سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

خاطرات جالب و خنده دار "بچه غول" از دوران حضورش در استقلال

حنیف عمران زاده مدافع سابق تیم استقلال خاطرات جالبی از دوران حضورش در این تیم تعریف کرد.

به گزارش  خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، حنیف عمران زاده مدافع سابق تیم استقلال به دلیل قد و جثه بزرگش در بین هواداران این تیم به "بچه غول" معروف است. عمران زاده که در تیم مشکی پوشان موفق نبود و در نهایت از این تیم جدا شد در گفتگو با رادیو خاطرات جالبی از زمان حضورش در تیم استقلال تعریف کرد که در ادامه می خوانید.

تاباتا را ول کن، حنیف را بگیر!

در یکی از بازی های استقلال در لیگ قهرمانان آسیا مقابل الریان قطر که با نتیجه تساوی 3 بر 3 به پایان رسید من همه کاره میدان بودم. ما ابتدا گل اول را به ثمر رساندیم سپس من مرتکب خطای پنالتی شدم و آنها گل تساوی را زدند. بعد از آن گل دوم را زدیم اما من یک گل به خودی زدم و بازی دوباره مساوی شد. سپس جواد نکونام گل سوم را از روی نقطه پنالتی برای استقلال به ثمر رساند اما باز اشتباه و ناهماهنگی من و سید مهدی رحمتی باعث شد تا در دقیقه 90 گل تساوی را دریافت کنیم. در آن زمان یار مستقیم جواد نکونام بازیکن خوبی به اسم تاباتا بود که هنوز هم بازی می کند، یک لحظه دیدم امیر قلعه نویی سرمربی وقت استقلال با صدای بلند به نکونام گفت: جواد، تاباتا را رها کن، آن عوضی(عمران زاده) را بگیر!

مشت جنجالی!

یک بار در شهرآورد تهران با مشت به صورت سوشا مکانی دروازه بان سابق تیم پرسپولیس کوبیدم و پس از بازی در حالی که از باخت و اتفاقات آن روز ناراحت و عصبی بودم به خانه برگشتم. موبایلم کاملا شارژ شده بود و من خوابیدم، وقتی صبح بیدار شدم در نهایت تعجب دیدم که موبایلم به دلیل نداشتن شارژ خاموش شده است، بعد از اینکه آن را شارژ کردم دیدم که بین 2 تا 3هزار تماس و بیش از 3 هزار پیامک داشته ام که 70 درصد آنها حاوی فحش و بد و بیراه بود و 30 درصد نیز گفته بودند دمت گرم که آن ضربه را زدی! پس از آن متوجه شدم که این ماجرا به این دلیل بوده که یکی از صفحه های هواداری تیم مقابل در فضای مجازی شماره موبایل مرا منتشر کرده است.

خط من در آن زمان رند بود و خیلی آن را دوست داشتم اما پس از آن بازی مجبور شدم خط را به خانمی که در آژانس هواپیمایی کار می کرد بدهم. جالب اینکه آن خانم پس از مدتی با من تماس گرفت و گفت تو را به خدا قسم می دهم بیا و این خط را از من بگیر چون هر وقت تو خوب بازی می کنی تماس می گیرند و تمجید می کنند و هر وقت بد بازی می کنی فحش می دهند!

انتقام خونین!

در بازی استقلال برابر مس کرمان جورج مراد مهاجم خارجی تیم مس در دقیقه 20 به زبان انگلیسی به من فحاشی کرد و بعد از آن من در تمام طول بازی به دنبال این بودم که به شکلی او را ادب کنم. در دقیقه 70 وقتی یک توپ ارسال شد من به هوا پریدم و ضمن زدن ضربه سر به توپ، با آرنج به سر آن بازیکن کوبیدم. علیرضا فغانی داور بازی که صحنه را دیده بود به من کارت زرد داد، من به او گفتم که چرا به من اخطار می دهی مگر من چه کار کرده ام؟ فغانی هم گفت بیا ببین چه کار کرده ای. ناگهان دیدم آن بازیکن نگون بخت با سر و صورت خونین روی زمین افتاده است! شدت جراحت به حدی بود که او را مستقیم به بیمارستان منتقل کردند. البته من از این کارم پشیمان هستم.

انتهای پیام/

خاطرات عمران زاده از دوران حضورش در استقلال

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.