سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

تفسیر ۵۷-۵۸ آیات سوره اعراف

قرآن سراسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتماً اثرات آن را خواهیم دید.

گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛قرآن سراسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتماً اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجزه الهی را برای شما آماده می‌كنيم.
اعراف، نام دیگرش «المص» هفتمین سوره قرآن است كه مكی و دارای 206 آیه است.در فضیلت این سوره مبارکه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر کس سوره «اعراف» را قرائت کند خداوند بین او و ابلیس پرده ای بیفکند تا از شر ابلیس در امان بماند، او در زمره کسانی است که حضرت آدم علیه السلام در بهشت او را زیارت می کند و در بهشت به تعداد همه یهودیان و مسیحیان به او درجات داده خواهد شد.

امام صادق علیه السلام فرموده است: هر که این سوره را در هر ماه یک بار قرائت کند، در روز قیامت از جمله کسانی است که هیچ خوف و ترسی و هیچ حزن و اندوهی ندارد و هر کس در روزهای جمعه این سوره را بخواند، در زمره کسانی است که خداوند از آنها حسابرسی نمی کند، بدانید در آن آیات محکمی است؛ پس آن را فرو نگذارید، زیرا آنها در روز قیامت به سود قاریان خود شهادت می دهند.در روایتی دیگر از ایشان رسیده است: «قرائت کننده سوره اعراف در روز قیامت از کسانی است که ایمن هستند»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
و اوست كه بادها را پيشاپيش [باران] رحمتش مژده‏ رسان مى‏ فرستد تا آن گاه كه ابرهاى گرانبار را بردارند آن را به سوى سرزمينى مرده برانيم و از آن باران فرود آوريم و از هر گونه ميوه‏ اى [از خاك] برآوريم بدينسان مردگان را [نيز از قبرها] خارج مى‏ سازيم باشد كه شما متذكر شويد (۵۷)
وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ
و زمين پاك [و آماده] گياهش به اذن پروردگارش برمى ‏آيد و آن [زمينى] كه ناپاك [و نامناسب] است [گياهش] جز اندك و بى‏فايده برنمى ‏آيد اين گونه آيات [خود] را براى گروهى كه شكر مى‏ گزارند گونه‏ گون بيان مى ‏كنيم (۵۸)

تفسير :
مربى و قابليت هر دو لازم است
در آيات گذشته اشاره هاى مكرر به مساله مبدء يعنى توحيد و شناسائى پروردگار از روى اسرار جهان آفرينش شد، و در اين آيات ضمن شرح قسمتى از نعمتهاى خدا، اشاره به مساله معاد و رستاخيز ميشود، تا اين دو بحث يكديگر را تكميل كنند، و اين سيره قرآن است كه در بسيارى از موارد مبدء و معاد را با هم قرين ميسازد، و جالب اينكه هم براى شناسائى خدا و هم براى توجه به امر معاد از طريق اسرار آفرينش موجودات اين عالم استدلال ميكند.
نخست ميگويد: او كسى است كه بادها را پيشاپيش باران رحمتش همچون بشارت دهنده اى كه از قدوم مسافر عزيزى خبر مى دهد ميفرستد (و هو الذى يرسل الرياح بشرا بين يدى رحمته ).
بادهائى كه از اقيانوسها برخاسته و ابرهاى سنگين بار و پر آب را با خود حمل مى كند (حتى اذا اقلت سحابا ثقالا).
در اين موقع آنها را به سوى سرزمينهاى مرده و خشك و سوزان مى رانيم و ماموريت آبيارى اين تشنگان را به عهده آنها مى نهيم (سقناه لبلد ميت ).
و بوسيله آن ، آب حياتبخش را در همه جا فرو ميفرستيم (فانزلنا به الماء).
به كمك اين آب انواع ميوه ها را از خاك تيره بيرون مى آوريم (و اخرجنا به من كل الثمرات ).
آرى آفتاب بر اقيانوسها مى تابد و بخار آب را به بالا ميفرستد، بخارها متراكم ميشوند و توده هاى سنگين ابر را تشكيل ميدهند، امواج باد توده هاى كوهپيكر ابر را بر دوش خود حمل ميكنند و به سوى سرزمينهائى كه ماموريت دارند پيش ميروند، قسمتى از اين بادها كه در پيشاپيش توده هاى ابر در حركتند و آميخته با رطوبت ملايمى هستند، نسيم دلانگيزى ايجاد ميكنند كه از درون آن بوى باران حياتبخش به مشام ميرسد، اينها در حقيقت مبشران نزول باران هستند سپس توده هاى عظيم ابر، دانه هاى باران را از خود بيرون ميفرستند، نه چندان درشتند كه زراعتها را بشويند و زمينها را ويران كنند، و نه چندان كوچكند كه در فضا سرگردان بمانند، آرام و ملايم بر زمين مى نشينند، و آهسته در آن نفوذ ميكنند و محيط را براى رستاخيز بذرها و دانه ها آماده ميسازند، زمينى كه در خشكى ميسوخت و شباهت كامل به منظره يك گورستان خاموش و خشك داشت ، تبديل به كانون فعالى از حيات و زندگى و باغهاى پر گل و پر ميوه ميشود.
و به دنبال آن اضافه مى كند: اين چنين مردگان را از زمين بيرون مى آوريم و لباس حيات را در اندامشان مى پوشانيم (كذلك نخرج الموتى ).
اين مثال را براى آن آورديم كه نمونه معاد را در اين دنيا كه همه سال در برابر چشم شما تكرار مى شود به شما نشان دهيم تا متذكر گرديد (لعلكم تذكرون ).
در آيه بعد براى اينكه گمان نشود يكنواخت بودن باران دليل آن است كه همه سرزمينها يكسان زنده شوند، و براى اينكه روشن گردد، استعدادها و آمادگيهاى متفاوت سبب استفاده هاى مختلف از مواهب الهى ميگويد سرزمين شيرين و پاكيزه گياهان پربركت و مفيد و سودمند خود را به اذن پروردگارش بيرون ميفرستد (و البلد الطيب يخرج نباته باذن ربه ).
اما زمينهاى شوره زار و خبيث و زشت ، چيزى جز گياهان ناچيز و كم ارزشن مى روياند (و الذى خبث لا يخرج الا نكدا).


همچنين فرمان رستاخيزگر چه سبب تجديد حيات و جان گرفتن انسانها ميگردد، ولى همه انسانها يكسان وارد محشر نميشوند، آنها نيز همانند زمينهاى شيرين و شورهزار با هم متفاوتند، تفاوتى كه از اعمال و عقائد و نياتشان سرچشمه ميگيرد.
و در پايان آيه ميفرمايد: اين چنين آيات را براى كسانى كه شكرگزارند و از آن استفاده ميكنند و راه هدايت را ميپويند بيان ميكنيم (كذلك نصرف الايات لقوم يشكرون ).
آيه فوق در حقيقت اشاره به يك مساله مهم است كه در زندگى اين جهان و جهان ديگر در همه جا تجلى ميكند، و آن اينكه تنها فاعليت فاعل براى به ثمر رسيدن يك موضوع ، كافى نيست بلكه استعداد و قابليت قابل نيز شرط است ، از دانه هاى باران حياتبخشتر و لطيفتر تصور نميشود، اما همين بارانى كه در لطافت طبعش كلامى نيست در يك جا سبزه و گل مى روياند و در جاى ديگر خس و خاشاك !

انتهای پیام/

 

برچسب ها: تفسیر ، قرآن
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.