موقعیت استراتژی ایران از غرب، شرق و شمال و راههای آبی جنوب و وجود مناطق آزاد بیشمار در کشور، باعث شده است طبق آمارهایی که ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز نشان عنوان کرده است، حدود دو میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار قاچاق کالا تنها در زمینه پوشاک به کشور انجام شود. اینها همه در حالی است که در سالی که با نام حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شده است، توجه به یکی از مشکلات تولیدکنندگان ایرانی، یعنی قاچاق میتواند بسیاری از مشکلات آنها را حل کند.
سفارش دادن جنس قاچاق سخت نیست. در سایتها و شبکههای مجازی، فروشندههای زیادی هستند که جنس قاچاق میفروشند. از همان ابتدای سفارش هم اعلام میکنند که جنسشان قاچاق است: «جنسمان را از مرز وارد کردهایم، به خاطر همین است که قیمتش در مقایسه با برند اصلی که در فروشگاهها به فروش میرسد، کمتر است.» برای اینکه کاربری به یک جنس قاچاق دست پیدا کند، فقط کافی است، از یکی از نرمافزارهای داخلی و خارجی اقدام کند. بعد از درخواست کالا و انتخاب رنگ، فروشندهها خیلی سریع کالای انتخابی را به دستشان میرسانند.
بیشتر بخوانید: پای قاچاق فروشان به فضای مجازی هم باز شد
پرده اول: در نقش خریدار
فروشندهها با جان و دل اطلاعات کالایی که قرار است به فروش برسانند را توضیح میدهند. برای خرید یک کالای قاچاق، خرید یک کولهپشتی را انتخاب کردیم: «کولهپشتی شما اصل است. قیمت همین کیف در فروشگاهها، ۹۰۰ هزار تومان تا یکمیلیون و دویست هزار تومان است. ما اما کیف اصل را ۴۷۰ هزار تومان به شما میفروشیم.»
پس از انتخاب کیف، شرایط تحویل را توضیح میدهند: «دو روز دیگر در پایانه اتوبوسرانی غرب از ساعت ۸ صبح تا 30/9 میتوانید کولهپشتیتان را تحویل بگیرید.»
فروشنده کالای قاچاق کارتخوان ندارند و برای دریافت هزینه کالای قاچاق خود، وجهنقد دریافت میکنند. دو روز بعد درست در پایانه مسافری غرب، در میدان آزادی، وعده تحویل کالای سفارش داده شده است.
با این که صبح زود است و باران صبحگاهی باریده، هوا اما گرم و شرجی است. اتوبوسهای مسافربری از در اصلی پایانه در رفت و آمدند. دود اتوبوسها و گرما با هم مسیر عبور اتوبوسها را غیرقابل تحمل کرده است. کلافگی عابرین زمانی که از کنار رانندهها و شاگردانشان بیشتر هم میشود. هر عابری که عبور میکند، آنها کمی با او همقدم میشوند: «رشتی؟»، «شما کرمانشاه میرین؟»، «تبریز ویآیپی با نصف قیمت، در حال حرکت است.»
درون سالن اصلی پایانه که کمی دورتر از مسیرهای عبوری اتوبوسهای بین شهری است اما شرایط فرق میکند. هوای درون سالن خنکتر است. مسافران چمدان یا ساک به دست روی صندلیهای فلزی رو به روی تعاونیها و شرکتهای بلیتفروشی نشستهاند تا زمان حرکت اتوبوسشان برسد. رانندههای اتوبوسهایی که زمان حرکتشان نزدیک است، مسافران را به سوار شدن در اتوبوس تشویق میکنند: «رشت حرکت.»، «ارومیه یک ربع دیگر حرکت.»
همهمه منظمی در پایانه برقرار است. وعده تحویل کالای قاچاق، در خروجی ۹ است. درست روبهروی تعاونی 15، شرکت مسافربری نگین است. جایی که بلیتهای شهرهای مرزی غربی کشور، سنندج و کرمانشاه به فروش میرسند. در زمان انتظار برای کالا، چندین جوان، با کیسهها و کارتنهایی که در دست دارند، از انبار تعاونیها بیرون میآیند.
از درون تعاونیها روی چهره مسافران دقیق میشوند و بعد تماس کوچکی میگیرند و بعد از این که عابری یا مسافری دست به گوشی شد، دقیق بر چهرهاش نگاه میکنند. فروشنده کالای قاچاق، چند باری جای تحویل کالا را تغییر میدهد: «برو تعاونی ۹»، چند دقیقه بعد، بعد از تماسهای پیدرپی دوباره موقعیت را تغییر میدهد: «من در روبهروی ورودی پنج منتظر شما هستم.»، «نه داخل سالن نه بیرون سالن و روبهروی اتوبوسها منتظر باشید.» سرآخر بعد از چند بار تغییر موقعیت و بعد از یک ساعت انتظار، فروشنده میانسال و متوسط قامت است.
تهلهجه کردی دارد. با کارتن بزرگی ظاهر میشود. در ابتدای تحویل کالا، فروشنده اجازه چک کردن کالا را در ابتدا نمیدهد. بعد اما چسب کارتن را باز میکند. کولهپشتیای که سفارش دادهایم، درست شبیه به عکس است. آرم کولهپشتی و رنگ یکی است. کیف اما اصل نیست. مشخصات اصل بودن در جیبهای کیف، حک نشده است. در ابتدا اما فروشنده قبول نمیکند. بعد جواب میدهد: «اصلش ۵۲۰ هزار تومان است اگر بخواهید برایتان فردا میآورم یا این که همین کیف را بردارید. اگر نخواهید برایش مشتری دارم.»
فروشنده سرش شلوغ است و برای کولهپشتیای که سفارش دادهایم، مشتری دارد و همان جا بعد از چند دقیقه، به خریدار دیگری کولهپشتیاش را میفروشد. خریدار پسر جوانی است و برای تحویل جنسش خیلی عجله دارد. او درباره خریدش توضیح میدهد: «همین کولهپشتی را در فروشگاههای دیگر با دو برابر این قیمت هم نمیتوانید بخرید.» خریدار توضیح میدهد که چون اورژانسی به کولهپشتی نیاز داشته، مجبور شده است که خرید کند.
پرده دوم: در نقش محقق
درون سالن هلالی پایانه اما هیچ پلیسی دیده نمیشود. تنها میشود رد رانندهها، فروشندهها و مسافران منتظر را زد. چند قدم دورتر از موقعیت تحویل سفارش کالای قاچاق، ایستگاه پلیس قرار دارد. سه، چهار پلیس با لباسهای یکدست سبز، روی صندلیها نشستهاند و گپ میزنند.
از فروشندههای قاچاق که میپرسیم، یکی از آنها جواب میدهد: «باید به پلیس مبارزه با قاچاق کالا مراجعه کنید.» او البته وجود فروشندههای کالای قاچاق در پایانه را کتمان نمیکند: «این که شما اجاقگاز یا لباسی از بانه خریده باشید، به پلیس مبارزه با قاچاق مربوط است.
اگر سرتان کلاه گذاشته باشند آنها قوانین و دستورات خود را دارند.» یکی از پلیسها اما توضیح میدهد: «ما اگر فروشندهای که جنس قاچاق بفروشد را ببینیم، او را دستگیر میکنیم. تا به حال هم خیلی از فروشندهها را دستگیر کردهایم.» هر چند مأموران پلیس معتقدند که فروش جنس کمتر از پنج میلیون تومان، فروش کالای قاچاق نیست.
یکی از رئوس مثلث خریدوفروش کالای قاچاق در پایانهها، رانندههای اتوبوسها هستند. کسانی که کالاهای قاچاق را از رابطین دم مرز دریافت و به شهرها منتقل میکنند. بسیاری از رانندههای شهرهای مرزی از وجود رابطین و فروشندهها اظهار بیاطلاعی میکنند.
در این بین البته بعضیها هم بیپروا پاسخ میدهند: «من هر روز کالای فروشندهها را تحویل میدهم. البته جدیداً به خاطر فشارها جنسها کمتر شده است. قبلاً شاید دو سه بسته به دست فروشندهها میرساندیم. حالا ولی روزانه یک بسته کوچک پوشاک برای آنها میآوریم. از هر 30 سرویسی که روزانه انجام میشود، هر ماشینی هم یک بسته بیاورد، بس است.» موضوع اینجاست که تحویل کالای قاچاق از طریق پایانهها یکی از راههای ارسال به خریداران است، در بسیاری از موارد، خریداران کالای قاچاق خود را تحویل میگیرند.
نظارت نداریم
طبق تبصره 1 و ماده 18 قانون مبارزه با کالای قاچاق، عرضه و فروش کالای قاچاق ممنوع و مرتکب به حداقل مجازات مقرر در این ماده محکوم میشود. جریمه دو برابری و حبس تأدیبی، دو ماه تا سه سال حبس از احکام قانونی کسانی هستند که جنس قاچاق را میفروشند. یکی از متولیان کالای قاچاق که میتواند در این زمینه سیاستگذاری کند، ستاد مبارزه با قاچاق کالاست. آقای «رضا موسیزاده»، معاون مدیرکل دفتر مبارزه با قاچاق کالای هدف در گفتوگو با «صبحنو» توسعه تکنولوژی و رشد روزافزون استفاده از فضای مجازی را یکی از راههای ساده برای خریدوفروش کالای قاچاق میداند: «با سهولت و سرعت بالا در مبادله، امکان خرید در هر مکان و هر زمان، دسترسی به اطلاعات بیشتر کالا برای مصرفکننده و قیمتهای پایین باعث میشود که فضای مجازی هم برای خریدار و هم فروشنده جذابیتهایی داشته باشد.»
او معتقد است که فضای مجازی میتواند مسائل زیادی را در اختیار فروشنده کالای قاچاق بگذارد: «فروشنده میتواند قوانین را دور بزند، اعتماد خریدار را جذب کند. او میتواند خطرپذیری مسائل کالای قاچاق را نسبت به فضای حقیقی کمتر کند. ما هرچه اقدامات کنترلی را بیشتر میکنیم، فروشنده راغب میشود تا اگر کالای ممنوعهای ارائه میدهد، جنسش را در فضای مجازی عرضه کند.» گسترش شبکههای مجازی، وجود استارتآپها و فروشگاههای اینترنتی باعث شده است که میل به عرضه زیاد شود.
موسیزاده تأکید میکند که وزارتخانههای مختلف در این خصوص هم فعالیتهای متنوعی دارند: «در وزارت صنعت و معدن، مرکزی با نام مرکز توسعه الکترونیک وجود دارد که به فروشگاههای مجازی نماد الکترونیک میدهد.» بیش از 32 هزار مجوز در این مرکز صادر شده است: «این موضوع میتواند یک فیلتری برای فضای مجازی باشد.»
اما سؤال اینجاست که ستاد مبارزه با کالای قاچاق، چه برنامههایی برای جلوگیری از کالای قاچاق دارد؟ موسیزاده توضیح میدهد: «با توجه به تکنولوژی روبهرشد و جذابیتهایی که وجود دارد، از سال 95 توجه بیشتری به مبارزه با قاچاق کالا در فضای مجازی داشتیم» اما کار این گروه به تنهایی قابل انجام نبوده است. بسیاری از نهادها و ارگانها برای مبارزه با قاچاق در فضای مجازی باید فعالیت کنند. شورای عالی فضای مجازی، پلیس فتا، بانک مرکزی، سازمان بیمه و سازمان حمایت از کالا از ارگانها و نهادهایی هستند که در این زمینه باید خود را آماده کنند.
در همین جلسات موسیزاده توضیح میدهد که آسیبشناسیهایی انجام دادهاند: «عدم نظارت کافی در عرضه، فروش و تبلیغ کالای قاچاق، دستگاهها برخوردهایی را در قبال کالای قاچاق انجام میدهند، اما نظارتی وجود ندارد.» معاون دفتر مدیرکل مبارزه با قاچاق کالاهای هدف مثال میزند: «نماد الکترونیکی تنها صادر میشود و اینکه آیا فروشگاهی که در این نماد را دریافت کرده است تا چه حد صحیح عمل میکند و چه کالاهایی را عرضه میکند، وجود ندارد.» مشکلات دیگری هم وجود دارد: «یکی از مشکلات ما پرداخت آسان از طریق درگاههای بانکی است.
انتقال راحت کالای قاچاق از طریق پست انجام میشود. حتی گاهی پیش آمده است که کالای قاچاق پوشش بیمهای میشود. بعضاً دیده شده است که اگر سایت فروشنده قاچاقی بسته شده باشد، دوباره صفحه دیگری باز شده است.» او البته معتقد است که تبلیغات اغواکننده شبکههای ماهوارهای هم یکی از مشکلات پیش روی عرضه ساده کالای قاچاق است: «بسیاری از اجناس قاچاق از طریق ماهواره تبلیغ و از طریق فضای مجازی عرضه میشود.
عدم اطلاعرسانی به مردم، از طریق آسیبهایی که فضای مجازی دارد، باعث ایجاد مشکلات زیاد در این زمینه شده است.» بعد از ریشهیابی مشکلات، ستاد در زمینه سیاستگذاریها اقدام کردند: «در حال حاضر ما یک برنامه جامعی را در این زمینه در حال تدوین هستیم. در این برنامه مشخص میشود که هر دستگاه و نهاد بسته به وظایفش باید کارهایی را انجام دهیم.» شفافسازی گردش کالا در فضای مجازی از مهمترین سیاستهای ستاد است.
کنترل تراکنشهای بانکی و شفافسازی مبادلات بانکی و توزیع کالای قاچاق از مهمترین سیاستهایی هستند که ستاد در دستور کار خود قرار داده است: «بهرهمندی از اصناف و انجمنها و بهرهگیری از نهادهایی که کار تبلیغات را انجام میدهند، یکی از سیاستهای ماست. یکی دیگر از فعالیتها تشکیل یک انجمن مستقل در زمینه فضای مجازی است.» اما سؤال مهم این است که برنامههای تنظیم شده تا چه حد در ارگانها و ستادها اجرایی است: «موفقیت ما در برنامهها و سیاستگذاریها در گرو موفقیت نهادها و دستگاههای ذیربط هستند.
اگر پلیس فتا، سازمان حمایتی ما یا بانک مرکزی در این حوزه خوب عمل نکنند و همکاری مناسبی نداشته باشند، قطعاً موفقیت به وجود میآید. ما حساسیت را در دستگاهها ایجاد کردهایم. بسیاری از دستگاهها در حال فعالیت هستند. بانک مرکزی روی مشکلات سهولت مبادلات در حال کار است و سازمان بیمه مرکزی هم قول مساعد در زمینه بیمه نکردنها داده است. تا به حال دستاوردهای خوبی به دست آوردهایم ولی امیدواریم که این هماهنگیها بیشتر شود.»
یک طرف موضوع عرضه کالای قاچاق، خریدار است. اگر خریدار ایرانی هم دور خرید کالای قاچاق را خط بکشد، آن چیزی که در پیام رهبر انقلاب مبنی بر عزم مردمی در حمایت از کالای ایرانی مدنظر بوده است هم محقق خواهد شد.
منبع: روزنامه صبح نو
انتهای پیام/