زنان و بیکاری، عبارتی که در طول سالیان اخیر بیش از پیش با یکدیگر عجین شدهاند، قِرابتی که در سایه محدودیتهای شغلی پیش روی آقایان آنچنان که باید، دیده و احساس نمیشود.
با در نظر گرفتن این واقعیت که در سالیان اخیر یکی از جدیترین معضلات اقتصادی و اجتماعی کشور به عارضه بیکاری و محدودیت فرصتهای شغلی معطوف میشود، به عمق این بحران پیخواهیم برد.
در شرایطی که مردان جامعه با این معضل دست و پنجه نرم میکنند، مشکل بیکاری بانوان چندان احساس نمیشود، طرح این موضوع به معنای برتری آقایان بر خانمها نیست، بلکه با توجه به این موضوع که بنا بر یک قاعده و عُرفِ پذیرفته شده، زنان عمده فعالیت و اشتغال خود را در محیط خانه و اداره امور منزل سپری میکنند به تبع انتظار اشتغال با هدف درآمدزایی از آنها در اولویت قرار ندارد، اما به هر ترتیب در صورت ناگریز بودن بانوان و اجبار برای تأمین معیشت و یا میل و علاقه شخصی به استتقلال اقتصادی، نمیتوان این حق را از آنان سلب کرد.
به هر ترتیب، فارغ از این توصیفات، شرایط امروز جامعه ما گویای این واقعیت تلخ است که اوضاع اشتغال در کشور بُغرنج است و این پدیده برای زنان و دختران جویای کار بغرنجتر و این موضوعی است که برخلاف تصویری که برخی از اشتغال زنان و بانوان در ذهن دارند و ضریب بیکاری را در این گروه، پایینتر و ضعیفتر از مردان و آقایان تصور میکنند، اعداد و ارقام موجود از نرخ بیکاری، گواه صدق این ادعاست که بیکاری در این طیف به مراتب شدیدتر از آقایان است.
فاطمه رازیانی، مسئول یکی از مراکز کاریابی فعال در غرب استان تهران در گفتوگو با خبرنگار گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به افزایش فزاینده تقاضا برای اشتغال در میان دختران و زنان در سالیان اخیر، اظهار کرد: طبیعتا با توجه به افزایش ورودی به دانشگاهها، رشد تقاضا برای اشتغال، موضوعی دور از انتظار نخواهد بود و بخشی از این موضوع به عدم تدبیر و برنامهریزی صحیح در نظام آموزشی کشور باز میگردد که بدون نیاز سنجی دقیق، درب دانشگاهها را به روی تمام متقاضیان باز کرده است.
وی افزود: البته تمامی متقاضیان از قِشر دانشگاهی و فارغ التحصیلان مراکز علمی نیستند و بخشی از جویندگان کار مشمول افراد و گروههایی میشوند که به دلیل مشکلات اقتصادی ناچار به اشتغال در بیرون از منزل هستند.
این مسئول مرکز کاریابی در یکی از شهرستانهای غرب استان تهران، بیان کرد: بخش دیگری از تقاضای بالا نیز ناشی از تغییراتی است که در ذائقه فرهنگی جامعه حاصل شده و طیفی از دختران و بانوان با وجود عدم مواجه بودن با مشکلات اقتصادی، صرفا بر مبنای میل و علاقه در صدد اشتغال، استقلال اقتصادی و کسب درآمد هستند.
رازیانی گفت: به اعتقاد بنده در حال حاضر، ضروریترین و اولویتدارترین گروهِ متقاضی اشتغال در میان زنان، مشمول افراد و گروههایی میشود که به دلیل مشکلات و تنگناهای اقتصادی ناچار به فعالیت و درآمدزایی بیرون از منزل هستند.
وی افزود: با وجود این ضرورت، معضل بیکاری در میان بانوان به مراتب شدیدتر و عمیقتر از آقایان است و جز در موارد خاصی همچون منشی دفتر و یا فروشندگی در فروشگاهها و هایپر مارکتها، پرستاری در منزل و فعالیتهایی از این دست، بیشترین جذب و فرصت شغلی برای آقایان است که متاسفانه در این بخش نیز نارساییها بسیار عمیق است و این نارسایی از مشکل به معضل و در حال حاضر به یک بحران جدی تبدیل شده که باید مسئولان ذیربط برای آن چاره اندیشی کنند.
این مسئول مرکز کاریابی گفت: به اعتقاد بنده، آسیب و تبعات بیکاری در بانوان و خانمهایی که با معضلات اقتصادی دست به گریبان هستند و راههای اشتغال برای آنها محدود و مسدود است به مراتب شدیدتر از آقایان است، زیرا در سختترین شرایط ممکن، آقایان میتوانند به فعالیت در برخی مشاغل سخت همچون دست فروشی و ... (با همه محدودیتهایی که با آن مواجه هستند) مُبادِرَت ورزند، اما این فرصت برای خانمها و بانوان فراهم نیست و یا به تعبیری چنین فعالیتهایی برای آنها با حواشی و مسائل بسیاری روبرو خواهد شد.
وی افزود: از سوی دیگر ما شاهد یک بیکاری پنهان در میان خانمها هستیم به صورتی که حتی بسیاری از افراد و گروههایی که مشغول به فعالیت هستند از درآمد کافی برخوردار نیستند و به اعتقاد بنده این وضعیت مصداق بارز بیکاری پنهان است.
چندی پیش، فهیمه فرهمند، مشاور وزیر کشور در امور زنان و خانواده در گفتگو با رسانهها با اشاره به افزایش نرخ بیکاری زنان در یک دهه گذشته، تصریح کرد: نرخ بیکاری زنان در سال ۱۳۹۲، اندکی بیش از ۸ درصد بود، اما امروز ضریب بیکاری از ۱۰ درصد نیز گذشته است.
وی میگوید: در ارتباط با زنان و دختران تحصیلکرده، نرخ بیکاری حدود ۲۳ درصد برآورد میشود در صورتی که این نرخ در میان مردان تحصیلکرده حدود ۱۱ درصد است.
مشاور وزیر کشور در امور زنان و خانواده در ادامه میافزاید: حدود ۴۵ درصد از زنان کشور فاقد درآمدند و وقتی به مشکلات جاری و ساری در مناطق محروم کشور همچون بیکاری و محروم از درآمد مینگریم به این واقعیت پی میبریم که بالای ۸۰ درصد از زنان سرپرست خانوار و بیکارِ ما، بالای ۵۰ سال سن دارند.
در این میان برخی از کارشناسان معتقدند، محدودیتِ فرصتهای شغلی باعث اُفت و تَنَزُلِ درآمد زنان شاغل شده، زیرا هراسِ از دست دادن شغل میزان انتظارات و توقعات دختران و زنان شاغل یا جویای کار را به میزانی پایین آورده که نتوانند پیشنهادات شغلی با حداقل دستمزد را رد کنند و این گمان میرود در این هَجمه فَزاینده تقاضا برای اشتغال، ممکن است آن فرصت شغلی (هر چند با درآمد اندک) را نیز از دست دهند.
به واقع، برخی سرخوردگی و افسردگیِ ناشی از بیکاری را آنچنان غیرقابل تحمل تصور میکنند که ترجیح میدهند برای جلوگیری از آن به حداقل درآمد شغلی رضایت دهند.
بنابر گزارشات موجود، در میان شهرهای ایران (به استثنای تهران) که به عنوان مرکزیت اقتصادی کشور شرایط متفاوتی بر آن حاکم است، بیشترین میزان اشتغال زنان از آنِ استان محروم خراسان جنوبی است و بنابر آمار موجود، نرخ مشارکت زنان در اشتغال بیش از ۹۱ درصد است که برای شهر و استانی محروم، این مشارکت فعالانه تعجب آور و البته قابل تقدیر است.
کمترین نرخ اشتغال نیز مربوط به استان کهگیلویه و بویر احمد است،که البته برخی مسائل فرهنگی و اجتماعی در این اشتغال حداقلی تأثیرگذار بوده و است.
به هر ترتیب انتظار میرود با اتخاذ تدابیر هوشمندانه و برنامهریزی مدون و اصولی، معضل بیکاری در ایران به نحو شایستهای حل و فصل شود که قطعا حصول چنین توفیقی رفع کننده بسیاری از مصائب و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی بعضا سیاسی این مرز و بوم خواهد بود.
انتهای پیام/
مهم این نیست که زن شاغل باشه یا مرد
مهم اینه که به ازای هر شغل، یک خانواده تشکیل بشه
اگر زن شاغل میتونه خانواده تشکیل بده ، بهش شغل بدن .
البته اگر شغلی باشه و درآمدش اونقدری باشه که بشه خانواده تشکیل داد که بعید میدونم باشه
انشالله خداوند همه را به راه راست هدایت فرماید
اینکه اینقدر وضعیت زنان بدون توجه به شان زن این موجود ظریف داره همش با مرد مقایسه میشه خیلی قابل تامل هست!
در برخورد اولیه با این روند همه چیز عقلانی و بدون غرض ورزی میاد ولی وقتی عمیق تر نگاه میشه انگار این جریان هدفمند داره ادامه پیدا می کنه.
الان دخترهای جوان و مجرد شاغل هستن و مردهای متاهل بیکار... فاجعه ست
وگرنه با کاردانی و کارشناسی شغل های پایین فروشندگی و منشی گری و ... همیشه وجود داره
با اینکه زن جایگاه خودش رو به درستی کسب نکرده و در حقش ظلم شده شکی نیست اما برابری زن و مرد هم راه حل نیست باید کمی بیشتر فکر کرد تا به نتیجه مطلوب رسید.
اشکال پاسخ شما اینه که دارید با مردها خودتون رو مقایسه می کنید که اصلا منطقی نیست. ظرفیت مرد در کار و تلاش تحمل سختی و ... بالاتر هست. البته زن هم ظرفیت های زیادی داره اما اصلا از اساس مقایسه زن و مرد عقلانی نیست.
1-جون مرد نان آور و فرآهم آورنده نیازهای اولیه و اساسی خانواده و حتی ثانویه اون هست.
2-مرد سرپرست خانواده و به عنوان یک تکیه گاه برای اعضای اون هست.
3-از نظر خلقتی هم مرد و زن قابل قیاس نیستن چون مثلا زن قابلیت باروری و روحیات خاص برای تربیت فرزند و تعالی جامعه داره ولی مرد خیر.