفی را تجربه میکنند. شیفتگی، علاقه مندی، کنجکاوی یا مجذوب شدن به آتش و زمینه موقعیتی آن (وسایل آتش افروزی، کاربردهای آتش، پیامدهای آتش سوزی) وجود داشته و افراد دچار این اختلال به صورت مرتب تماشاگر آتشها در همسایگی خود هستند، ممکن است زنگ هشدارها را به صدا اندازند و از موسسه ها، ابزار و کارکنان مرتبط با آتش لذت ببرند. آنها ممکن است اوقاتی را در مراکز محلی آتش نشانی سپری کنند، برای مرتبط شدن با مراکز آتش نشانی آتش بیفروزند، یا حتی آتش نشان شوند.
این افراد هنگام آتش افروختن، تماشای تاثیرات آن یا مشارکت در عواقب پس از آن، لذت، ارضا یا تسکین را تجربه میکنند. این آتش افروزی برای بیان منافع مادی، بیان عقاید اجتماعی سیاسی، پنهان کردن فعالیت مجرمانه، بیان خشم یا کینه توزی، برای بهبود شرایط زندگی فرد، یا در پاسخ به یک هذیان یا توهم انجام نشده و حاصل اختلال در قضاوت (اختلال هوشی رشد) نمیباشد.
جنون دزدی
علایم
دزدیدن مکرر اشیا
تسکین و لذت حین دزدی
افسردگی و احساس گناه
ویژگی اصلی این اختلال که غالبا در نوجوانی آغاز میشود، ناتوانی مکرر برای مقاومت در برابر تکانههای دزدیدن اشیا بدون توجه به ارزش مادی و بدون نیاز به استفاده شخصی است.
فرد پیش از دزدی، احساس تنش فزایندهای را تجربه میکند و در حین دزدی احساس لذت، رضایت یا تسکین میکند. این دزدی برای ابراز خشم، کینه جویی یا در پاسخ به یک هذیان یا توهم انجام نمیشود.
اشیا دزدیده میشوند علی رغم این واقعیت که معمولا ارزش مادی اندکی دارند و فرد میتواند پول آنها را پرداخت کند، غالبا آنها را دور میاندازد و یا به آنها بی توجهی میکند. گاهی فرد ممکن است اشیاء دزدی را ذخیره کند یا مخفیانه آن را باز گرداند.
گر چه این افراد دچار این اختلال، در صورتی که احتمال دستگیری فوری وجود داشته باشد از دزدی اجتناب میکنند، اما اغلب دزدیها را از پیش برنامه ریزی نکرده یا به طور کامل احتمال دستگیر شدن را مد نظر قرار نمیدهند.
دزدی بدون کمک گرفتن از دیگران یا به کمک دیگران انجام میشود. این افراد معمولا در برابر تکانه دزدیدن مقاومت میکنند و به اشتباه بودن کارشان آگاه هستند، از دستگیر شدن میترسند و درباره دزدی هایشان احساس افسردگی یا گناه میکنند.
آیا اسامی این اختلالات روانی تا به حال به گوشتان خورده بود؟ شاید هم کسانی را در اطراف خود دیده باشید که از این اختلالات رنج میبرند. تجربیات خود را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.
منبع: برترينها
انتهای پیام/