دارابیان (پدر پانیذ) در گفتگو با خبرنگار حوزه حوادث و انتظامی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛، اظهار کرد: دخترم پس از خروج از خانه، یکی از دوستانش را در بین راه ملاقات کرده و همراه وی به پارک رفته است.
پانیذ پس از گذشت ساعاتی در پارک به محض تاریک شدن هوا قصد بازگشت به خانه را داشت که ماموران گشت با مشاهده این دختر نوجوان و دوست او در یکی از پارکهای تهران، آنها را به یکی از خوابگاههای شبانهروزی مختص زنان و دختران خیابانی پایتخت منتقل میکنند.
او میگوید: درست همان شب اولی که پانیذ به خانه برنگشت به کلانتری رفتیم و نیامدن دخترم را به پلیس گزارش دادیم و قرار شد پلیس ماجرای مفقود شدن پانیذ را پیگیری کند.
پدر پانیذ این طور ادامه داد: شب گذشته (25 اردیبهشت ماه) از خوابگاهی که دخترم را به آنجا منتقل کرده بودند، با ما تماس گرفتند و ما نیز به سرعت خود را به خوابگاه رساندیم.
دارابیان در پایان گفت: خدا را شکر میکنیم که دخترم پانیذ پیدا شده است و خوشبختانه مشکل خاصی برای او پیش نیامده و هم اکنون در خانه مشغول استراحت است.
سوال اساسی اینجاست که آیا مسئول خوابگاه فوق پس از مشاهده پانیذ 14 ساله در میان سایر مددجویان، خود موضوع حضور چنین مددجویی را به کلانتری یا بهزیستی اطلاع داده است یا خیر؟
در صورت مثبت بودن پاسخ سوال فوق، سوال دیگری مطرح میشود که چرا با وجود گزارش والدین پانیذ به کلانتری مبنی بر مفقود شدن فرزندشان، پیدا شدن این دختر نوجوان که در این مدت در خوابگاه به سر میبرده به طول انجامیده است؟
بدیهی است؛ مامورانی که با موارد این چنینی برخورد میکنند و دختران با مشکل مواجه شده را میبینند و همچنین مدیران خوابگاههای روزانه و شبانه روزی باید ورود مددجویان جدید کم سن و سال به خوابگاه را به کلانتری و بهزیستی اطلاع دهند تا روند پیدا کردن خانواده کودکان گمشده تسهیل شود.
در حال حاضر هر یک از سامانههای تلفنی 137 شهرداری، 110 نیروی انتظامی و سامانه 123 اورژانس اجتماعی هر یک به طور مستقل موضوع ثبت گزارش مفقودی افراد گمشده را پیگیری میکنند.
عدم وجود سیستم یا سامانه ای یکپارچه و منسجم برای ثبت گزارش ورود مددجویان جدید به خوابگاههای ویژه زنان و دختران و همچنین نبود سامانهای واحد برای ثبت اطلاعات گمشدهها، خانواده کودکان و افراد گمشده را در مواقع پیگیری سرنوشت فرزندانشان با مشکل مواجه میکند.
گزارش از فرزانه فراهانی
انتهای پیام/
حتما یه مشکلی بین خودشو خانوادش هست که نمیخواسته برگرده خونش و الا پلیس یا مسئولای خوابگاه هیچ تقصیری ندارن دمشونم گرم واقعا
اولا چرا عکس گذاشتید؟
چرا عکس گذاشتید؟
حالت دوم اینه که دختره میترسیده شماره خانوادشو بده باباش بیاد ببینتش و بزنتش به خاطر اینکه تا اون موقع شب تو پارک بوده..واقعا برای خانواده اش متاسفم
و یه مورد دیگه اینکه این چه خانواده ایه که دختر 14 سالش حق داره تا اون ساعت از شب بدون اجازه خانواده تو پارک بمونه
حالت دوم اینه که دختره میترسیده شماره خانوادشو بده باباش بیاد ببینتش و بزنتش به خاطر اینکه تا اون موقع شب تو پارک بوده..واقعا برای خانواده اش متاسفم
و یه مورد دیگه اینکه این چه خانواده ایه که دختر 14 سالش حق داره تا اون ساعت از شب بدون اجازه خانواده تو پارک بمونه
هیچ کجاش با عقل نمی خونه بنابراین هر کس هر جوری بخواد ازش تفسیر درمیاره
بازخداخیرشون بده بردن خوابگاه .معلوم نبود اگه بیرون می موندن چه اتفاقایی براشون میفتاد
این کاملا روشنه اگر دختر درخواست تماس با خونه را می کرد قطعا بهش اجازه میدادن
این کاملا روشنه اگر دختر درخواست تماس با خونه را می کرد قطعا بهش اجازه میدادن
این کاملا روشنه اگر دختر درخواست تماس با خونه را می کرد قطعا بهش اجازه میدادن
چ چیزا
به احتمال قوی بنا به دلایلی از خونه فرار کرده بوده.
بی خود و مغرضانه مردم رو به پلیس و نیروهای خدوم امنیتی کشور بدبین نکنید.
به قول قدیمیا آب تو آسیاب دشمن نریزید.
خیلی ها هستن که خودشون کار درست کردن و الآن میلیونی درآمد دارن. نه اینکه همش منتظر باشن یکی بیاد بگه بفرما پشت این میز اینم حقوقت!
پایان ماه و دریافت حقوق است. رسیدگی به مشکلات وطراحی یک سیستم و نرم افزار کار کسانی نیست که به خاطر ژن خوب و پارتی و فلان سهمیه در اداره ای مشغول کار شده اند
وگرنه مامورین سعی می کنند همون اولش ببرنش خونش.
خدایا خودت نظم به همه عطا کن فقط خودت