تکرار حوادث تلخ میتوانست کشوری را به پرتگاه سقوط برساند و اگر نبود روح قدسی حضرت روحالله بر سر انقلاب اسلامی ملت ایران آمده بود که بر سر بسیاری از نهضتها و قیامهای تاریخ از گذشته دور تا معاصر آمده و سرنوشت آنها را در کتابها خوانده و بر خونهای پاک بر زمین ریخته شده و نتیجه تاسف بار حاصله افسوس خوردهایم، ولی در انقلاب اسلامی ملت ایران این گونه نشد هر چند توالی حوادث بسیار تلخ نسبت به نهضتهای مشابه بسیار بیشتر از آنی بود که قابل تصور باشد.
ترور آیتالله مطهری و سرلشکر قرنی در اردیبهشت ۱۳۵۸ یعنی کمتر از سه ماه پس از پیروزی انقلاب، آغاز دستاندازیهای رژیم بعث عراق به خاک ایران با خیال ضعف به وجود آمده پس از سقوط پهلوی از همان روزهای نخست استقرار جمهوری اسلامی، تجزیهطلبی گروهکهای معاند مورد حمایت شرق و غرب در کردستان، آغاز جنگ تحمیلی هشت ساله و در نهایت تشدید ترورها نشان از آن داشتند که غرب نمیخواهد این تجربه به سرانجام برسد!
پس از برکناری ابوالحسن بنیصدر نخستین رئیسجمهور با رای مجلس اول شورای اسلامی به عدم کفایت سیاسی وی و حکم تاریخی امام خمینی (ره) ترورها روند تندی به خود گرفت، ابتدا گروهک فرقان به عنوان متحد طبیعی منافقین در ششمین روز تیرماه ۱۳۶۰ حضرت آیتالله العظمی خامنهای خطیب جمعه، نماینده تهران و عضو شورای عالی دفاع را ترور میکند.
یک روز پس از این رویداد تلخ و در عین حال ترور ناکام با انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی توسط یکی از نفوذیهای عضو گروهک نفاق تعداد زیادی از مسئولین کشور از جمله آیتالله بهشتی رئیس وقت دیوانعالی به شهادت میرسند و این هنوز پایان ماجرا نیست، یک روز پس از این فاجعه شوم در هشتمین روز تیرماه ۱۳۶۰ کاظم افجهای نفوذی دیگر منافقین «محمد کچوئی» رئیس زندان اوین را به شهادت میرساند.
روزها به اینگونه میآیند و میروند و در هشتمین روز شهریور ماه همین سال گروهک نفاق جنایت بزرگ دیگری را رقم میزند و با انفجار دفتر نخستوزیری «محمدعلی رجایی» و «آیتالله باهنر» رئیسجمهور و نخستوزیر را به شهادت میرساند، در ۱۴ شهریور یعنی درست یک هفته پس از انفجار دفتر نخستوزیری انفجار یک بمب دیگر در دفتر دادستانی آیتالله قدوسی دادستان کل انقلاب اسلامی را از ملت ایران میگیرد.
روزها و ماهها برای ملت مسلمان ایران بدون رویداد تلخ نمیگذرد، ائمه جمعه در محراب نماز به شهادت میرسند، پس از آیتالله قاضی طباطبایی که در روز ۱۰ آبان ۱۳۵۸ توسط گروهک فرقان به شهادت رسید به ترتیب آیات مدنی، دستغیب، صدوقی و اشرفی اصفهانی به ترتیب در روزهای ۲۰ شهریور ۱۳۶۰، ۲۰ آذر ۱۳۶۰، ۱۱ تیر ۱۳۶۱ و ۲۳ مهر ۱۳۶۱ توسط منافقین به شهادت میرسند.
گروهک نفاق علاوه بر بزرگانی که نامشان برده شد بیش از ۱۷ هزار نفر از مردم مظلوم، رشید و مقاوم ایران را ترور و یا ضمن همکاری با رژیم بعث صدام به شهادت رساندهاند و شمار جنایات این باند شیطانی در توان نگارنده این سطور نیست.
بیشتر بخوانید:دستاویز واشنگتن برای اثرگذاری بیشتر تحریمهای ظالمانه/ FATF؛ نهاد مالی یا اهرم سیاسی؟!
گروهک نفاق با آن سابقهای که گفته شد در سالگرد جنایتهای زنجیرهای خود در تیرماه ۱۳۶۰ اقدام به برگزاری میتینگ در پاریس کرده است، مجوز دولت فرانسه به این گروهک تروریستی و شرکت برخی سناتورهای فرانسوی و رودی جولیانی و نیوت کینگریچ مشاور و وکیل ترامپ رئیسجمهور آمریکا در این میتینگ در حالی است که فرانسه در کنار آمریکا، انگلیس و آلمان، برای الحاق ایران به FATF (کارگروه مبارزه با تأمین مالی تروریسم) یقهدرانی میکنند.
این گروهک در سالهای گذشته نیز با حضور مقاماتی از سه ضلع عبری، عربی و غربی نشستهای مشابهی برگزار کرده بود. مجوز برگزاری میتینگ به یک گروهک تروریستی که ۱۷ هزار شهروند ایرانی را در سلسله عملیات تروریستی به شهادت رسانده است، گویاترین سند درباره دروغ بودن ادعای مبارزه با تروریسم و تشکیلاتی مانند FATF است.
«مبارزه با تامین مالی تروریسم» عبارتی است که جستوجوی آن در فضای مجازی و میان هزاران هزار خبر و تحلیلی که طی سالهای گذشته منتشر شده نتایج جالبی را به دست میدهد، غرب همیشه تاکید و تصریح داشته است که باید با تامینکنندگان مالی تروریسم مبارزه شود و در این راستا لیست عریض و طویلی از گروههای مقاومت تهیه کرده و برای مقابله با این گروههای مقاومت به کشورهای مستقلی، چون جمهوری اسلامی ایران فشار آورده است.
در داخل کشور نیز افراد، گروهها و حتی مقاماتی هستند که بدون توجه به حقیقت ماجرا یا به نیات دیگر که موضوع این نوشتار نیست بر الحاق ایران به کنوانسیونهای بینالمللی از جمله «مبارزه با تامین مالی تروریسم» تاکید و اصرار دارند!
حال باید دید بزککنندگان غرب که هنوز بر همان رویه سابق پافشاری میکنند و مرور یادداشتها و گزارشهای منتشر شده در روزنامههای زنجیرهای این را نشان میدهد چه توضیح و توجیه جدیدی برای تلاشهای خود جهت الحاق ایران به FATF دست و پا خواهند کرد!
به ابتدای این نوشتار باز میگردیم، مقایسه دو عدد، ۱۷ هزار شهید ترور در ایران و ۲۹۷۷ قربانی حوادث ۱۱ سپتامبر در آمریکا، ایالات متحده که مدعی است به مدد نهادهای اطلاعاتی و امنیتی خود دارای توان خارقالعادهای است.
از نهادهای اطلاعاتی و امنیتی خود در حوادث منتهی به ۱۱ سپتامبر استفاده نکرده و بلافاصله پس از وقوع رویداد برنامههای از پیش طراحی شده از جمله حمله به افغانستان و عراق و تغییر نقشه غرب آسیا و به قول خود «تولد خاورمیانه جدید» را کلید میزند در سوی دیگر ماجرا، نظامی جدید پس از سقوط رژیم مورد حمایت آمریکا بر سر کار میآید و بدون وجود نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در روزها و سالهای نخست با توطئهها، ترورها و جنگهای وحشتناکی دست بهگریبان میشود.
از حمایت مالی و اطلاعاتی غرب به ویژه آمریکا و فرانسه از منافقین در طول دهه شصت تا تقدیر عملی آنان از تروریستها چهار دهه گذشته است، دو عدد در مقابل دیدگان ما است، ایران اسلامی امروز با وجود ۱۷ هزار شهید ترور متهم به تامین مالی تروریسم است و در مقابل ایالات متحده با تعداد بسیار محدودی قربانی یک حادثه مشکوک میلیونها انسان بیگناه را در منطقه کشته و میلیونها نفر دیگر را نیز زخمی و آواره ساخته است و با این وجود برخی هنوز «وکیل مدافع شیطان» هستند!
منبع:کیهان
انتهای پیام/