به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، خانواده به عنوان اساسیترین نهاد اجتماعی، پدید آورنده پیوند رسمی، عمیق و پایدار جسمی و روحی میان زن و مرد برای زیستن در فضای واحد است و این موضوع در کشورمان بسیار پررنگ تر از سایر جوامع است.
پرداختن به این بنای مقدّس بنیادین سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطه هلاکت و ضلالت بوده است.
طلاق، اعتیاد، بالا رفتن سن ازدواج و ... از جمله بحران هایی هستند که همواره تهدیدی برای فروپاشی نهاد خانواده به شمار می آیند اما چند سالی است که زنگ خطر تهدیدی جدید به نام ازدواج سفید به عنوان بحرانی نوظهور در میان جوانان به صدا درآمده است و شاید از تهدید هم پا را فراتر گذاشته است.
ازدواج سفید یعنی زندگی مشترک زیر یک سقف بدون خواندن صیغه و ثبت سند ازدواج رسمی که نه از نظر سنت و نه از نظر شرع برای خانواده های اصیل ایرانی پذیرفتنی نیست. پدیده ای که در دنیای غرب با توجه به تغییر سبک زندگی، افول باورها و اعتقادات مذهبی و دینی و در کنار آن، افزایش فشارهای اقتصادی بیشتر بر پایه ارضای غرایز، بی بند و باری اجتماعی و فروپاشی نهاد خانواده انجام می گیرد و امروز برای مردم غرب امری عادی به شمار می آید.
این پیوند بر خلاف ازدواج دائم و موقت نه در شرع و نه در عرف ما ایرانیان جایی ندارد، چون دختر و پسر بدون برگزاری مراسم عقد و به خاطر منافع اقتصادی و عاطفی زیر یک سقف میروند.
علی رحیمی متخصص مشاور خانواده، درباره تعریف «ازدواج سفید» به خبرنگار ما گفت: این نوع ازدواج که ابتدا از غرب شروع شد نوعی هم باشی است که در آن دختر و پسر بدون هیچ قید و بند و تعهدی در کنار یکدیگر زندگی می کنند و پیوندی به مدت زمان نامعلوم بین دو فرد برقرار میشود که فاقد مشروعیت اجتماعی و حقوقی است.
وی ادامه داد: هرچند این امر در ایران هنوز گسترش پیدا نکرده اما متاسفانه در برخی کلان شهرها مشاهده می شود، این رابطه هیچ سنخیتی با عرف، فرهنگ و آداب رسوم ما ندارد و جوانان با پیروی از فرهنگ غرب و به دلیل اینکه هیچ نوع مسئولیت و تعهدی در این رابطه وجود ندارد به سادگی جذب آن می شوند.
رحیمی گفت: عوامل متعددی چون تهاجم فرهنگی، کمرنگ شدن باورهای مذهبی و اخلاقی، سنت های غلط ازدواج، هزینه های کمرشکن اقتصادی، تنوع طلبی جوانان، قوانین و شرایط دشوار و زائد عقد و طلاق سبب گرایش جوانان به ازدواج سفید شده است.
وی ادامه داد : نبود مسئولیتپذیری و تعهد مهم ترین عنصری است که جوانان را به این رابطه سوق می دهد چراکه هیچ یک از طرفین تعهدی برای ادامه رابطه ندارد و هر زمان که بخواهد می تواند از رابطه خارج و با فرد دیگری معاشرت نماید.
این متخصص و مشاور خانواده بیان کرد: در بسیاری از موارد سخت گیری خانواده ها در امر ازدواج، جهیزیه ها و مهریه های سنگین، بیکاری و مشکلات اقتصادی جوانان نه تنها اقبال جوانان به ازدواج رسمی را کم و سن ازدواج را بالا می برد بلکه زمینه ساز بسیاری از بحران های اجتماعی می شود.
امروزه استفاده بی حد و مرز جوانان از فضای مجازی، کم رنگ شدن باورهای مذهبی در میان افراد وکم رنگ شدن نقش حمایتی خانواده، آسیب های اجتماعی جدی را بر پیکره جامعه وارد کرده است و اگر دیر بجنبیم با مشکلات بزرگی مواجه خواهیم شد که برای حل آن دیگر دیر شده است.
ازدواج واژه مقدسی است، بنابراین زندگی دختر و پسر زیر یک سقف را بدون عقد شرعی نمیتوان ازدواج نامید؛ بلکه چنین رابطهای با اهدافی مانند برآوردن نیازهای جنسی و روانی برقرار می شود و اگرچه ممکن است از زاویهای برای افراد ساده و مثبت باشد، ولی اثر ویرانکنندهای بر دختر و پسر میگذارد، این افراد در آینده به راحتی نمی توانند وارد رابطه رسمی و ازدواج رسمی شوند و از لحاظ عرفی و فرهنگی نگاه مثبتی به این افراد وجود ندارند .
فرزندان حاصل از چنین ازدواجی بیشترین لطمه را متحمل میشود، چراکه چنین ازدواجی ثبت نمیشود و سرنوشت آنان پس از تولد مشخص نیست. بارداریهای ناخواسته و عوارض بهداشتی ناشی از سقط جنین غیرقانونی از تبعات دیگر ازدواج سفید است.
رحیمی در این باره گفت: یکی از مهم ترین آثار این نوع رابطه از بین رفتن قداست و حرمت خانواده هاست، چنین رابطهای موجب کاهش فرزندآوری میشود چراکه هیچ یک از طرفین مسئولیتی برای ادامه این رابطه ندارند و ترجیح می دهند هر زمانی که خواستند از یکدیگر جدا شده و وارد رابطه ای جدید شوند.
این متخصص و مشاوره خانواده افزود: این رابطه از نظر شرعی نیز گناه محسوب میشود و همواره فرد با نوعی ترس و نگرانی از عواقب چنین رابطهای دست و پنجه نرم میکند. این در حالیست که اگر این روابط ثبت شود، امکان اثبات متعلق بودن فرزند به پدر وجود دارد.
وی مهم ترین راه کارهای جلوگیری از تمایل جوانان به این نوع روابط را توجه به چارچوب های فرهنگی جامعه ، تقویت بنیان خانواده، حمایت عاطفی والدین از فرزندان، آگاه سازی نوجوانان و جوانان از عواقب شوم این نوع روابط، فراهم کردن اشتغال و شرایط ازدواج آسان برای جوانان و ... دانست.
جوانان باید به این نکته توجه داشته باشند که این رابطه نه از سوی خانواده و نه نهادهای اجتماعی پذیرفته نمیشود، بنابراین میتواند آسیبهای زیادی را به همراه داشته باشد. هرچند که ممکن است ارضای عاطفی و جنسی و سرنوشت یکسان اقتصادی به دنبال داشته باشد، اما به محض آشکار شدن، مردم با آن مخالفت میکنند و حمایتهای اجتماعی از زوجین برداشته میشود. چرا که این پیوند از نظر حقوقی و قانونی هیچ جایگاهی ندارد.
تلاش ِازدواج سفید، ساختن خانواده ای ناپایدار، همراه با مشکل و تنش های عاطفی است که همواره با نوعی شک و تردید که آیا می تواند در آینده به این وضعیت ادامه دهد یا خیر، روبرو است. آیا این توصیف درستی برای خانواده ایرانی است ؟ در این شرایط به نظر میآید لازم است از سویی با فراهم کردن زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی و از سوی دیگر با فرهنگسازی و تشویق جوانان به ازدواج دائم از میزان تمایل آنان به روابطی مانند ازدواج سفید کاست و جامعه را از عوارض شوم چنین پیوندهایی مصون نگه داشت.
آیا هنوز وقت آن نرسیده که کارشناسان و مدیران جامعه ما با دید و نگرشی متفاوت راه حلی منطقی برای حل بحران ازدواج جوان ها بیابند؟ تاکی باید دست روی دست گذاشت تا ساختار و بنیان خانواده ایرانی را دیگران برای ما بسازند و جوانان ما الگوهای نامناسب غربی را برای مهم ترین رویداد زندگی خویش که ازدواج است برگزینند. آیا اختصاص دادن بودجه کلان و نشست فوری مسئولان برای حل این بحران از هر واجبی، واجب تر نیست؟
گزارش از سولماز محمدی
انتهای پیام/م