فردى كه بى شك در برگزارى رقابت ها آن هم با نظم خاص بى تأثير نبوده و در برگزاری مسابقات فوتبال نقش بسزایی داشته است و گاه در طول هفته چندین بار به شهر های مختلف سفر کرده و مقدمات یک مسابقه فوتبال را مهیا می کند.
بدون شك اگر در آن صحنه فتاحى جلوى درگيرى و تنش را نمى گرفت جنجالى به مراتب بدتر رخ مى داد و چه بسا تبعات بیشتری برای 2 تیم و فوتبال ما به همراه داشت.
درگیری مسئولان 2 تیم در زمین با وجود حضور هواداران متعصب می توانست یک فاجعه را رقم بزند و حال که این موضوع با وساطت و یا دخالت تا حدی ختم به خیر شد و اتفاق بدی نیفتاد. فشار انتقادات برای شخصی که با تلاش زیاد قصد داشت این غائله را خاتمه دهد منطقی به نظر نمی رسد.
باید از منظر دیگر نیز این دیدار را بررسی کرد؛ اگر تیم نساجی نمی توانست با 6 گل تیم راه آهن را شکست دهد ماجرا برعکس می شد و البته پر واضح است کعه این بار نساجی ها مدعی می شدند که فتاحی به بابل رفته است و شرایطی را رقم زده که تیم خونه به خونه به لیگ برتر برسد و نتیجه بازی از قبل تعیین شده بود.
بارها در فوتبال شنیدیم که با تغییر نتایج، نحوه اعتراضات هم تغییر می کند و برنده و بازنده هر گاه جایشان عوض شود یک متهم پیدا می کنند.
اتهام تبانی و جانب داری باید با اسناد و مدارک باشد و شلوغ بازی و غیر حرفه ای گری و شرکت نکردن در جام حذفی از اقدامات منسوخ در فوتبال دنیاست و راه حل های قانونمند و بهتری هم وجود دارد.
اشخاص چه با نام فتاحی و غیر فتاحی نمی توانند یک تیم را به تنهایی لیگ برتری کنند و یا قهرمانی را از یک تیم بگیرند، عوامل زیادی در این راه دخیل هستند که باید این امر را واکاوی کرد.
قربانی کردن فتاحی ها دردی از فوتبال دوا نخواهد کرد، مشکل افکار ماست که باید تغییر پیدا کند.
انتهای پیام /