اعراف، و نام دیگرش «المص» هفتمین سوره قرآن است كه مكی و دارای 206 آیه است.در فضیلت این سوره مبارکه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر کس سوره «اعراف» را قرائت کند خداوند بین او و ابلیس پرده ای بیفکند تا از شر ابلیس در امان بماند، او در زمره کسانی است که حضرت آدم علیه السلام در بهشت او را زیارت می کند و در بهشت به تعداد همه یهودیان و مسیحیان به او درجات داده خواهد شد.
امام صادق علیه السلام فرموده است: هر که این سوره را در هر ماه یک بار قرائت کند، در روز قیامت از جمله کسانی است که هیچ خوف و ترسی و هیچ حزن و اندوهی ندارد و هر کس در روزهای جمعه این سوره را بخواند، در زمره کسانی است که خداوند از آنها حسابرسی نمی کند، بدانید در آن آیات محکمی است؛ پس آن را فرو نگذارید، زیرا آنها در روز قیامت به سود قاریان خود شهادت می دهند.»در روایتی دیگر از ایشان رسیده است: «قرائت کننده سوره اعراف در روز قیامت از کسانی است که ایمن هستند»
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ
در حقيقت كسانى كه آيات ما را دروغ شمردند و از [پذيرفتن] آنها تكبر ورزيدند درهاى آسمان را برايشان نمى گشايند و در بهشت درنمى آيند مگر آنكه شتر در سوراخ سوزن داخل شود و بدينسان بزهكاران را كيفر مى دهيم (۴۰)
لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِنْ فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ
براى آنان از جهنم بسترى و از بالايشان پوششهاست و اين گونه بيدادگران را سزا مى دهيم (۴۱)
تفسير :
بار ديگر قرآن به سراغ سرنوشت افراد متكبر و لجوج يعنى آنها كه زير بار آيات پروردگار نمى روند و در برابر حق تسليم نيستند رفته است و مى گويد: كسانى كه آيات ما را تكذيب كنند و در برابر آن تكبر ورزند درهاى آسمان به روى آنان گشوده نمى شود (ان الذين كذبوا باياتنا و استكبروا عنها لا تفتح لهم ابواب السماء).
در حديثى از امام باقر (عليه السلام ) چنين مى خوانيم : اما المؤ منون فترفع اعمالهم و ارواحهم الى السماء فتفتح لهم ابوابها و اما الكافر فيصعد بعمله و روحه حتى اذا بلغ الى السماء نادى مناد اهبطوا به الى سجين : (اما مؤ منان ، اعمال و ارواحشان به سوى آسمانها برده مى شود و درهاى آسمان به روى آنها گشوده خواهد شد، اما كافر روح و عملش را بالا مى برد تا به آسمان برسد در اين هنگام كسى صدا مى زند آن را به سوى سجين (دوزخ ) پائين ببريد.
به همين مضمون رواياتى نيز از پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) در تفسير طبرى و ساير تفاسير در ذيل آيه مورد بحث نقل شده است .
ممكن است منظور از آسمان در اينجا معنى ظاهر آن باشد، و نيز ممكن است كنايه از مقام قرب خدا بوده باشد همانطور كه در آيه 9 سوره فاطر مى خوانيم : اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه :(سخنان پاكيزه به سوى او بالا مى روند و عمل صالح را ترفيع مى دهد).
سپس اضافه مى كند: (آنها وارد بهشت نخواهند شد، تا زمانى كه شتر از سوراخ سوزن بگذرد)! (و لا يدخلون الجنة حتى يلج الجمل فى سم الخياط).
اين تعبير كنايه لطيفى از محال بودن اين امر است ، در واقع براى اينكه عدم امكان دخول اين افراد در بهشت به صورت يك مساله حسى در آيد، اين مثال انتخاب شده است ، تا همانطور كه هيچكس ترديد ندارد كه ممكن نيست شتر با آن جثه بزرگش از سوراخ باريك سوزن عبور كند، همينطور مسلم بدانند راهى براى ورود افراد بى ايمان متكبر در بهشت مطلقا موجود نيست .
«جمل» در لغت به معنى شترى است كه تازه دندان درآورده ، ولى يكى از معانى جمل طنابهاى محكمى است كه كشتى ها را با آن مهار مى كنند، و از آنجا كه طناب و سوزن تناسب بيشترى با هم دارند، بعضى اين معنى را در تفسيرآيه بهتر دانسته اند، ولى بيشتر مفسران اسلامى معنى اول را ترجيح داده اند، و حق با آنها است زيرا:
اولا - در روايات پيشوايان اسلام نيز تعبيراتى ديده مى شود كه با تفسير اول متناسب است .
ثانيا - نظير اين تفسير در باره ثروتمندان (خودخواه و متكبر) نيز در انجيل آمده ، در انجيل لوقا باب 18 جمله 24 و 25 چنين مى خوانيم كه عيسى فرمود : چه بسيار مشكل است كسانى را كه صاحبان دولت هستند درآمدن در ملكوت خدا، زيرا آسانتر است شتر را كه در چشمه سوزن درآيد از اينكه صاحب دولتى در ملكوت خدا داخل شود.
حداقل از اين جمله چنين استفاده مى شود كه اين كنايه ، از قديم در ميان اقوام معمول بوده است .
امروز نيز در ميان ما اين ضرب المثل درباره افرادى كه گاهى زياد سختگير هستند و گاهى بسيار آسان مى گيرند رایج است ، مى گويند فلان شخص گاهى از دروازه وارد نمى شود، ولى گاهى از چشمه سوزن عبور مى كند.
ثالثا - با توجه به اينكه كلمه «جمل» بيشتر در معنى اول به كار مى رود و استعمال اين كلمه در معنى طناب ضخيم بسيار كم است تفسير اول مناسب تر به نظر مى رسد.
در پايان آيه براى تاكيد و توضيح بيشتر اضافه مى كند، اين چنين گنهكاران را كيفر مي دهيم (و كذلك نجزى المجرمين ).
در آيه بعد، به قسمتى ديگر از مجازات دردناك آنها اشاره كرده مى گويد: براى اين گونه افراد، بسترهایى از جهنم و آتش سوزان است و روى آنها پوششهایی از همان آتش سوزان قرار دارد (لهم من جهنم مهاد و من فوقهم غواش )و باز براى تاكيد اضافه مى كند اين چنين ظالمان و ستمگران را كيفر مى دهيم (و كذلك نجزى الظالمين ).جالب اينكه گاهى از آنها به عنوان (مجرم ) و گاهى (ظالم ) و گاهى (تكذيب كننده آيات پروردگار) و گاهى (متكبر) تعبير مى كند كه همه آنها در واقع به يك حقيقت برمى گردد.
انتهای پیام/