سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پشت پرده حراج‌های فصلی چه خبر است؟

اعتدال در مصرف که همان استفاده از منابع به اندازه کفاف زندگی است به عنوان مهم‌ترین رکن در تعریف مصرف‌گرایی صحیح اسلامی بوده و عین عقلانیت است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،پس از انقلاب صنعتی بود که مدگرایی و مصرف گرایی ناشی از عدم ارایه الگوی مصرفی صحیح در جامعه، سیر صعودی خود را آغاز کرد و روز به روز بر رشد خود افزود تا جایی که با گسترش سرمایه داری در جامعه مخصوصاً جامعه اروپا، موضوعی تحت عنوان مصرف گرایی نوین بوجود آمد.

توسعه فروشگاه‌های بزرگ و تزریق مواد غذایی، پوشاک و وسایل لوکس و مدرن کم کم مردم را به مصرف گرایی عادت داد؛ و این خود شروعی شد تا هم زمان، منش مدگرایی جای خود را در میان مردم باز کند. بر اساس آن مردم به سمتی هدایت شدند که هر کالایی را باید در زمان محدودی استفاده کنند چنانچه بعد از آن کارایی خود را از دست داده و باید آن را تعویض کرد.

چنین انسان‌هایی که تلاش می‌کنند در خارج از حد کفاف زندگی تلاش کرده و حرکت کنند، در صد رضایت از زندگی و آرامششان نسبت به افراد قانع به حد کفایت زندگی کمتر است؛ چرا که آنان هر روز نسبت به آنچه که قبل‌تر در اختیار داشته‌اند دل‌زده شده و راضی نبوده و در تلاش‌اند تا برق دیگری را از دنیای به تعبیر خود "لاکچری و مدرن" تجربه کنند.

چگونه کارت‌های اعتباری، به ابزار مصرف‌گرایی تبدیل شد؟

در ادامه سردمدارانی که در تلاش بودند مصرف‌گرایی را به عنوان یک فرهنگ به مردم القا کنند اندیشیدند که مصرف‌گرایی می‌بایستی سهل و آسان گردد، پس ابزار مصرف گرایی باید مهیا می‌شد؛ دو نوع ابزار مصرف گرایی در جوامع رواج پیدا کرد: نخست حراج‌های پی در پی کالا‌ها و دیگری اشاعه کارت‌های اعتباری.

حراجی‌ها و ایجاد احساس نیاز کاذب!

در کشور‌های توسعه یافته، در طول یک سال به بهانه‌های متعدد حراج کالا‌ها وجود دارد. در حراج کالاها، از یک روان‌شناسی استفاده می‌شود و آن ایجاد احساس نیاز کاذب است. مشتری جنسی را که در حراج می‌بیند، فکر می‌کند که نیاز دارد، در حالی که اگر حراج نبود چنین احساسی به او دست نمی‌داد.


بیشتر بخوانید:مدگرایی و مدپرستی نمونه بارز استعمار فکری در جامعه


نیاز کاذب و توانایی خرید کاذب!

از سوی دیگر، فرد در بازار باید احساس کند که همه وقت، پول برای خرید دارد. در اینجا مسئله از طریق کارت‌های اعتباری حل می‌شود. به عبارت دیگر هرگاه احساس نیاز کردی، حتی اگر پول نقد هم نداشته باشی، با داشتن کارت اعتباری، پول به همراه خود داری. بنابراین نیاز هست (اما از نوع کاذب) توانایی خرید هم هست (به شکل مصنوعی).

این‌نوع مصرف‌گرایی، که همان برداشت بیش از اندازه‌ی هر فرد از منابع است، به طرق مختلف که گاهاً بسیار زیرکانه و نامحسوس بوده و با ظاهری جذاب در اشکال مختلفی نمایان می‌شود، فشار‌های اقتصادی زیادی را بر عمده مردم تحمیل می‌کند. در این‌باره اسلام برای جلوگیری از تحمیل هر‌گونه فشار اقتصادی بر مردم، باید‌ها و نباید‌هایی را در زمینه مصرف مطرح کرده است.

تبدیل نیروی انسانی فعال به ماشین مصرف‌کننده

مصرف گرایی  نتیجه چیزی جز نیاز‌های کاذب و فاصله گرفتن از حد کفاف و نیاز زندگی نبوده و نیست. در نتیجه انسان‌ها را به یک ماشین مصرف کننده تبدیل کرد تا از این راه به اهداف اقتصادی که همانا افزایش مداوم سود است نائل شوند.

این در حالی است که یکی از اصولی که هم از لحاظ سلامت روان و هم به عنوان سفارش دینی در موضوع مصرف مطرح است، اعتدال در مصرف و به عبارتی مصرف در حد کفایت می‌باشد.

کفایت، راه حل اسلام در عصر مصرف‌گرایی

در حقیقت شاید بهتر باشد این گونه بگوییم که اعتدال در مصرف به اندازه کفاف زندگی به عنوان مهم‌ترین المان در تعریف مصرف صحیح بوده و عین عقلانیت است چنانچه امام کاظم علیه السلام نیز قناعت به زندگی در حد کفایت را عاقلانه اندیشیدن و عاقلانه زندگی کردن دانسته و نتیجه زندگی که بر پایه قناعت در حد کفایت باشد را بی نیازی معرفی کرده اند. 

یکی دیگر از المان‌هایی که در بحث کفاف و مصرف معتدلانه باید توجه داشت این است که مصرف باید به گونه‌ای تنظیم و مدیریت شود که به طبیعت و منابع طبیعی آسیبی وارد نکرده و تخریبی مصرف نشود، چرا که رابطه انسان با طبیعت یکی رابطه تسخیری است و نباید در مسیر تخریب آن حرکت کرد.

در حقیقت این موضوع همان چیزی است که در بحث محیط زیست و حفاظت از آن امروزه بسیار مورد توجه بوده و نیز در اسلام نیز از آن غفلت و هشدار داده است که با مصرف بی رویه عالم و منابع را به تباهی و نابودی نکشانیم. 

اسراف و خروج از اعتدال با فخرفروشی

در جوامع مختلف شاهد اشرافیت با زرق و برق تجملات و مدگرایی‌هایی هستیم که با در دست داشتن منابع اقتصادی و گاهاً با تأسف بیشتر افرادی که با نداشتن امکانات مالی، اما در صدد هستند که از این مدگرایی‌ها عقب نمانده و به هر طریقی فاصله خود را با آن‌ها کم کنند.

افرادی که به داشتن یک زندگی در حد کفاف قانع نبوده و هر روز در صدد رسیدن به زرق و برق‌های زندگی دنیا و به تعبیر خود، لاکچری‌های امروزی بوده‌اند. نتیجه آن‌که این تفکر و عملکرد می‌شود فرهنگ یک جامعه‌ی انسانی.

"ژزوئه دو کاسترو" در این‌باره می‌نویسد: «نیک می‌دانیم که نعمت‌های موجود در کره زمین، برای ساکنان آن کافی است. با این حال می‌بینم، گرسنگی پدید‌های جهانی به‌شمار می‌رود و بیشتر ساکنان روی زمین از گرسنگی رنج می‌کشند. گرسنگی را طبیعت به‌ما تحمیل نکرده است؛ بلکه خاستگاه این فاجعه، شرایط فرهنگی جامعه‌های انسانی است.»

اعتدال در مصرف به اندازه کفاف زندگی به عنوان مهم‌ترین المان در تعریف مصرف صحیح بوده و عین عقلانیت است چنانچه امام کاظم علیه السلام نیز قناعت به زندگی در حد کفایت را عاقلانه اندیشیدن و عاقلانه زندگی کردن دانسته و نتیجه زندگی که بر پایه قناعت در حد کفایت باشد را بی نیازی معرفی کرده اند.

نکته قابل توجه این است که چنین انسان‌هایی که تلاش می‌کنند در خارج از حد کفاف زندگی تلاش کرده و حرکت کنند، در صد رضایت از زندگی و آرامششان نسبت به افراد قانع به حد کفایت زندگی کمتر است؛ چرا که آنان هر روز نسبت به آنچه که قبل‌تر در اختیار داشته‌اند دل‌زده شده و راضی نبوده و در تلاش‌اند تا برق دیگری را از دنیای به تعبیر خود "لاکچری و مدرن" تجربه کنند؛ و این همان به عینیت رسیدن کلام معصوم است که می‌فرماید: دنیا، چون آب دریا شور است هر چه که انسان بنوشد تشنه‌تر می‌شود. یادمان باشد انسان‌های حریص را جز خاک گور سیر نمی‌کند. باید دل قانع داشته باشیم و در مقام عمل هم رفتارمان قانعانه باشد تا هم جسممان و هم روحمان از آسیب‌ها در امان باشند؛ چنانچه معصوم فرمودند: القُنوعُ راحَةُ الأبدانِ:  قناعت هم بدن را راحت می‌کند هم دل و روح و جان.

در حدیث قدسی، خود خداوند به حضرت داودعلیه السلام وحی می‌فرمایند: "یا دَاوُد اِنِّی وَضَعْتُ الْغِنَى فِی الْقَنَاعَةِ وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی کَثْرَةِ الْمَالِ فَلَا یَجِدُونَهُ مِن غِنا (۴) راحتی و خوشی را در قناعت قرار داده ام که صرفه جویی بکنند به اندازه خرج بکنند. این در حالی است که مردم در کثرت مال جستجو می‌کنند که هیچ وقت هم به آن نمی‌رسند هیچ وقت آن طوری بی نیاز نمی‌شوند. "، بی نیازی و آرامش روحی در قناعت و صرفه جویی است.

کلام آخر
در این جمع بندی باید گفت که مراد از مقاله تنها مصرف کم و زیاد نیست بلکه منظور مصرف بیجا و غیر متعارف می‌باشد، به تعبیر دیگر «اسراف» آن است که مال یا نعمت در غیر مورد خودش مصرف شود، هر چند کم باشد، ولی اگر در مورد خاص خود صرف شود «اسراف» نیست.

منبع:تبیان

انتهای پیام/

کفایت؛ راه حل اسلام در عصر مصرف‌گرایی

برچسب ها: مد روز ، خواندنی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.