پیشنهاد دادیم دختران دانش آموز اول تا سوم دبستان مجبور نباشند مقنعه بپوشند یا حداقل روسری سر کنند نه مقنعه و سرکلاس دربیاورند.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛فرحناز مینایی پور مدیر کل امور زنان وزارت آموزش و پرورش، مدیری میان بخشی است. مسألههای دختران و موضوعات اورژانسی ای، چون افزایش آسیبهای اجتماعی و در مقابل، کمبود نیروی مشاور در مدارس، مسألهی او هم هست.
سخنان این مدیرکل وزارت آموزش و پرورش تلویحا نشان دهنده مقاومت سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در برابر آموزش مستقل و جدی مهارتهای زندگی است و هنوز این نقص و کمبود آشکار در وزارت آموزش و پرورش به رسمیت شناخته نمیشود. این در حالی است که او توضیح میدهد تقریبا همه مسوولان وزارت آموزش و پرورش اذعان دارند که حجم کتابهای درسی موجود در نظام آموزش و پرورشی ایران زیاد است. این زیاد بودن و آن کم بودن، از شگفتیهای آموزش و پرورش عقب ماندهی ایرانی است که مدعی پرورش در کنار آموزش است.
او با تجربهای که در ارتباطات میان بخشی وزارتخانه دارد؛ تأکید دارد جداافتادگی دو اداره کل آسیبهای اجتماعی و مشاوره به عملکرد آموزش و پرورش در این زمینه ضربه میزند.
مینایی پور اکنون به دنبال تحقق وعده وزیر در ایجاد نقش ۳۰ درصدی زنان در مدیریت آموزش و پرورش است. چیزی که او با برنامه «رشد و ارتقای علمی و شغلی زنان کارآمد و توانمند در آموزش و پرورش» دنبال میکند؛ زمینهای است برای هدفی که باید تعداد ۲۴ مدیر زن منطقهای آموزش و پرورش را در میان ۷۵۰ منطقه آموزش و پرورش به ۲۳۰ نفر برساند.
سومین گفت و گوی راهبردی با مدیران وزارت آموزش و پرورش را درباره سیاست گذاری امور زنان و دختران و مسائل آنها در آموزش و پرورش بخوانید.
ما در بررسیهایی که در مورد وزارت آموزش و پرورش داشتیم متوجه این موضوع شدیم که همواره وزارتخانه در بخشهای مختلف به جای انجام مسوولیتهای سیاست گذاری خود، درگیر در فعالیتهایی اجرایی میشود و از این منظر از ضعف سیاست گذاری رنج میبرد. از اینجا آغاز کنیم که شما به عنوان مدیرکل امور زنان وزارت آموزش و پرورش، مسوولیت ستادی خود را چه میدانید؟
در طول تاریخ محدودیتهایی برای زنان قائل شدند که مانع رشد آنها شده است. این دفتر باید تلاش کند تا زنان را ارتقا دهند. رسالت دفتر اصلاح و تغییر نگرش آحاد جامعه نسبت به نقش و هویت زن مسلمان، توان افزایی و ارتقای نقش و جایگاه زنان و دختران در آموزش و پرورش، رفع محرومیت از دختران و برقراری عدالت در فرصت ها، تخصیص منابع و امکانات در دو بخش آموزشی و پرورشی در جهت رشد همه جانبه دختران، تبیین برنامههای حساس به جنسیت در بخشهای مختلف آموزش و پرورش، تقویت و گسترش حضور زنان در سیاست گذاریها و برنامه ریزیهای آموزش و پرورش جهت رشد و ارتقای علمی و شغلی زنان کارآمد و توانمند در آموزش و پرورش است.
در این میان موضوعی هست که تمرکز بیشتری روی آن داشته باشید؟
توان افزایی و ارتقای نقش و جایگاه زنان و دختران در آموزش و پرورش یکی از مهمترین برنامههایی است که در حال پیگیری آن هستیم.
تقویت و گسترش حضور زنان در سیاست گذاریها و برنامه ریزیهای آموزش و پرورش جهت رشد و ارتقای علمی و شغلی زنان کارآمد و توانمند در آموزش و پرورش است.
ما در یک ویژه نامه و یک فیلم مستند که اخیرا تولید کردیم؛ تاریخچهای از این دفتر ارایه کرده ایم. توضیح دادیم؛ از سال ۷۵ تا ۹۶ تا کنون چه کاری در این دفتر انجام گرفته است. با مشاورینی که قبل از انقلاب بودند تا آخرین آنها که خانم احمدی بودند؛ مصاحبه داشتیم. خودش یک کتاب تاریخی میشود.
نخستین فردی که در وزارت آموزش و پرورش بعداز انقلاب حکم مشاوره گرفته خانم شایسته از آقای دکتر اکرمی وزیر آموزش و پرورش دولت مهندس میر حسین موسوی بوده است. در وزارت آقای دکتر نجفی خانم شجاعی که عضو شورای فرهنگی ـ. اجتماعی زنان بود؛ پیشنهاد تأسیس ستاد امور بانوان را داده است.
ایشان مشاور امور بانوان میشوند و با سه پست سازمانی یک اتاق به ایشان میدهند. بعدها ایشان وارد هیأت دولت میشوند. خانم تندگویان در دولت آقای خاتمی با ۳ پست سازمانی دفتر را تحویل میگیرند، بعد از ۸ سال یک مدیرکل امور زنان با ۲۴ پرسنل را تحویل میدهد. در دولت آقای احمدی نژاد این پست از ذیل وزیر حذف میشود و تبدیل به یک مدیریت میشود با سه پست.
در زمان آقای حاج بابایی ذیل سازمان مشارکتهای مردمی قرار گرفت. خانم حشمتیان که عهده دار رئیس سازمان مشارکتهای مردمی میشوند یک مدیرکل با ۱۴ پست ذیل خودشان ایجاد میکنند. خانم احمدی مسوولیت این اداره کل را عهده دار میشوند. اکنون این اداره ۵ پست دارد و در تلاش هستیم که دوباره ذیل وزیر و به عنوان یک اداره کل مستقل تعریف شود.
کلیه وزارت خانه در حال حاضر مشاور امور زنان دارند؛ اما فقط وزارت کشور و وزارت آموزش و پرورش مدیرکل امور زنان دارد. وزارت کشور در تمام استانداریها هم مدیرکل امور زنان دارند. ما در ادارات کل، مشاور امور زنان با جایگاه پستی کارشناس مسوول و در ادارات کارشناس امور زنان داریم.در این مجله مان از روزی که دفتر زنان تشکیل شده، چارتها را توضیح دادیم.
الان اداره کل شما چند پست سازمانی دارد؟
۵ پست. الان من با آقای بطحایی و دفتر وزارتی کار میکنم؛ اما در چارت ما هنوز زیرمجموعه سازمان مشارکتهای مردمی هستیم؛ و در واقع یک مدیر کل یک معاون، دو رییس گروه و ده کارشناس باید داشته باشیم. این دفتر در ۴ سال گذشته معاون نداشته است. رییس گروه برنامه ریزی دختران و رییس گروه برنامه ریزی زنان فرهنگی داریم که هر کدام به جای ۴ کارشناس یک کارشناس دارند.
عناوین بقیه مسوولیت کارشناسی را میفرمایید.
عفاف و حجاب، مدارس شبانه روزی، نظارت و ارزیابی عملکرد. حفظ نیستم.البته باید بدانید این طور نیست که همه فقط همان کار حوزه خودشان را انجام بدهند؛ همه کارها را انجام میدهند.
حوزه عفاف و حجاب با پرورشی اشتراک دارد؟
دقیقا همین طور است.
توانمند سازی زنان فرهنگی هم که شما سیاست اصلی خود دانستید به نوعی در حوزه معاونتهای دیگر تعریف شده است ما جایی به نام آموزش نیروی انسانی داریم که آموزش ضمن خدمت دارند. هماهنگیهای بین بخشی را برای جلوگیری از موازی کاری چگونه انجام میدهید.
من این طرح را خدمت آقای چهاربند بردم، ایشان بسیار تشویق کرد. ما تقویت مدیران آینده را داریم؛ اما تقویت مدیران زن آینده را نداریم و گفتند ما هم شما را کمک میکنیم.
برای ارتقای زنان و توانمند کردن آنها و رساندن آنها به مسسولیت مدیریت دوره آموزشی پرورش مدیران زن آینده را تعریف میکنیم؛ که به هر استان سهمیه بدهیم با مصاحبههایی که میکنیم.
بر اساس شاخصهایی از هر استان ۳۰ نفر و بعد ده نفر را انتخاب میکنیم. در دورههای آموزشی شرکت میدهیم. بعدها میگوییم مدیرکل محترم استان ما این تعداد مدیر آموزش دیده داریم که میتوانید از بین اینها مدیرکل، معاون، مدیر منطقه انتخاب کنید. الان چنین بانک اطلاعاتی نداریم. اگر هم کسی معرفی میشود؛ بر اساس رفاقت و شناختهای فردی معرفی میشود.
تمام کشور ۲۴ تا رئیس منطقه داریم؛ در حالی که ۷۵۰ منطقه آموزشی داریم. ۳۰ درصد این مناطق میشود ۲۳۰ نفر میشود. آقای بطحایی گفته اند که ما بعداز دوسال ۲۰ درصد زنان را رشد میدهیم؛ بنابراین ما حداقل ۱۵۰ رییس منطقه باید داشته باشیم. این گپ را باید دفتر امور زنان تلاش کند که پر شود.
در واقع میتوان گفت: بخش عمدهای از مسوولیتهایی که در اجرا شما به دنبال آن هستید در دیگر حوزههای ستادی تعریف شده است و آنچه که جایگاه این دفتر را برجسته میکند سیاستگذاری برای عملکرد هر چه بهتر حوزههای مختلف در امور زنان و دختران است. اما سیاست گذاری نیازمند سیاست پژوهی است. امروزه پژوهشهای فراوانی هم در دانشگاههای مختلف انجام میگیرد که در مطالعات سیاستی قابل استفاده است. مطالعات زنان در بسیاری از دانشگاهها ارائه میشود.
سیاست پژوهشی چه جایگاهی در دستور کار شما دارد؟
ما سند تحول بنیادین داریم.اساسیترین مسئله در باره این سند آن است که سند تحول یک سند بالادستی است که برنامه عملیاتی ندارد. این سخنی است که معاون امور متوسطه وزارتخانه درباره این سند میگوید.
ما باید آن را هدف قرار دهیم.اگر در یک کشور توسعه یافته کسی مسوولیت شما را داشته باشد یا بخش پژوهشی قدرتمندی دارد؛ یا از مراکز پژوهشی قدرتمندی برای سیاست گذاری هایش بهره میگیرد.مطالعات عمیقی در دانشگاهها انجام میشود. خانم ابتکار میگوید بیش از ۲۰۰۰ پژوهش انجام میشود.
چند درصد را شما سفارش دادید، علاوه بر این مسأله این است که شما چگونه از این مطالعات بهره میگیرید؟
این گپ بین علم و عمل است. ما مرجعی هستیم که این دو را وصل کنیم. سند تحول بنیادین همین کار را کرده. الان ما پژوهشی انجام میدهیم که چه میزان حضور زنان در کتابهای درسی وجود دارد.
چه مرجعی انجام میدهد؟
پژوهشکده تعلیم و تربیت به سفارش ما
چند سفارش دیگر دارید؟
چندین پیشنهاد دادیم الان این سفارش پذیرفته شده است. درست میفرمایید که ما باید پژوهش را قبلتر ببینیم. ما کارشناس پژوهش هم باید داشته باشیم. اما ما خیلی کار محتوایی انجام نمیدهیم. سازمان پژوهش کاملا بر اساس پژوهش عمل میکند. ما کارمان باید رصد و تحلیل باشد؛ فراتحلیل کنیم.
یکی از برنامههای سال ۹۷ فراتحلیل است. دو سال گذشته با همکاری معاونت امور زنان ریاست جمهوری تحقیقی درباره آسیبهای اجتماعی در میان دختران در آموزش و پرورش اجرا کردند. این پژوهش با همکاری دفتر مشاوره تحصیلی در کل کشور انجام گرفت. ولی باید تقویت شود. این حرف درستی است که کار ما باید مبنای علمی پیدا کند. باید سیاست گذاریها بر مبنای پژوهش باشد. توضیح دادم که بخشی از کار پژوهش بوده، اما کم است.روشن است که وزارتخانهها باید مرجع سیاست گذاری باشند و از مراجع سیاست پژوهشی قدرتمندی بهره گیرند.
برای ما روشن توضیح دهید که در حال حاضر پژوهش درباره سیاستها و سیاست گذاری چه جایگاهی در ساختار شما دارد.
نداریم.
فکر نمیکنید؛ ضرورت دارد؟
چرا حتما
میتوانم بپرسم درباره برنامه توانمندسازی زنان فرهنگی و دورههای مدیریتی چقدر مطالعه و پژوهش شده؟
من خودم طراح پژوهشی ام و مهارت خاصی در طراحی دوره دارم. البته نه این که به طور خاص پژوهش کنیم، اما تیمی داریم و این تیم فکر میکند تا بتواند نقاط ضعف خانمها را در این زمینه شناسایی کند. ولی یک تیم یک گروه پژوهشی نیست. گروه پژوهشی خیر نداریم.
فکر نمیکنید همین کار نیازمند پژوهش است؟
تیم تشکیل شده و کارش را انجام میدهد.
این تیم قاعدتا تعدادی از متخصصان و مدیران مناطق هستند. اما چرا همین کاری که میخواهد انجام شود نباید مستند به پژوهشهای تخصصی و جدی باشد؟
من در آن تیم نبودم. حتما آنها از پژوهشها استفاده میکنند و فراتحلیل انجام میدهند.
فراتحلیل خودش یک پژوهش است؛ آیا واقعا چنین پژوهشی را انجام میدهند؟ یا انجام آن را به جایی سفارش میدهند؟
این کار البته حتما برون سپاری میشود.
سازوکار و شاخصهای شما برای انتخاب زنانی که میخواهید برای آنها دورههای توانمندسازی برگزار کنید چیست؟
تیم خیلی حرفهای است همه میگویند ما حرفهای هستیم.
سازمان مدیریت برنامه پرورش مدیران را طراحی کرده بود. به هر وزارتخانهای تعدادی سهمیه داد. دوبرابر سه برابر آدم معرفی میکردند. یک روز در مرکز آموزش سازمان مدیریت دولتی بودیم. من رشته ام مدیریت آموزشی است و طراحی دوره میکنم. متوجه میشوم که این کار چقدر عمق دارد. کار بسیار حرفهای بود. از صبح که وارد سازمان شدیم؛ ما را مورد ارزیابی قرار دادند.
یک برنامه به ما دادند. گروه بندی کردند. در موقعیتهای مختلف ما را قرار دادند؛ یک نفر توضیح میداد و سه نفر ما را ارزیابی میکردند و یک دوربین هم همه جا بود.
کاغذ و قیچی و پول کاغذی دادند؛ قیمت گذاری کردند؛ گفتند باید ۴ وسیله انتخاب کنید و بسازید. قیمتها را هم مشخص میکردند و زمان تعیین میکردند. ساختن هدف نبود ارتباط برقرار کردن، نظر دادن؛ رهبری کردن؛ ناسازگاری نکردن و نظیر آن مورد ارزیابی قرار میگرفت.
در یک موقعیت دیگر به هر یک از ما پوشهای دادند و گفتند رییس هیأت مدیره یک شرکت هستید. ساختمان، پول، نیرو دارید؛ حالا راه حل برای حل مشکلات شرکت ارائه بدهید.
تستهایی میگرفتند و موقعیتهایی طراحی کرده بودند که ما را در آن موقعیتها قرار میدادند. تک تک ما مصاحبهای هم داشتیم. از قبل گفته بودند فرم خوداظهاری و دورههایی که طی کرده بودیم را ارائه دهیم.
اساتید حرفهای مدیریت همان شب اینها فیلم را میگذاشتند و تجزیه و تحلیل میکردند و یک گواهی شایستگی ارائه میدادند. میگفتند مثلا از ده شایستگی در سه مورد باید آموزش ببینید.
دقیقا من با آنها مذاکره کردم و خواستم که این پالایش و سنجش شایستگی را انجام دهید. البته با معاونت زنان داریم مذاکره میکنیم که بتوانیم به یک روش ارزانتر برسیم.
ما اخیرا آمدیم ۲۴ مدیر استانی حوزه خودمان را جمع کردیم. اولین بار بود که اینها در طول این ۳۰ - ۴۰ سال در کنار هم قرار گرفتند. قرار گرفتن در یک خوابگاه این خودش یک کلاس آموزشی است. نیازسنجی کردیم، گفتند بودجه یاد بدهید. من نگران کلاس بودم که این کلاس خوب باشد. آقای فرزانه بدون پاورپوینت آمد کلاس باید ۴.۵ باید تمام میشد تا ۵.۵ اینها به زور رفتند. ایشان توضیح دادند که از کجا میتوانید پول بگیرید از فلان بند میتوانید استفاده کنند.
این را هیچ کس نمیتواند بیاموزد. گفت: مثلا بروید سراغ بودجه شوراها. من از روزی که آمدم آموزش و پرورش پول طرح هایم را از جای دیگر میآورم. دیگر معاونتها و ادارههای کل بودجه خیلی بیشتری دارند. ما برش میزنیم. چند طرح داریم مثلا طرح آموزش حقوق در این ده استان، آموزش بهداشتی در این ده استان که البته آموزشهای که سازمان مدیریت برای شما برگزار بود و شما به تفصیل درباره آن صحبت کردید برای یک مدیر مدرسه منطقه یا حتی استان خوب است، اما مسأله وزارتخانه که اداره یک مدرسه یا بنگاه نیست. سیاست گذاری است. به این موضوع اندیشیده اید؛ دورهای که برای شما برگزار کردند بیش از آن که برای مدیر سیاست گذار و مدیر حوزه وزارتی کاربرد داشته باشد برای یک مدیر حوزه اجرایی کاربرد دارد؟شما میخواهید به این پاسخ برسید که ما بر اساس چه شاخصهایی انتخاب میکنیم.
بله چگونه شاخص میدهید؟
ما شاخص میدهیم.
شاخصها چقدر مطالعه شده است؟
بالاخره در هر کاری خطا وجود دارد.
نگفتیم خطا نداشته باشید گفتیم بر اساس چه منطقی ارائه میدهید و چگونه ارائه میدهید؟
همان تیم. تیم پژوهشی هفتهها کار میکند و شاید نتوانیم به این زودیها کار اجرا کنیم.
اما کار به این مهمی اگر خوب انجام شود در تاریخ میماند و اگر بد انجام شود؟
آموزش هیچگاه بد نیست. خطا شاید در انتخاب استانها صورت گیرد. ما تلاش میکنیم که سه برابر سهمیه بدهیم که آن درصد خطا را کم کنیم. من که نمیتوانم از همه زنهای کشور تست بگیرم.شما که اصلا قرار نیست که کار اجرایی نیست. وظیفه شما سیاست گذاری و نظارت و ارزیابی است.
فرق من با دیگران این است که کاملا عمل گراهستم. همین جمله توان افزایی مدیران را یک طرح کردم. همه حرف میزنند، اما اجرا نمیکنند.
سوال این است که مثلا اگر ما درباره افزایش جرأت مندی دانش آموزان سخن میگوییم؛ چه طرحی برای ان داریم؟
یکی از مشکلات جهان سوم این است که طرحهای خوب را با کیفیت بد اجرا میکنند.شما هیچ جا را با آموزش و پرورش نمیتوانید مقایسه کنید. این قدر بزرگ است.
معنای این حرف این است که شما درگیر کار اجرا شدید؟ شما باید سیاست گذاری کنید.
مسوولیت اصلی وزارت خانه سیاست گذاری است. در بعضی از کشورها چند وزارتخانه در یک ساختمان قرار میگیرد.درست است ما باید سیاست گذاری کنیم بدهیم به استانها اجرا کنند.
از امور اداری و استخدامی ریاست جمهوری برج ۱۱، بخش نامه مفصلی به وزارتخانه دادند؛ که در آن توضیح داده میشد مدیران عملیاتی مدیران میانی و ... چه شاخصهایی باید داشته باشند. شما بر اساس آن بخش نامه که درباره وزارتخانه هاست عمل میکنید؟
نه ما از آن استخراج میکنیم.
شما تمام همتان را گذاشتید در تربیت مدیران و نیروهای اداری آموزش و پرورش. اما ما در مدارس دخترانه امروزه با مسألههایی مثل خودکشی، خون بازی و نظیر آن مواجه هستیم. عدم وجود مشاور در مدارس دخترانه و پسرانه مسأله آسیبهای اجتماعی و نظیر آن مسألههای پراهمیتی است. آیا مسأله بقاء، جلوگیری از خودکشی، آسیبهای اجتماعی و نظیر آن از مسأله مرد یا زن بودن مدیر پراهمیتتر است. هرچند پرداختن به هر دو امکان پذیر است. اما سوال من درباره اولویت بندی شماست.
بالاخره یک جایی باید اهمیت مسأله مشاور در مدارس را به وزیر منتقل کنند. شما چه کردید. چون شما مسوولیت میان بخشی دارید دختران مشاور ندارند. این برای شما اهمیت ندارد؟
اداره کل آسیبهای اجتماعی زیرمجموعه تربیت بدنی است و اداره کل مشاوره تحصیلی زیرمجموعه پرورشی است. انجمن اولیا و مربیان هم مستقل. این سه از هم جدا هستند.
مشاوره یک نفر را در مدارس دارد، ولی آسیببهای اجتماعی هیچ نیرویی ندارد. این موضوع باید حل شود.شما به عنوان مدیر کل زنان باید حل کنید
من بارها گفته ام که این دو باید یکی شود اینها طرحهای علمی دارند، اما آدم و نیرو و کادر ندارند نمیتوانند طرح هایشان را جلو ببرند. مشاور ندارند و مشاور دست آسیبهای اجتماعی نیست. پراکنده است نصف بودجه در آنجاست و نصف بودجه در این جاست.
شما پیشنهاد رسمی ارائه دادید؟
ما داریم کار میکنیم. دفتر امور زنان چقدر توان دارد که روی همه اینها کار کند. بگذارید من برسم. من تازه این مسوولیت را گرفته ام.ما گفت و گویمان صرفا با شخص شما نیست با ساختارها وسیاست هاست. به نظر شما دفتر شما مسوولیت اصلی اش در حوزه آسیبهای اجتماعی نباید این باشد که مسائل را مطالعه بکند و برنامهها را ارزیابی کند و نقصانها را شناسایی کند و برنامه پیشنهاد دهد.
همین کار را میکنیم. مسوولیت این دفتر همین است. با همکاری معاونت امور زنان طرحی را در حوزه آسیبهای اجتماعی انجام دادند. در حوزه آسیبهای اجتماعی در حوزه دختران و زنان تحقیقی دو سال پیش با حمایت درفتر آسیبهای اجتماعی صورت گرفت.
لطفا بفرمایید در حوزه آسیبهای اجتماعی و در حوزه زنان دفتر چه کاری انجام داده؟
از تحقیقی که دو سال پیش با همکاری این معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری انجام شده نتایجی استخراج شده که بر اساس آنها طرحهایی به ریاست جمهوری ارجاع شده است. اما در معاونت زنان ریاست جمهوری مورد موافقت قرار نگرفت. مذاکراتی با آسیبهای اجتماعی وزارتخانه و قسمت مشاوره داشته ایم.
طرح دوام زندگی، آموزش مهارتهای زندگی به دختران، آموزش حقوق و مسوولیتهای فردی به دانش آموزان دختران متوسطه، آموزش بلوغ به دختران، آموزش هویت شناسی دختران، این طرحها در سالهای گذشته مورد موافقت قرار نگرفت الان طرحی با دفتر اموز زنان بحث میکنیم. آموزش مهارتهای زندگی و پرورش این مهارتها در دختران که کتابهای کوچک برای دختران ومرد نوشته شود.
خنده دار نیست که هنوز آموزش مهارتهای زندگی جایگاهی در وزارتخانه ندارد؟
آموزشهای مهارتهای زندگی یکی از پیشنهادات این طرح بود.
چرا نباید جزو برنامههای درسی آموزش و پرورش باشد؟
همین بحث را اگر با آقای محمدیان (رییس سابق سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی) مطرح میکردید. ایشان میگفتند در فلان صفحه فلان کتاب آمده ما هم میگوییم غلیظتر شود میگویند اینها را دیدیم شما نمیدانید. بروید از آنها بپرسید. آن پژوهشی که ما انجام میدهیم درباره حضور زنان به من مربوط است.
بخش عمده آموزش و پرورش به محتوا و برنامه آموزشی بر میگردد. به خانم حکیم زاده میگوییم سرچ کنید و آموزش و پرورش فنلاند ژاپن و ایران گزارشهای ساده خبری وجود دارد که متوجه میشویم که رویکرد آموزش و پرورش ما بسیار غلط است و اتفاقا بر اساس شاخصهای دینی و مذهبی هم غلط است.
یعنی همه اذعان دارند که آموزش مهارت زندگی موجب تقویت زمینههای فرهنگی و مذهبی جامعه هم میشود. با خانم حکیم زاده معاون وزارتخانه صحبت میکردیم میگفتند من مسوولیتی ندارم که محتوا و برنامه آموزشی را تغییر دهم برنامه دست آقای محمدیان (رییس سابق سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی) است.
مطمئنا شما باید نشستی با رییس این سازمان داشته باشید. من دقیقا در دفتر آقای بطحایی گفتم زمین و زمان میگویند حجم کتابهای ما زیاد است. یکی از دوستان که کارش تطبیق مدارک خارج از کشور با ایران است میگوید دو سال بیشتر است، اما ایشان میگفتند قانون میگوید ما برای ۵۰ دقیقه کتاب بنویسیم، اما الان ۳۵ دقیقه است. ۵ شنبه هم که کم شد. میگویم همه هستند آقای زرافشان هم هستند همه میدانیم باید کم کنید. میگوید بیایند مصوب کنند و ما کم میکنیم.
بچهها در سایر کشورها زندگی و شهروندی را میآموزند ما در آموزش و پرورشمان به متخصصان مراجعه میکنیم میبینم بخش عمدهای از آسیبهای اجتماعی و مشکلات اخلاقی بر میگردد به این که دانش آموز مهارتهای زندگی را نمیآموزد. از آقای دکتر اکرمی وزیر آموزش و پرورش دولت مهندس موسوی پرسیدم به نظر شما آموزش و پرورش یک کشور اسلامی بیشتر در زمینه مهارتهای زندگی مسوولیت دارد یا آموزش و پرورش کشوری که ادعای دینی ندارد؟ ایشان میگویند یک کشور اسلامی. رابطه میان دین داری و مهارتهای زندگی چیزی مثل رابطه رفع فقر و دین داری است.
قطعا باید باشد. اما چرا همه انتقاد میکنند چرا این همه به خودمان اجازه میدهیم. شما محصول همان آموزش و پرورش هستید محصول همان کشور هستید یا شایسته هستید یا نیستید. ما از همان آموزش و پرورش آمده ایم بیرون. متخصصان زیادی نشسته اند و دارند برنامههای درسی مینویسند. کمی بگویید من چکار کردم. چرا در تلگرام و فضای جمعی و مجازی و اداره و جلسه همه انتقاد میکنند. مردم عادت کردند که طلبکار باشند. برف میآد نمیروم جلو خونه خودم را جارو کنم.
آموزش و پرورش نباید شهروندی را بیاموزد؟
چرا آموزش و پرورش باید همه چیز را بیاموزد. وزارت نفت هم مسوولیت دارد. همه وزارت خانهها از آموزش و پرورش برخوردارند
چرا از سودشان به عنوان مسوولیت اجتماعی به آموزش و پرورش نمیپردازند؟
بله این مسأله است که چقدر از تولید ناخالص ملی به آموزش و پرورش اختصاص مییابد؟ یک درصد اکنون سند چشم انداز میگوید ۷ درصد و، اما چراگفته میشود با یک سوم بودجه میتوانیم وزارتخانه را اداره کنیم.
چقدر ارگانهای دیگر وظیفه انجام میدهند. مسوولیت آموزش و پرورش چرا باید مدرسه سازی باشد. چرا همه چیز سر آموزش و پرورش خالی میشود؟ مثل یتیمی که همه میزند تو سرش. یکی آموزش و پرورش یکی صدا و سیما همه انتقاد میکنند...
مشکلاتی که شما در حوزه دختران احصا کردید چه هستند؟
میزان تحت پوشش تحصیلی دختران و افزایش سطح پوشش تحصیلی دختران. مشکل دوم شاید در آسیبهای اجتماعی بتوانیم وارد شویم در حوزه دختران و زنان. دولت یک میلیون کارمند زن دارد که نصف آن در آموزش و پروش است و ما نمیتوانیم آنها رها کنیم ۶.۵ میلیون دختر فرهنگی داریم. ما درباره زنان فرهنگی به دنبال توان افزایی آنها هستیم.
در حوزه آسیبهای اجتماعی ما طرحهایی پیشنهادی به دفتر آسیبها و مشاوره آموزشی میدهیم تا بتوانیم سهم بیشتری برای دختران در نظر بگیرند.
همچنین برای نشاط و شاداب سازی مدارس طرحهایی را داریم یکی از طرحها طراحی یک سرود ویژه دختران است که بتوانیم روی آن حرکات ورزشی بگذاریم و ملزم کنیم همه مدارس دخترانه سرود صبحگاه بگذارند و ورزش کنند.
یک سوال! دخترانی که به سن تکلیف نرسیده اند در آموزش و پروش باید با حجاب در مدرسه حاضر شوند؟
میخواهید من چکار کنم؟ یکی از طرحهایی که پس ذهنمان هست. اول تا سوم اصلا مجبور نیستند که روسری سر کنند. من جلسه داشتم برای اینها یعنی گفتگو شده. پیشنهاد دادیم که حداقل روسری سر کنند نه مقنعه یا سرکلاس دختران دانش آموز اول تا سوم روسری را در بیاورند. من آخر در مجموعه بزرگتری هستم این را بگویم چه اتفاقی میافتد؟
شما طرح تحقیقیای انجام دهید که این مسأله چه تأثیری در واکنشهای دختران در سنین بالاتر میگذارد؟
همه اینها کار شده
چرا همه اش میگویید همه اینها کار شده هر تحقیقی پیشینه تحقیق دارد. وجود یک پیشینه پژوهشی به معنای آن نیست که همه مسألهها پاسخ داده شده است.
یک چیز جدیدی نیست که من بخواهم از صفر شروع کنم.
شنیده ایم منطقه ۱۲ همه باید اجباری چادر سر کنند. گفته اند ما منطقه خاصی هستیم. شماتحقیق نکرده اید؟ انگار یک قانون نانوشتهای وجود دارد. در مهر امسال یک مدرسه دخترانه در منطقه ۱۲ رفتم دیدم که همه چادری هستند بعد بیرون میروند و گلوله میکنند و میگذارند کیف به هر حال شما دراین باره چه میکنید؟
در برنامههای کاری ام هست و شجاعت آن را دارم. شما باید درباره این موضوع با مراجع تقلید و اندیشمندان، معاونت ریاست جمهوری و نمایندگان گفتگو کنید.
شما آیا قبول دارید که مسوولیت اصلی شما ارزیابی نقاط ضعف و نقصانهای سیاستها و برنامههای آموزش و پرورش در حوزه زنان است. در تمام رسالتهایی که شما برای اداره کل امور زنان مطرح کردید مسوولیت اساسی تان ارزیابی سیاستها و برنامهها و شناسایی نقاط قوت و ضعف و پیشنهاد طرح به قسمتهای مربوطه است. آقای مینایی پور میگویند مدارس دخترانه مشاور ندارد. وزارت خانه کاری نمیتواند بکند؟
تمام انتقادات شما شاید از کمبود اطلاعات باشد. بحران آموزش و پرورش این است که یک سوم آموزش و پروش در ۴ سال آینده بازنشست میشوند.این را ما بارها طرح کردیم.
همین امسال ۹۰ هزار خارج میشوند سازمان مدیریت ۱۸ هزار مجوز ورود داده است. تعدادی هم دانشگاه فرهنگیان و جاهای دیگر وارد میشوند. سازمان مدیریت اصلا متوجه نیست. سازمان میگوید به ازای ۱۵ دانش آموز باید یک معلم داشته باشید ما میگوییم به ازای هر ۱۱ نفر برای این که در برخی جاها ما به ازای هر ۵ تا دانش آموز ناگزیریم یک نیرو بگذاریم.
شما باید بگویید من وظیفه ام حمایت از دختران است.
او میگوید کلاس من معلم ندارد حالا ما مشاور بگذاریم؟!
شما وظیفه تان دفاع از دختران مدارس دولتی است.
من میدانم که چقدر مسأله داریم سال بعد ۵۰ نفر دانش آموز سر یک کلاس قرار میگیرند. فقط ساکت کردن بچهها سرکلاس هنر است. ساکت کردن بچهها در هنرستان هنر است. در کار و دانش تدریس کردید؟ این یکی از مشکلات بزرگ معلمان است. اما وقتی اولویت دولت و حاکمیت این است. چقدر من میتوانم تغییر ایجا د. کنم؟
برخی انتقاد کرده اند که از کارشناس مرد استفاده میکنند؟
اصلا من نیروی مرد دارم؟
ندارید؟
ندارم، اما حتما استفاده میکنم. ما ۹ پست خالی داریم. در چندتایی که پیشنهاد دادم و حراستشان را رد کردند یکی آقا بودند. قطعا من از وجود مردان استفاده خواهم کرد. این تفکر یک اشتباه است. اندیشه مردانه باید در جریان امور زنان بیاید. مردان کلان نگر و زنان جزء نگرند. علاوه بر این که ما نیروی اجرایی مرد نیاز داریم. من طرحی داشتم به نام مدارس خواهر خوانده که مدارس برخوردار شهر تهران با مدارس غیربرخوردار شهرستانهای محروم خواهر خواننده شوند.
بیشتر بخوانید:مدیرکل امور زنان و خانواده آموزش و پرورش منصوب شد
از هم بازدید کنند انجمن اولیاء مربیانشان رفت و آمد کنند. یک پیوند قومی و قبیلهای در کشورما صورت گیرد. ارتباطی بین اقشار مختلف افزایش یابد. بچههای برخوردار بروند و فرهنگ شکر گزاری را در اینها نهادینه کنیم. با شهر تهران صحبت کردم که مدارس شهر تهران، غالبا از هیأت امناییها را به یک منطقه محروم ببریم. تهران آماده، شهرستانها آماده، اما من وقت ندارم. اگر من یک نیروی مرد خوب داشتم که هر روز برود مأموریت. میتوانستم این کار را انجام دهم
در اندیشهها ارتباطات و طرح دادن هایمان هم ما به مردان نیاز داریم. ما میخواهیم برای زنان برنامه آموزشی بنویسیم چه اشکالی دارد یک مرد متخصص مشارکت داشته باشد. چرا فکر میکنند در دفتر امور زنان حتما فقط باید زنان شاغل باشند؟ اصلا مخصوصا از مردان استفاده میکنم.
خانم گرد از معاونان زنان خوب آموزش و پرورش در زمان آقای بطحایی برکنار شد و بعد شدند مشاور و بعد هم استعفا دادند؟
چه کسی این را میگوید؟ نه استعفا ندادند رفتند دانشگاه شریعتی. البته من نباید جوابگو باشم.
شما معاون امور زنان هستید؛ میگویند شما چکار کردید؟
هر مدیری حق دارد زیرمجموعه اش را انتخاب کند. حالا، چون خانم هست بگوییم نباید این کار را انجام دهد. البته من همان شب یک مقاله نوشتم در دفاع از گرد. عنوانش بود: خداحافظی مظلومانه یک معاون وزیر. در حالی که یکی از گزینهها ارتقا من بودم. در همین زمان من آقای وزیر را زیر سوال بردم.
گروهی گفتند هوش سیاسی نداشتی و به خودت ضربه زدی و گروهی دیگر گفتند تو جایگزین خانم گرد را تخریب میکنی. من معاون دفتر وزارتی بودم. کدام معاون دفتر وزارتی در نقد وزیر مقاله داده است. خانم گرد قبلا رییس دانشکده شریعتی بودند. قبلا مدیر دانشکده دختران بودند و الان مدیر هم دختران و هم پسران هستند. علاقه بسیار زیادی به آن کار داشتند.
به نظر میرسد با نام مستعار مقاله ارائه کردید؟
من با اسم خودم مقاله ارائه کردم.
منبع:جماران
انتهای پیام/