موضوعی که در عرصه سیاست خارجی عکس آن بوده و ریاض توانسته با حضور بن سلمان دستاوردهایی برای خود ثبت کند. هرچند در عرصه امنیت بن سلمان شکست خورده اما این ولیعهد جوان توانسته بر اساس سیاستهای گامبهگام منطقهای واشنگتن بهعنوان یک عنصر سیاسی عربی موفق عمل کند.
طرح آمریکاییها حل مناقشه اعراب-اسرائیل به وسیله ریاض و ولیعهدی بن سلمان بود که عربستان در این زمینه به موفقیت نسبی رسید و متأسفانه خط سازش را در پیش گرفت. تا جایی که بعضی از چهرههای سیاسی- امنیتی عربستان سعودی در یک سال گذشته بارها در مجامع صهیونیستی تلآویو حضور پیدا کردند و مورد استقبال مقامات سیاسی رژیم اشغالگر قدس قرار گرفتند.
بیشتر بخوانید: نگرانی سعودیها از عواقب حکومت «صدام جدید»
به نظر میرسد هرآنچه محمد بن سلمان در خارج توانست سیاستهای آمریکاییها را دنبال کند در داخل موفق عمل نکرد. شکاف سیاسی موجود پیرامون جنگ یمن به یک چالش اساسی برای ریاض تبدیل شده و بسیاری از مقامات سیاسی عربستان نسبت به این موضوع اعتراض دارند.
بعضی از خاندان سلطنتی عربستان بارها از بن سلمان انتقاد کردند و این رفتار را موجب کاهش بودجه وبیثباتی ریاض دانستند. این درگیریها صرفاً به جنگ یمن کشیده نشد و با ورود عربستان به چالش جدی در قبال دوحه، مردم عربستان فهمیدند دیگر شاهد وحدت سیاسی در سطح مسوولان سیاسی خود نیستند. با درگیری دوحه - ریاض مقامات سابق دولت عربستان به مخالفت با بن سلمان روی آوردند و این اقدامات را نوعی غرور کاذب آل سلمان دانستند .
روزنامه الوطن به گزارشی از توییتر یکی از شاهزادگان سعودی این اختلافات را بالا معرفی کرده و نوشته است : «از برادرانم در هیأت بیعت میخواهم تا نشستی با اعضای ارشد خانواده حاکم برگزار کنند و ملک سلمان و پسرش را برکنار کنند و اشخاص شایستهای از فرزندان ملک عبدالعزیز و یا نوادگان وی را برای حکومت معرفی کنند.»
ناامنیهای داخلی در ریاض به اینجا نیز بسنده نکرده و افزایش شکاف میان بن سلمان با وهابیت برای چهرهسازی دیگر از خود ، متعصبین عربستانی را نسبت به او برانگیخته است. بن سلمان برای آنکه در خارج از کشور وجهه لیبرال از خود بسازد با متنفذین سنتی وهابیون در دربار عربستان سرد برخورد میکند و همین امر شکاف عظیمی در پایگاه اجتماعی و قدرت بن سلمان ایجاد کرده است.
آل سعود با وهابیت پیوند جداییناپذیری خورده و جدا شدن این پیوند میتواند برای هر دو نابودگر باشد. اگر عربستان سعودی بدون وهابیت بخواهد به حکومت خود ادامه دهد قطعاً نابود خواهد شد و حذف ثروت نفتی آل سعود از جیب وهابیون این فرقه را تا مرز انحلال پیش خواهد برد.
به واقع این دو گروه پیوند ناگسستنی در طول تاریخ داشتند و حال با حضور محمد بن سلمان در قدرت این موضوع به یک چالش جدی تبدیل شده تا جایی که القاعده عربستان رسماً از بن سلمان بهعنوان یک انسان شرور و بد نام میبرد. هرچند همین القاعده در یمن از بن سلمان پول دریافت کرد تا علیه انصارالله بجنگند اما در عربستان با چالش جدیای مواجه شده که میتواند مشروعیت القاعده را زیر سؤال ببرد و بر همین اساس است که القاعده در عربستان به مشکل جدی برای ریاض تبدیل شده است.
روزنامه رأیالیوم هم روز گذشته نوشت که طرفهای غربی به محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی توصیه کردهاند و از وی خواستهاند که کمتر در ملأعام حاضر شود و طرحهای ابتکاری و تصمیمگیریهای جنجالی خود را، که باعث دشمنآفرینی در داخل خاندان پادشاهی و حتی محافل عمومی خواهد شد، به حداقل برساند. غربیها همچنین از بنسلمان خواستهاند مانند یک پادشاه واقعی رفتار نکند بلکه منتظر بماند تا بر کرسی پادشاهی تکیه بزند.
بن سلمان هرچند از اتفاقات کاخ پادشاهی تا به امروز در انظار دیده نشده اما نمیتواند عنصر کلیدیای که قرار است پرونده سازش با اسرائیل را در میان اعراب به یک نقطه مطمئن برای واشنگتن برساند، به ناگاه حذف شود. البته مشکلات داخلی ایجاد شده با حضور بن سلمان میتواند حامیانش را نگران کند و همین امر سبب حذف چتر امنیتی سیا برای سلامتی و جان بن سلمان شود. حوادث روز گذشته و حمله به چند پلیس در سطح شهر نشان از افزایش موج نارضایتیهای اجتماعی و شروع دوران گذر از اصلاحاتِ ظاهری است.
مردم عربستان با عبور از دوران اصلاحاتِ بن سلمان قطعاً برای ریاض چالشآفرین خواهند شد و توقعات اجتماعی آنان با حضور یک خانواده در قدرت تأمین نخواهد شد و همین امر به رفرم و عبور از پادشاهی خاندان آل سعود منجر میشود. باید دید حامیان امنیتی بن سلمان با بودن او در قدرت تا کجا تأمین منافع میشوند و چقدر بن سلمان برای آنان اهمیت دارد؟
منبع: صبح نو
انتهای پیام/