اما این تنها مشکلی نبود که سرویسهای مدارس ایجاد میکردند و حالا با بهبود نسبی آن باید تمام ایرادات آنها برطرف شده باشد. چند هفته پیش و قبل از پایان سال تحصیلی پشت چراغ قرمز ایستاده بودم که ناگهان صدای جیغ چند نفر از داخل یک ون مسافربر توجه من و البته بقیه رانندگان را به خودش جلب کرد.
دانش آموزانی بودند که بعد از پایان مدرسه با سرویس به سمت خانه بازمیگشتند. تعدادشان خیلی زیاد بود، چون شیشهها را از گرما کنار زده بودند و از داخل ماشین مشخص بود تعدادشان خیلی زیاد است؛ آنقدر زیاد که بشود گفت هر صندلی را برای دونفر درنظر گرفته بودند.
اما این هم تمام نکات تعجببرانگیز ماجرا نبود. همه ما بارها در مورد حوادث تلخ به وجود آمده برای دانشآموزان شنیدهایم؛ از اتوبوسهایی که تصادف کردند و از سرویسهایی که به مشکلات جدی فنی و ... برخورد کردند و جان فرزندان بسیاری از خانوادهها به خطر افتاد.
نکته این ماشین هم علاوهبر مسافران بیش از اندازهای که سوار کرده بود، چراغهای شکسته و بدنه پر از ضربه و گلگیرهای زنگزدهاش بود. همه مشخصاتی که در کنار کثیفیهای به جا مانده از خیلی وقت پیش، این مجوز را به ما میداد که بگوییم این ماشین بسیار فرسوده است، ولی برچسب چسبیده جلوی شیشه میگفت که دارای مجوز فنی است!
بعد از چند هفته و با مشاهده شخصی و گفتوگو با چند نفری که تجربه استفاده از سرویسهای مدارس را داشتهاند، در کنار مصوبه شورای شهر تهران لازم شد گزارشی را در ارتباط با این موضوع مهم بنویسم؛ حرفهای که با تحقیق از افراد حاضر در آن میشود فهمید حرفه حرفهایها نیست.
از سر ناچاری
پیش از هر حرف و اقدامی میتوان گفت یکی از مولفههای اصلی برای ترمیم و رشد یک وضعیت و حرفه، حضور افراد متخصص و علاقهمند در آن است. با چند نفر از رانندگان این سرویسها که حرف میزنیم متوجه میشویم به این کار حتی به چشم شغل دوم هم نگاه نمیکنند.
حداقل هیچکدام این چند نفری را که از مجوزدارها و بدونمجوزها انتخاب کردهایم از این شغل به عنوان حرفه اصلی یا حتی شغل دوم خود نام نمیبرند. آقا رسول راننده آژانس است و البته سرویس چند مدرسه در تهران. از او در ارتباط با این کار سوال کردم و جواب داد: «صبحها از ساعت هفت پراید رو روشن میکنم و میرم در خونه بچهها. ساعت هفت همه باید دم در آماده باشن و برای اینکه هی بوق نزنم قرار شده هرکی نبود یکی دو دقیقه بایستم و اگر نیومد برم. از شانس هم خداروشکر خونه بچهها به هم نزدیکه و میتونم دوتا مدرسه رو قبول کنم. یکی دولتی، یکی غیرانتفاعی. مدرسه غیرانتفاعی زنگشون نیم ساعت دیرتر میخوره، برای همین میتونم دیرتر بچههارو ببرم، البته گازشم میگیرم، بچهها هم دوست دارن.
بعدازظهر هم یک سرویس میبرم برای نوبت عصر مدرسه و اون قبلیهارو هم برمیگردونم. مجوز هم ندارم، توافقی با خانوادهها هماهنگ کردیم؛ یعنی زنم هماهنگ کرده، به در و همسایه سپرده با قیمت پایینتر میبرم، میارم. فقط منم نیستم، یکی دیگه از همسایههامون هم هست که اون البته ون دامادشون رو قرض میکنه و یک پورسانتی هم هر ماه بهش میده. با ون دامادش میاد بچهها رو میبره سرویس. کار خودش هم آبکاریه و پیکان داره ولی چون میخواد بیشتر مسافر بزنه ون قرض میکنه و میره میاد. منم اگه آشنایی داشتم که ون داشته باشه میگرفتم، بالاخره یه آب باریکهای هست و از هیچی بهتره. اون موقع صبح هم که مسافر نداریم تو آژانس، این منبع درآمد خوبیه برامون.»
بیشتر بخوانید: طرح جامع ایمنی حمل و نقل دانشآموزان به تصویب رسید
مدیران مطلع به دنبال سود مالیاند
با رانندگان سرویسها که گفتوگو میکنیم دستهبندیهای خاصی بین آنها وجود دارد. با آنکه سامانهای تحت نظارت آموزش و پرورش برای تایید سرویس مدارس و اعطای این امتیاز به رانندگان وجود دارد اما همه آنها از این طریق راننده سرویس نشدهاند.
چهار دسته وجود دارند: یک گروه از رانندگان از این سامانه ثبتنام کردهاند، یکسری به صورت آزاد و تحتنظارت و هدایت شرکتهای خصوصی و با رایزنی با مدارس و مدیران آنها این امتیاز را به دست آوردهاند، یک دسته با لابی مستقیم و بدون نظارت نهاد خاصی فعالیت میکنند و یک گروه دیگر هم بدون اطلاع مدرسه و بهصورت کاملا شخصی کار میکنند. جز دسته آخر، سه گروه اول به صورت مستقیم با مدیران مدارس در ارتباطند و تحتهماهنگی با آنها فعالیت میکنند.
از آنجا که این کار دارای نفع مادی و سود است متاسفانه بسیاری از مدیران بیتوجه به بسیاری از موضوعات و تنها با درنظر گرفتن نگاه سودجویانه، سرویسها را انتخاب و تایید میکنند. یکی از رانندگانی که با او صحبت کردیم و از شهرهای اطراف تهران بود، از این موضوع گلایه میکرد و میگفت قربانی لابی بین مدیر و یکی از رانندهها شده است و راننده درصدی از درآمد را به مدیر مدرسه میدهد.
از فرسودگی خودرویی که با حداقل قیمت جهت مسافربری توسط برخی افراد خریداری شده است تا ماشینهای خوبی که با عدمآمادگی و تخصص راننده در حرفه مسافربری فعالیت میکنند از جمله مشکلاتی هستند که سلامت افراد را به مخاطره میاندازند. این موضوع در ارتباط با سرویسهای مدارس و اتومبیلهایی که دانشآموزان و کودکان را جابهجا میکند حساستر است.
کافی است زمانی را برای بررسی و نظارت بر فعالیت و نحوه کار سرویسهای مدارس اختصاص دهید و به رفتارهای برخی از این رانندگان توجه کنید. زود رساندن گروهی از دانشآموزان به مدارسی که شیفت بعدازظهر هم دارند برای اینکه گروهی که تعطیل میشوند را از دست ندهند و آنها را بازگردانند، عدمتوقف مناسب و کافی در برابر دانشآموزان حین سوار و پیاده شدن، عدم آموزش و توانایی در برخورد با دانشآموزان و تحمل شیطنتها و رفتارهای هیجانی آنها و پرخاشگری با آنان و ... در کنار نبود امکانات ضروری داخل بسیاری از اتومبیلها از جمله کپسولهای آتشنشانی، عدم سلامت اتومبیل و مبلمان داخلی آن و... همگی از جمله ایراداتی است که میتواند سلامت جسمی و روانی دانشآموزان را تهدید کند؛ چراکه با در نظر گرفتن هر بازه زمانی به هر حال دانشآموز مدت زمانی را با راننده در داخل سرویس سپری میکند و این موضوع در درازمدت بر تمام جوانب زندگی فرد تاثیر میگذارد.
انتقاد شوراییها
با بیان بخشی از ایرادات موجود در حوزه نقل و انتقال دانشآموزان و با علم بر این موضوع که صفر تا صد مجوز و نظارت بر سرویسهای مدارس در اختیار آموزش و پرورش است، اعضای شورای شهر تهران از منظر حقوق شهروندی و آسیبی که این کاستیها بر روند رشد و تربیت دانشآموزان وارد میکند نسبت به آن واکنش نشان دادهاند.
در این باره شهربانو امانی روز گذشته در جلسه شورای شهر تهران و با اشاره به روند تصویب طرح الزام شهرداری به ارائه لایحه ایمنسازی و حملونقل دانشآموزان خاطر نشان کرد: «ایمنی و امنیت در حملونقل دانشآموزان دارای اهمیت فراوانی بوده است. آمار دقیقی از آسیبی که به علت استاندارد نبودن سرویس مدارس به دانشآموزان وارد شده، وجود ندارد. فقط براساس گزارش اداره کل مهندسی ایمنی و ترافیک معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری تهران در سال 95، 15 دانشآموز بر اثر تصادفات رانندگی جان خود را از دست دادهاند. رانندگان ناوگان سرویس مدرسه غیرحرفهای بوده و اصولا آموزش ندیدهاند.
از سوی دیگر محیط پیرامون مدرسه آرامسازی و ایمنسازی نمیشود. فقط یک درصد شرکتهای تاکسیرانی در سرویسهای مدارس سهم دارند و زیر نظر سازمان تاکسیرانی هستند. فقط یک درصد والدین از سرویسهای استاندارد مدارس استفاده میکنند. هیچ روشی برای ارزیابی کمی و کیفی بخشی از سرویسهای مدارس وجود ندارد. باید کیفیت مدارس و سرویسهای آنها را به صورت آنلاین مشخص کرد. شهرداری وظیفه دارد نسبت به حقوق شهروندی حساسیت نشان دهد. از سوی دیگر ردیف بودجهای تحتعنوان «آموزش شهروندی، فرهنگ ترافیک» در بودجه شهرداری پیشبینی شده است. شهرداری از این مجرا و براساس لایحه ایمنی سرویس مدارس که هنوز در شورا به تصویب نرسیده، میتواند به این مساله ورود کند. یکسری از مدارس غیرانتفاعی هم به صورت مستقیم با شرکتهای خصوصی قرارداد بسته و از آنها به عنوان سرویس مدارس استفاده میکنند.
این سامانه دارای فرآیند و فیلتر مشخصی نیست. چمتاسفانه نگاه مدیران مدارس به سرویسها و رانندگان صرفا به عنوان منبع درآمد بوده و حساسیتهای لازم برای انتخاب سرویسها و رانندگانشان وجود ندارد. در هر صورت نظارت روی «حمل و نقل مسافر» با شهرداری است و از این زاویه شهرداری میتواند ورود کند. شهرداری باید یکبار برای همیشه در این حوزه وظایف و مسئولیت خود را روشن کند.
ایمنی خودرو، صندلی و راننده باید تامین شود. گاهی شاهدیم در یک خودروی پراید روی یک صندلی سه دانشآموز مینشینند. براساس بودجه سال 97 شهرداری، 296 میلیارد و 700 میلیون ریال برای کمک به آموزش و پرورش تخصیص یافته است، اما آموزش و پرورش برای تدوین لایحه ایمنی در شهرداری با ما همکاریهای لازم را نکرده و حتی حاضر به گفتوگو و حضور در جلسات هم نشده است.»
در پایان جلسه روز گذشته بالاخره این طرح با یک فوریت به تصویب رسید. حالا باید منتظر بود و دید که با ورود شهرداری تهران به این موضوع آیا کیفیت سرویسهای مدارس بهتر میشود و 99 درصد باقیمانده از جمعیت استفادهکنندگان از سرویسها که بهصورت توافقی رانندگان فرزندانشان را انتخاب میکنند روند قانونی را طی خواهند کرد یا خیر؟
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/