به گزارش وب گردی باشگاه خبرنگاران، وبلاگ قاسم روانبخش در آخرین پست خود نوشت:
فتنه عمیق 88 فتنه ای بود که در 32 سال انقلاب نمی توان شبیه آن را دید؛ توطئه ای عظیم که در آن چند رییس مجلس و رییس جمهور و وزیر و وکیل و نخست وزیر و شخصیت های سیاسی باتجربه 30 ساله حضور داشت و با حمایت های مالی و طراحی های دشمنان خارجی بر اساس دستور العمل های جین شارپ صورت گرفت و نتیجه آن را قطعی می دانستند. ولی با عنایت و امداد های الهی شکست سختی را تحمل کردند و رسوا شدند. دشمن که قبل از ایران، در چند کشور آسیای میانه، قطعی بودن مدل جین شارپ را تجربه کرده بود پس از این شکست تلخ در کابوسی وحشتناک فرو رفت و هنوز درحال واکاوی علل این شکست بزرگ به سر می برد. امام خامنه ای در نماز جمعه تاریخی خرداد 88 به این نکته مهم اشاره کردند و فرمودند" خیال کردند ایران هم گرجستان است (!) یک سرمایهدار صهیونیست آمریکائی چند سال قبل از این، طبق ادعای خودش که در رسانهها و در بعضی از مطبوعات نقل شد، گفت من ده میلیون دلار خرج کردم، در گرجستان انقلاب مخملی راه انداختم؛ حکومتی را بردم، حکومتی را آوردم. احمق ها خیال کردند جمهوری اسلامی، ایران و این ملت عظیم هم مثل آنجاست. ایران را با کجا مقایسه می کنید؟! مشکل دشمنان ما این است که هنوز هم ملت ایران را نشناختند." براستی چرا مدل شارپ در اوکراین، گرجستان، تاجیکستان و حتی اتحاد جماهیر شوروی سابق جواب داد ولی در ایران به گل نشست؟ راز این تفاوت در دینی بودن این نظام و ایمان مردم نهفته است. نکته دقیقی که مقام معظم رهبری اخیرا در جمع اعضای ستاد 9 دی به آن تصریح فرمود"در این روز، مردم براساس وظیفه دینی خود به میدان آمدند تا نشان دهند بر خلاف تبلیغات فتنهگران، مردم ایران ضمن پایبندی به نظام جمهوری اسلامی از عزم و اراده دینی استوار برخوردارند.آن معجزهگری كه همه مردم را بسیج كرده، به صحنه میآورد و با وجود همه سختیها آنان را در صحنه نگه میدارد، ایمان قلبی و دینی است."( 21 آذر 90)
البته دشمن نیز سال هاست که به این رمز پی برده و به همین دلیل استراتژی دایمی خودش را دین زدایی قرار داده است. آن ها به خوبی شناخته اند تا جامعه ای مثل ایران از ایمان قوی و اراده الهی برخوردار باشد پیروزی برای آن ها حاصل نخواهد شد و امثال مدل جین شارپ در چنین محیطی جواب نمی دهد. بنابر این ابتدا باید ایران را سکولاریزه کرد و آن را به اوکراین تبدیل کرد و سپس در قالب دستورالعمل های جین شارپ نظام را تغییر داد. برای به کار بستن این استراتژی دشمن از دو راهبرد اساسی استفاده می کند: تغییر فکر و عقیده و ایمان، تغییر رفتار.
الف. تغییر فکر و عقیده و ایمان
در این راهبرد از دو روش استفاده می کند؛
1. ترویج فلسفه های الحادی نسبی گرایانه، شک گرایانه، لیبرالیسم، اومانیزم، سکولاریسم، پلورالیسم و ...سعی می کنند باورهای نسل جوان را دچار تردید کنند و ایمان آن ها را به دین و ارزش های الهی متزلزل نمایند.
2. تضعیف علمای دین
در کنار آن روش، عالمانی که توان پاسخ به این گونه شبهات را دارند و می توانند جوانان را از این گونه بحران ها نجات بخشند مورد بدترین تهاجمات غیر اخلاقی قرار می دهند و با ترور شخصیت، آن ها را از چشم جوانان می اندازند تا هیچ کس به خواندن کتاب آن ها و شنیدن سخنرانی آن ها رغبت نکند. نیم نگاهی به فرآیند 22 ساله فتنه که به تعبیر مقام معظم رهبری از هنگام رحلت امام آغاز شد، اجرایی شدن این راهبرد را نشان می دهد. تاسیس ماهنامه کیان در دولت آقای هاشمی و توسعه این گونه نشریات در دولت خاتمی در همین راستا انجام شد. عمده مقالات عبدالکریم سروش، کدیور، مهاجرانی، مجتهد شبستری، حجاریان، علوی تبار و...که امروز به عنوان سران فتنه شناخته می شوند و برخی از آن ها به خارج از کشور گریخته اند در راستای دین زدایی نگاشته شده است. به موازات این حرکت، علامه مصباح که می توانست با بیان شیوا و قلمی رسا رشته های آنان را پنبه کند مورد حمله سنگین رسانه ای قرار دادند که برای ثبت آن اهانت ها مثنوی 70 من کاغذ لازم است.
ب. راهبرد دیگر دشمن تغییر رفتار مردم به ویژه نسل جوان است. برای عملیاتی کردن این راهبرد دشمن از رسانه هااستفاده کرده و آن ها را به پایگاه خود تبدیل کرده است. فیلم های تلویزیونی، سینمایی، ماهواره ای و اینترنتی و تبلیغ رفتارهای ضد اخلاقی یر رفتار نسل جوان تاثیر شگرفی می گذارد و در نتیجه جامعه را به سمت بی دینی سوق می دهد. در نتیجه، زمانی که جامعه سکولاریستی تشکیل شد و از هویت دینی خالی گشت میدان برای اجرای مدل های سوروس و جین شارپ فراهم می شود.
در پایان توجه به این نکته مهم ضروری است. هرچند فتنه 88 با ایمان مردم به شکست انجامید ولی دشمن برای فتنه بعدی راهی جز سکولاریزه کردن نظام ندارد. از این رو می بینیم که جریان انحرافی کنار دولت نیز همان پروژه را دنبال می کند؛ تضعیف باورهای دینی با روش های ناسیونالیستی و اومانیستی و سکولاریستی و ...
بنابر این بهترین استراتژی برای مقابله بادشمن، تقویت باورهای دینی و نهادینه کردن ارزش های الهی در جامعه است.