دهه 60 در تاریخ انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران، سختترین مقطع تاریخی به حساب میآید که کشور با حوادث و مخاطرات سهمگینی چون تحریم اقتصادی، جنگ تحمیلی و تهاجم دشمن، آشوب و ترور، کاهش میزان و قیمت صادرات نفتی، نفوذ و خیانت جریان لیبرالی و... مواجه بود که تنها بخشی از آن برای فروپاشی یک نظام سیاسی کفایت میکرد.
با توجه به همین شرایط خطیر و مسائل عدیده و پیچیده بود که دشمنان بیرونی سماجت به خرج داده و کوتاه نمیآمدند و معاندان و ضدانقلاب داخلی نیز در توهم براندازی و سقوط نظام بوده و پایان عمر نظام را ظرف چند ماه دیگر وعده میدادند و با وقاحت تمام به تکرار آن میپرداختند.
اما برخلاف انتظار دشمنان، نظام نهتنها از این دهه مملو از چالش و سختی عبور کرد، بلکه با حل بسیاری از مسائل و چالشها، برخی از آنها را به فرصتی برای افزایش کارآمدی تبدیل و برای تقویت استقلال و اقتدار کشور مورد بهرهبرداری قرار داد.
گرچه عوامل زیادی در عبور کشور از امواج پرتلاطم و سهمگین آن دوران نقش داشتند اما موارد زیر را میتوان در زمره عوامل کلیدی مورد توجه قرار داد:
1- وجود روحیه توکل و اعتماد به نفس برآمده از آموزههای دینی که با انقلاب اسلامی به یک ویژگی عام فرهنگی برای مردم و مسئولان تبدیل شده و لذا هیچگاه بار سنگین مشکلات و مسائل نتوانست جامعه را از امیدواری و تلاش برای غلبه بر مشکلات دور کند.
2- روحیه معنوی و اخلاص که به تناسب مسئولیتها در مردم و مسئولان پدید آمده، لذا انجام وظایف و مسئولیتها را به عنوان تکلیفی الهی تلقی کرده و به صورت جهادی و خستگیناپذیر برای حل مسائل و مشکلات تلاش کرده و پذیرش سختی را نوعی توفیق برای کسب اجر الهی بر خود هموار میساختند.
3- روحیه انقلابی و کار جهادی که با هرگونه کمکاری و تنبلی مغایرت داشت و موانع و مشکلات را با تلاش مضاعف و به عنوان یک اقدام لازم برای حفظ عزت در برابر اراده دشمن در نظام اسلامی و انقلابی، حل میکرد.
4- روحیه سادهزیستی و قناعت که هرگونه تجملگرایی و اشرافیگری را خصلتی طاغوتی و مغایر با تدین و انقلابیگری به حساب آورده و لذا تلاش بر این بود که هر کار سخت و مأموریت سنگین را با کمترین هزینه و دریافتی پیش ببرند.
با این ویژگیها بود که تدابیر و فرامین حضرت امام در کوتاهترین زمان، با بیشترین اثربخشی دنبال میشد و از رزمنده حاضر در جبهه نبرد سخت تا مدیر حاضر در عرصه تولید اقتصادی و مسئول دستاندرکار امور اداری کشور با تکلیفگرایی، نقش خود را جهاد در راه خدا دانسته و برای پیشبرد آن با تمام توان و ایثارگرانه اهتمام میورزیدند، آنچه اهمیت نداشت منافع شخصی، قبیلهای و گروهی بود و هدف نیز کسب عزت، استقلال کشور و رضایت خدا از سربلندی نظام دینی و کشور اسلامی به شمار میآمد که شور و نشاط برای انجام هرگونه اقدام و عمل و امید و توکل برای حرکت به سوی آیندهای بهتر و عبور از سختیها تولید میکرد.
حال که سالها از آن شرایط سخت سپری شده، دشمن با القای یأس و ناامیدی به انتقام از شکستهای پیاپی خود و روند پیشرفت و دستاوردهای بزرگ نظام اسلامی و کشور ایران روی آورده و به وجود برخی چالشها و ضعفها برای دستیابی به هدف کثیف خود که ارتجاع و بازگرداندن کشور به مسیر وابستگی و تن دادن به سلطه اهریمنی نظام سلطه است، چشم امید دوخته است.
در چنین شرایطی که خوشبختانه وضعیت عمومی کشور و زیرساخت های پیشرفت و حل مشکلات در شرایط قابل قبولی بوده و به هیچ عنوان با وضعیت کشور در دهه 60 قابل مقایسه نیست، احیای آن روحیات معنوی و جهادی به ویژه در مسئولان کشور میتواند موتور محرکهای برای سرعتبخشی به پیشرفت کشور باشد.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/