حاجقاسم سلیمانی یکی از این آدمهای انقلابی است که همیشه خود را «سرباز ولایت» خطاب کرده، نه چیزی بالاتر. پای نامههایش را با همین عنوان امضا کرده و پایش ایستاده. اگر لازم باشد در سختترین جنگ روز دنیا کوهها و دشتها را بپیماید، این کار را میکند.
اگر لازم باشد برای مواجهه با مکر و حیله دشمنان دست به قلم شود، این کار را میکند و میگوید سیاست چیزی نیست که او بخواهد سودایش را در سر بپروراند! چراکه جز به خدمت به مردم و ولایت نمیاندیشد. هم آن روز که در دفاع از عزت و استقلال کشور میگوید: «اینکه یک کشور پاسپورت ما را قبول کند یا نه مقابل حفظ عزت و استقلال ما چه اهمیتی دارد؟» هم امروز که در نامه به رئیسجمهور مینویسد: «دست شما را برای ایراد این سخنان بهموقع، حکیمانه و صحیح میبوسم و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد در خدمت هستم.»
مواضع حاجقاسم البته از سوی برخی خوب فهم نشده. کسانی که عضو دستههای سیاسیاند و همهچیز را جناحی تحلیل میکنند و با عینک گروه و دستهشان به مسائل مینگرند، حاجقاسم را نمیفهمند؛ چراکه «او مظهر همان روحی است که حزبا... را از انسانهای دیگر جدا میکند» و آنها که مصداق «کل حزب بمالدیهم فرحون» هستند، او را درک نخواهند کرد.
حاجقاسم هم آن روز که دستان فرزند شهید مدافع حرم را میبوسد و هم امروز که به مزد خدمتگزاری روحانی در مسیر ولایت، از او تقدیر میکند، یک حاجقاسم است، با یک انگیزه، با یک اعتقاد و با یک نگاه ارزشی به همه مناسبات فکری و عقیدتی و سیاسی و اجتماعی.
حاجقاسم میداند مواضع غربستیزانه روحانی (هرچند خداینکرده مقطعی و تصادفی و غیرعقیدتی باشد) دشمنانی در داخل و خارج دارد که سالها حاجقاسم و ارزشهایش را تخطئه کردهاند و سردار سلیمانی نه امروز با حمایت از روحانی که سالها در حمایت از ولایت با آنان ستیز کرده است؛ با تکتک افعال و رفتارش؛ با وجببهوجب تحرکات سیاسی و اجتماعیاش.
حاجقاسم میداند که در این معرکه بینالمللی نباید به روحانی به چشم سیاستمداری که ایدههایش شکستخورده نگریست، بلکه بهعنوان رئیسجمهوری اسلامی ایران باید پشتش ایستاد و حتی در خدمتگزاریاش که مبادا غرب، دست برتر در مذاکرات آتی را داشته باشد.
حاجقاسم به نظام و حفظش فکر میکند، همانطور که یکبار گفته بود: «امروز دفاع از نظام اسلامی، مساوی است با دفاع از اسلام؛ امام حفظ نظام را اوجب واجبات دانستند؛ چراکه اگر نظام صدمه ببیند نماز صدمه میبیند.»
اگر میخواهید تبار عقیدتی و فکری حاجقاسم را بیشتر بشناسید، پیام امام بهمناسبت شهادت چمران را بخوانید، آنجا که میفرمایند: «چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیروابسته به دستهجات و گروههای سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و به آن ختم کرد. او در حیات، با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد.
او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید. هنر آن است که بیهیاهوهای سیاسی و «خودنمایی»های شیطانی، برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست.»
و حاجقاسم همواره بهدنبال همین هدف بوده است، آنجاکه در پاسخ به شایعه شهادت و مجروحشدنش با لبخند میگوید: «کوهها و دشتها را برای پیدا کردنش (شهادت) پیمودهام.»
این حاجقاسم را با عینک سیاسی و جناحی تحلیل کردن، جفا به تاریخ است، قدر ندانستن است.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/