وی در جریان مبارزه مسلحانه با رژیم شاه، در شب ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۳ درحالیکه در خانهای تیمی مشغول ساختن بمب دستساز (صوتی) بود، بمب در دستانش منفجر شد. بر اثر شدت جراحات وارده دست چپ او قطع و از هر دو چشمش نابینا شد.
لطفالله میثمی در سال ۱۳۹۳ از سوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات تقدیر و قلم طلایی به او اهدا شد. وی هماکنون مدیرمسئول نشریه چشمانداز ایران است. خاطرات او از ماه رمضان به دلیل سابقه طولانی قبل و بعد از انقلاب جالب توجه است. این گفتوگو از نظر میگذرد.
آقای مهندس میثمی چه خاطرهای از ماه رمضان دارید؟
من خودم متولد روز نخست رمضان سال ۱۳۱۹ در اصفهان هستم و جالب اینجاست که مادرم خودش با زبان روزه من را به دنیا آورد.
پس بهعنوان یک مسلمان معتقد مناسک و آداب مذهبی را به جا آوردهای؟
بله، از همان ابتدا خداوند این توفیق را به من داد که هر ماه رمضان روزه بگیرم. هم دوره دبیرستان و هم دوره دانشگاه من روزه میگرفتم و در این موارد خیلی فعال بودم.
آقای مهندس میثمی در دوران مبارزات خود علیه نظام شاهنشاهی چه خاطرهای از ماه رمضان دارید؟
پنجم رمضان سال ٥٧ بود که در اصفهان شهری که من در آن متولد شدم، حکومت نظامی برقرار بود. سر سفره افطار ما به برقراری حکومت نظامی اعتراض کردیم.
دورهای هم قبل از انقلاب شما زندان اوین بودید، در این دوران زمانی که به ماه رمضان برخورد کردید، اتفاق خاصی برای شما روی داد یا خاطرهای از آن دارید؟
بله، سال ١٣٥٠، ٣٠ نفر در یک سلول بودیم. یادم هست یک ردیف پتو میانداختیم. سحری غذا را تو پلاستیک به ما میدادند. برای وضو گرفتن خیلی آهسته میرفتیم که کسی بیدار نشود. این شیوه رفتار ما تأثیر زیادی در روحیه دیگر زندانیان داشت، به دلیل اینکه ما واقعا رعایت حال کسانی که روزه نمیگرفتند یا نماز نمیخواندند را میکردیم.
در دوران قبل از انقلاب چه خاطره دیگری دارید؟
سال ١٣٤٨ در جزیره لاوان بودم. ماه رمضان بود و مثل همیشه روزه میگرفتم. آنجا هم چون هوای گرم و شرجی داشت، روزهگرفتن بسیار سخت بود، طوری که من نمک بدنم کم شد.
منبع: روزنامه شهروند
انتهای پیام/